کد خبر: ۳۷۱۰
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۴
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک

باران زعیمی

دیده‌اید وقتی بعضی از این سیب‌های سرخ و زیبا را پوست می‌کنید با صحنه‌ای از لکه‌های بزرگ قهوه‌ای و پوسیدگی گسترده مواجه شده، مجبور به دور انداختن کل آن می‌شوید؟ البته اگر از آن‌ها باشید که مراقب است اسراف نشود یا حداقل کمتر دلتان بسوزد برای پول بی‌زبان خرج شده، می‌نشینید و با حوصله، تکه‌های کوچک سالم مانده را جدا کرده و می‌خورید. در این بین هم مدام فکر می‌کنید چرا یک نشانه از پوسیدگی روی این سیب‌های لامصب نبود تا گول ظاهرشان را نخورید و n هزار تومان را مفت و مجانی به جیب فروشنده محترم سرازیر نکنید!

ولی آیا ماجرای گول‌خوردگی از روی ظاهر زیبا به همین سیب‌ها ختم می‌شود؟ متأسفانه این داستان به شکلی وسیع‌تر در جامعه انسانی رخ می‌دهد. خیلی وقت‌ها بی‌هیچ دلیلی و صرفا از روی ظاهر افراد به آن‌ها اعتماد کرده، اعتبارشان را تا عرش بالا می‌بریم. اما ناگهان آن روی سکه هویدا شده، شاکی می‌شویم چرا فلانی روی عرش نشسته است؟! از سطح سیاسیون بی‌هویتی که با انتخاب ظاهری و غیرعاقلانه ما صاحب جایگاه شده‌اند گرفته تا سلبریتی‌های کوچکی همچون رامبد جوان! زیرا معیار ضریب دادن ما بازی‌ها و سخن‌پراکنی‌ها شده، نه توجه به عملکردهای واقعی افراد.

زمانی یک بازیگر دست چندم ولی باهوش به تقلید از تاک‌شوهای معروف و پربیننده دنیا روی ذوق طنز مردم تور می‌اندازد تا علاوه بر مشارکت در رونق صنعت سرگرمی، ماهی خودش را بگیرد. اما مخاطبین به لطف شعبده‌ رسانه‌ها، گاه او را اپراتر از وینفری می‌بینند و گاه سوپرمن‌تر از آرش! مثلا اگر می‌گوید «وطنم پاره‌تنم» یعنی یقه درانده برای مقابله با دشمن! اگر می‌گوید «خلیج همیشگی فارس» یعنی مجسمه وطن‌پرستی و بیگانه ستیزی است! در این بین ناگهان می‌بینند بت بزرگ وطن‌پرستی‌شان آنقدر از «مام وطن» گریزان بوده که خواسته فرزندش در دامن مامی کانادا پا به عرصه وجود بگذارد و به ریش تمام آن «ما خییییلی خوبیم» ها بخندد و مخاطبین شیفته را در حیرت و خشم تنها بگذارد.

مسأله این نیست که چرا یک سلبریتی کپی‌کار که البته لحظات شیرینی را برای مردم خلق کرد، افکار و عملکرد متفاوت و ناخوشایندی دارد. مشکل این است که بینندگان محترم ظاهر سیب را دیده و بیش از حد و بی‌شرط چاقوی عقلانیت خریدارش شدند. روی دیالوگ‌ها به اندازه قهرمانان عملگرای واقعی تکیه کردند و از یک برنامه صرفا مفرح انتظار معرفت داشتند. غافل از این‌که حرف تا عمل را فاصله بسیار است. آقای بازیگر فقط یک آقای بازیگر است و اهل صحنه و تمام!

این پدیده‌ها را باید در جایگاه و ظرف ظهور خودشان دید، توصیف کرد و ارزش داد وگرنه در بزنگاه‌هایی مانند سفر زایمان!، جامعه مخاطب دچار چندقطبی‌های سخیف و هزینه‌ساز می‌شود. از یکسو در کنار شکست‌های عشقی بخشی از جامعه، جناب معشوق نیز از ارزش حقیقی خود ـ مثلا خنداننده برتر بودن ـ تهی می‌شود و از سویی دیگر عده‌ای را در تله حمایت از دورویی و فریب و نرمالیزه کردن رفتارهای ضدارزش می‌اندازد. بیماری‌های نظام سرمایه‌داری هنوز گریبانگیر ماست؛ با چاقوی عقلانیت درمانش کنیم.

اپرا وینفری: یکی از مشهورترین مجری‌های تلویزیونی جهان

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: