کد خبر: ۳۶۵۷
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۲۱
پپ
نحوه مدیریت ارتباط و کنار آمدن با آدم‌های سمی
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

در مطلب شماره قبل درباره خصوصیات آدم‌‌های سمی با هم صحبت کردیم. نکاتی را گفتیم تا خواننده بتواند سمی‌‌های اطرافش را شناسایی کند. از غرغرو‌های همیشگی تا بهانه جوها و انرژی منفی‌هایی که انگیزه‌های آدم‌ها را متمایل به صفر می‌کنند. همچنین تأکید کردیم که نباید در مورد شناخت افراد سمی به دام وسواس بیفتیم و گمان کنیم همه آدم‌های اطرافمان سمی هستند. چه بسا خود ما هم رفتارهای سمی داشته باشیم، اما آنقدری زیاد نباشد که به دیگران آسیب‌های جدی وارد کند. این ما هستیم که تشخیص می‌دهیم فردی برایمان سمی است یا نه، چرا که هنگام ارتباط با او دچار استرس و اضطراب فزاینده شده و انرژی و انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم. در این شماره می‌خواهیم یک قدم دیگر برداریم؛ حال که شما سمی‌های زندگیتان را شناسایی کرده‌اید می‌خواهیم بگوییم چطور باید با آن‌ها کنار آمد و ارتباط با این افراد را کنترل کرد. با ما همراه باشید.

منجی نشوید

در بسیاری از مواقع، به خاطر حس دلسوزی و همدلی‌ای که داریم از مدیریت درست ارتباط برحذر می‌مانیم. چرا؟ چون گمان می‌کنیم که باید کمکی باشیم به حال آن فرد نه این که از او دوری کنیم. منجی درونمان بیدار شده و در نقش روانکاو و روانشناس خود حسابی فرو رفته است. حتی ممکن است برویم و کانال‌‌های روانشناسی تلگرام و صفحات اینستاگرام را زیر و رو کنیم تا بفهمیم چطور باید آدم سمی را از وضعی که به آن دچار شده نجات بدهیم. کارمان درست است؟ مطمئنا خیر. شما روانکاو نیستید و فرد سمی هم سمی به دنیا نیامده بلکه در گذر زمان و با وجود شرایط و مسائل زندگی و تجربیاتی که از سر گذرانده به اینجا رسیده است. کسی می‌تواند به او کمک کند که مهارتی در شناخت و بررسی روح انسان داشته باشد. هرچقدر هم که کتاب‌های خودیاری و مطالب تلگرامی روانشناسی و مثبت اندیشی خوانده باشید، بعید است بتوانید به چنین افرادی کمک شایان توجهی کنید و خودتان آسیب نبینید. پس نیازی نیست آنقدرها خودتان را درگیر کنید و زندگیتان را با سمی‌ها گره بزنید.

وارد رابطه نشوید

بعید نیست که شیفته یک فرد سمی بشوید. ممکن است در ابتدای رابطه سمی بودن به چشمتان نیاید یا آنقدرها آزارتان ندهد اما پس از گذشت زمان متوجه شوید که او فردی است به شدت آسیب‌رسان. یا حتی همان اول کار متوجه شده‌اید اما نمی‌خواهید بپذیرید یا با خودتان می‌گویید: «درستش می‌کنم» اما این بدترین خوش‌بینی است که می‌توانید به آن دچار شوید. بهتر است با آدم‌های سمی وارد رابطه نشوید.

نفوذ افکار سمی

بهتر است آنقدر مطمئن به خودتان نباشید که گمان کنید هرگز سمی‌ها نمی‌توانند اثری روی شما بگذارند. افکار سمی واگیردار هستند و انرژی منفی‌شان مثل هوا جریان پیدا می‌کند و وارد بدنتان می‌شود. با خودتان نگویید: «این حرف‌ها روی من اثری نداره» بهتر است به جای آن از فرد سمی دوری کنید. حتی اگر آن‌ها در مهمانی می‌بینید، وارد گفتگوی خصوصی و دونفره با او نشوید.

دل به دلشان ندهید

سمی‌‌ها، از خبرچینی و زیاد حرف زدن به شدت استقبال می‌کنند. اگر سراغتان آمدند تا خبر‌های خصوصی که از دیگران دارند حسابی توجه‌تان را جلب کنند. بهترین راه این است که از کارشان استقبال نکنید. حتی اگر با نگاهتان هیجان و توجهی که نیاز دارد را به او بدهید، او به کارش ادامه می‌دهد. توجه نکنید و وارد بحث نشوید. شما حتما بلدید که با یکی دو جمله بحث را عوض کنید یا از رابطه فیزیکی نزدیک را پایان دهید. متأسفانه سمی‌‌ها این باور را در ما رشد می‌دهند که نگران حالمان هستند و به ما اعتماد زیادی دارند و می‌خواهند ما را از اتفاقات بد باخبر کنند و این فقط به نفع خودمان است. در حالی که او اصلا به این چیز‌ها اعتقادی ندارد، با همه افراد، رفتاری مشابه دارد و این حرف‌ها را به همه می‌زند تا بلکه توجهی که راضی‌اش می‌کند را بگیرد. پس احساساتی نشده و توی دام صمیمیت نیفتید.

مرز‌ها را تعیین کنید

ممکن است در یک رابطه خانوادگی یا کاری قرار داشته باشید که فرد مقابل شما، سمی است و خودتان را محصور در زندان رابطه بدانید و با خودتان بگویید: همین است که هست، نمی‌شود کاری کرد! هرگز آن‌قدر خودتان را زندانی تصور نکنید. شما در چنین شرایطی باید مرز‌هایتان را با فرد سمی به روشنی تعریف کنید و پایبند بمانید. قرار نیست رابطه شما با فردی سمی شبیه رابطه‌تان با دیگر همکارانتان باشد. او را پشت مرز‌های ارتباط نگه دارید و اجازه ورود ندهید. به طور مثال اگر می‌بینید فرد سمی که از قضا همکار شماست، سعی دارد رابطه را از حالت کاری و رسمی خارج کرده و به زندگی شخصی شما نزدیک شود، این اجازه را ندهید. اگر در ساعات خارج از کار برایتان پیام می‌فرستد، پاسخش را ندهید. پس مدتی او متوجه می‌شود که شما را نباید وارد معادلات سمی خود کند.

هوش هیجانیتان را تقویت کنید

درست است که سمی‌‌ها، با افکار منفی و رفتار آسیب رسانشان، قدرت عجیبی در به هم زدن حال و انگیزه دیگران دارند، اما شما هم آن‌قدر منفعل نیستید. همان‌قدر که ازشان دوری می‌کنید، سعی کنید هوش هیجانیتان را تقویت کنید. آدمی باشید که شادی و نشاط و انگیزه‌‌هایشان را از درون خودش می‌گیرد و نه از دیگران. اگر فردی باشید که تا توجه و تأیید دیگران نصیبتان نشود، حس شادی و رضایت سراغتان نمی‌آید، خیلی زود در دام سمی‌‌ها گرفتار می‌شوید. اما آدم‌هایی که هوش هیجانی بالایی دارند و رضایتشان از درونشان نشأت گرفته است، کمتر درگیر سمی‌‌ها می‌شوند و تحت تأثیر آن‌ها قرار می‌گیرند.

متنفر نباشید

ممکن است فرد سمی آسیبی به شما رسانده باشد که نفرتی از او در دلتان وجود داشته باشد. به طور مثال او با حسادت و زیرآب زنی، شغل دل‌خواهی که به آن نیاز داشتید را از چنگتان درآورده باشد. بدترین کاری که می‌توانید بکنید این است که از این نفرت تا ابد در دلتان مراقبت کنید و همیشه متنفر بمانید. این مثل این می‌ماند که یک تیر در نزدیکی قلبتان باشد و شما هر روز گردگیری‌اش کرده و ازش مراقبت کنید تا تیز و برنده باقی بماند و یک روز کارتان را یکسره کند. متنفر باقی ماندن نه تنها فایده‌ای ندارد که ضرر هم دارد. آرام شوید، ببخشید، بگذرید، اما فراموش نکنید. فراموش کردن یعنی مجددا به دام افتادن. پس فراموش نکنید، بلکه ببخشید تا رها شوید.

جایگزین‌های مثبت

مقابل سمی‌ها، آدم‌های مثبت‌اندیش قرار دارند که یک نشست با آن‌ها، حال طرف مقابل را خوب می‌کند. افرادی کاری، پر‌انگیزه، اندیشمند و آگاه که ذهنشان بر روی ایده‌‌ها متمرکز است و نه افراد. با آدم‌‌های مثبت نشست و برخواست کنید و دوستانی از این دسته برای خودتان پیدا کنید.

قضاوت و غیبت ممنوع

حالا که به این نتیجه رسیده‌اید فلان فرد زندگیتان، سمی است و آسیب‌‌های جدی به شما می‌رساند، نیازی نیست قضاوت کنید که چرا چنین شده و... یا حتی با دوست و آشنا درباره او صحبت کنید. این یعنی منفی را به توان برسانید و تصاعدی حال بد را انتشار دهید. نه قضاوت کنید و نه غیبت. فقط فاصله بگیرید و تمرکز کنید بر روی حفظ فاصله.

در برابر حرف زور بایستید

سمی‌‌ها، اغلب آدم‌‌های زور‌گویی هستند. آن‌قدر قوی بشوید که بتوانید در برابر حرف زور بایستید، با خونسردی و اعتماد به نفس و نه با استرس. بایستید و زیر بار حرف زورش نروید. شاید شما آدمی باشید که از آدم بی‌مسئولیت بدتان بیاید، یا حسابی از فرد بی‌وفا و دروغگو متنفر باشید و آدم سمی رو‌برویتان این نکات را می‌داند. او معمولا برای حفظ رابطه روی این نقاط حساس شما دست می‌گذارد. مثلا می‌گوید: «تو به من قول دادی که تا آخرش می‌مونی، داری بی‌وفایی می‌کنی» و با این جملات سعی می‌کنند به شما زور بگوید. در برابر این حرف‌ها بایستید و بدانید که باید از سمی‌‌ها فاصله گرفت و شما سمی بودن طرف مقابل را در پروسه ارتباط کشف کرده‌اید، پس چیز عجیبی نیست که بخواهید از رابطه بیرون بروید. همچنین با خودتان تکرار کنید که تمام رابطه‌‌ها نباید تا ابد ادامه داشته باشد. ما بیش از دیگران، مسئول خودمان هستیم.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: