کد خبر: ۳۶۰۸
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۴
پپ
صفحه نخست » کاوش

محمد جعفری

چند روزی است که اظهارات اخیر رئیس‌جمهور نقل محافل شده و سر هر کوچه و برزنی صحبت درباره آن بر سر زبان‌هاست. روحانی در دیدار با جمعی از جوانان و دانشجویان تلاش برای استفاده از ظرفیت‌های استفاده‌نشده قانون اساسی را راه‌حل مشکلات دانست و گفت: «قانون اساسی ما ظرفیت‌های بالایی دارد که یکی از آن‌ها اصل 59 است که می‌گوید اگر در یک مسأله مهم فرهنگی، اجتماعی یا سیاست خارجی، اختلاف نظر داریم، می‌توانیم پای صندوق آرا برویم تا مردم نظر دهند.»

او یک بار دیگر در دیدار با جمعی از فعالان رسانه‌ای، از بن‌بست‌شکن بودن اصل 59 قانون اساسی گفت و افزود که هر زمان لازم باشد دریچه به روی مردم باز است. روحانی البته ترجیح داد درباره مصداق‌های مورد نظر خود برای رفراندوم سکوت کرده و به کلیات ابوالبقاء اکتفا کند. اما خب فهم منظور او به‌ویژه با توجه به بستر زمانی مطرح شدن این اظهارات نیاز به آی‌کیوی چندان بالایی ندارد و حدس زدن آن خیلی سخت نیست.

منظور روحانی چه بود؟

مسأله مذاکره با آمریکا برای عبور از دوگانه جنگ ـ مذاکره و خروج برجام از بن‌بست کنونی در کنار ایده افزایش اختیارات رئیس‌جمهور را باید در هفته‌های اخیر دو مورد از مهم‌ترین موضوعات روی میز کار طیف حاکم بر دولت دانست؛ موضوعاتی که در این مدت همه ظرفیت رسانه‌ای نزدیک به این طیف برای آن بسیج شد و تلاش کرد یک بار دیگر نظام را به جمع‌بندی مطلوب خود در این‌باره برساند. این البته اولین باری نیست که فیل روحانی یاد هندوستان می‌کند و در فضایی که هیچ زمینه‌ای برای آن وجود ندارد، از رفراندوم سخن می‌گوید. او قبلا هم در این 6 سال به دفعات از این جنس حرف‌ها زده بود. امروز اما ماجرا قدری متفاوت است و به نظر می‌رسد باید به تکرار و اصرار بر طرح چنین موضوعاتی قدری ریشه‌ای‌تر نگاه کرد.

چرا رفراندوم؟

دولت دوازدهم به طرز بی‌سابقه‌ای در میانه راه به بن‌بست رسیده، شکست ایده توسعه برون‌زا از مسیر مذاکره و تعامل با غرب به‌عنوان ستون فقرات رویکردهای حاکم بر دولت، رشد اقتصادی منهای ۱۲ درصد در سال ۹۷، تورم بیش از ۱۰۰ درصدی در مواد غذایی، خوراکی، مسکن و خودرو، دلار 15 هزارتومانی، سکه پنج میلیونی، پراید 60 میلیونی، نارضایتی بی‌سابقه افکار عمومی و... تنها گوشه‌هایی از آشی است که روحانی و رفقا برای کشور پخته‌اند.

در چنین شرایطی حامیان دیروز نیز برای عبور از روحانی کورس انداخته‌اند و هر یک به نوعی سعی دارند پاورچین‌پاورچین پای خود را از وضعی که به بار آمده، بیرون بکشند و در جایگاه منتقد آن بنشینند. علی صوفی، مشاور خاتمی و وزیر تعاون دولت اصلاحات با بیان اینکه دولت اعتباری را که در جریان انتخابات 96 داشت، به سرعت از دست داده، محبوبیت روحانی را «خیلی پایین» و «زیر 10 درصد» ارزیابی کرده و تصریح می‌کند وصل شدن به چنین دولتی با این حجم از نارضایتی جز هزینه چیز دیگری ندارد. این البته تخمینی است که محمدرضا تاجیک نیز درباره شرایط دارد. او هم معتقد است سرمایه اجتماعی دولت به حداقل ممکن رسیده و از 70 درصد در سال 92 تا جایی تنزل کرده که آمارها امروز زیر 10 درصد را نشان می‌دهند؛ موضوعی که به گفته تاجیک بیش از هر چیز بحران بی‌اعتمادی نسبت به دولت را به رخ می‌کشد.

بازی سر کاری

سال گذشته عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه سازوکار برگزاری رفراندوم در کشور ما فراهم نیست، نوشت: «کلمه «رفراندوم» و «همه‌پرسی» برای بخشی از اصولگرایان گویی تبدیل به ناسزا شده است و با شنیدن آن از کوره درمی‌روند و اعصاب‌شان به هم می‌ریزد. اصلاح‌طلبان و منتقدان نیز متوجه ماجرا هستند. هرگاه بخواهند حال طرف مقابل را بگیرند و آن‌ها را در موضع تدافعی قرار دهند، پیشنهاد رفراندوم می‌دهند!» چرا که معمولا منتقدان دولت با این پیشنهاد سر کار می‌روند و و شروع می‌کنند به ردیف کردن استدلال‌های قانونی و سیاسی در رد رفراندوم. این صحبت‌ها هم اگرچه واکنش‌هایی را در پی داشت، اما این بار نتیجه آنی نبود که پاستورنشینان انتظارش را داشتند. به بیان دقیق‌تر، رسانه‌ها که گویا گوش‌شان از شنیدن حرف‌هایی از این دست در سال‌های اخیر پر است، ترجیح دادند وارد دوقطبی‌های ملالت‌بار قبلی نشوند و جور دیگری به ماجرا نگاه کنند.

منتقدان حالا به استقبال از پیشنهاد رئیس‌جمهور رفته‌اند و پیشنهاد داده‌اند گوشت صد هزارتومانی، پراید 60 میلیونی، مسکن متری 10 میلیون تومان و حتی فراتر از این‌ها ادامه دولت روحانی به رفراندوم گذاشته شود.

نظرسنجی از پشت شیشه دودی

بازی سیاسی و رسانه‌ای این روزها البته محدود به رفراندوم نیست و رئیس‌جمهور در بقچه خود سرگرمی‌های دیگری هم برای افکار عمومی داشته است. روحانی در دیدار با فعالان رسانه‌ای گفت: «من روزانه نظرسنجی می‌کنم! در خیابان وقتی با ماشین می‌روم، تمام چهره‌های مردم را نگاه می‌کنم که چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانی هستند و چند نفر قیافه‌شان گرفته است... به هر شهری می‌روم خودم نظرسنجی می‌کنم، نگاه آدم‌ها را نسبت به خودم. نگاه کسی را که با محبت نگاه می‌کند، با تشکر نگاه می‌کند یا آنکه نقد دارد.» صحبت‌هایی که البته جدا از جابه‌جا کردن مرزهای نظرسنجی علمی، در پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری هم سانسور شد و گویا خود اهالی نهاد ریاست‌جمهوری هم رویشان نشد آن را منعکس کنند و دست به سانسور زدند تا مبادا دیگران نیز فکر کنند می‌شود از پشت شیشه‌های دودی ماشین ضدگلوله پی به مشکلات مردم برد.

وقتی بساط طنزپردازها جور می‌شود

آب رفته را اما به این سادگی‌ها نمی‌شود به جوی بازگرداند و انتشار فیلم این اظهارات کافی بود تا بساط طنز‌پردازی کاربران شبکه‌های اجتماعی جور شود. در این‌باره برخی به اطرافیان خود توصیه کردند که مواظب باشند وقتی در خیابان می‌خندند، روحانی در حال نظرسنجی نباشد! چراکه برنامه و آینده کشور به قیافه آنها در خیابان بستگی دارد! برخی هم وضع فعلی کشور در حوزه‌های مختلف را محصول اتکا به نتایج نظرسنجی‌هایی از این دست دانستند. یکی از کاربران نوشت: «خدا رحم کرد روحانی توی انتخابات برنده شد، والا چطور می‌تونستیم توجیهش کنیم اون نظرسنجی‌ای که توی ماشین و از روی قیافه مردم انجام میدی، سند تقلب نیست!» (...)


داستان از چه قرار است؟

صحبت‌های اخیر روحانی درباره رفراندوم و نظرسنجی و اینکه «مهم نیست مردم سفره کوچک‌تری داشته باشند و با سختی زندگی کنند. مهم این است که دشمن بفهمد مردم ما دست از نظام برنمی‌دارند» را بگذارید کنار نظریه قهر ابرها و اینکه «ابر نگاه می‌‌کند به پایینش و می‌بیند خبری نیست و کویر است و می‌گوید برای چه ببارم، می‌روم جای دیگر» یا مثلا اظهارات رئیس‌جمهور درباره سیل از جمله اینکه «صبر را خدا باید بدهد، خدا باید تحمل کند» و «ما نباید زخم به نمک مردم بپاشیم» به علاوه صحبت از نمره 20 دولت در همه درس‌ها و نمره 5/19 آن تنها در یک درس که مردم صرفا همان یک 5/19 را هم منفی ارزیابی می‌کنند؛ این‌ها یعنی قافیه بدجور به تنگ آمده و وضعیت بحرانی دولت حالا در ادبیات و گفتار روحانی در حال بازنمایی است. دولت ورشکسته اما به این سادگی‌ها قابل‌احیا نیست و به نظر می‌رسد برای برون‌رفت از وضع کنونی آن باید فکر دیگری کرد.

فرهیختگان

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: