عاطفه میرافضل
جنگ شش روزه
سومين جنگ اعراب و اسرائيل، روز پنجم ژوئن سال 1967 میلادی با حمله غافلگيرانه رژيم صهيونيستي به فرودگاهها و تأسيسات نظامي مصر و سوريه و اردن آغاز شد. هدف رژيم صهيونيستي از اين حمله، انهدام نيروي هوايى سه كشور عربي، قبل از آغاز عمليات زميني آنان عليه اين رژيم بود. در نتيجه، در اين روز، 340 هواپيماي جنگي مصر، سوريه و اردن در روي زمين منهدم شدند و مجموعه اين انهدامها در پايان روز دوم به 416 فروند رسيد. قبل از شروع سومين جنگ اعراب و اسرائيل، جمال عبدالناصر، رئيسجمهور مصر با بستن خليج عقبه بر روي كشتيهاي اسرائيلي و نيز انعقاد پيمان اتحاد نظامي با سوريه و اردن بهانه لازم را براي شروع جنگ به دست رژيم صهيونيستي داده بود. ناصر همچنين از نيروي ناظر سازمان ملل متحد كه پس از جنگ سوئز در سال 1956 میلادی بين نيروهاي مصر و اسرائيلي و صحراي سينا حايل شده بودند خواست كه از اين منطقه خارج شوند و رژيم صهيونيستي، اين اقدام را به عنوان تدارك آغاز حمله عليه خود تعبير کرد. رژيم صهيونيستي بعدها ادعا كرد كه ناصر پس از امضاي پيمان اتحاد نظامي با سوريه و اردن، آغاز حمله غافلگيرانهاي را عليه اين رژيم تدارك ميديده است. آنان همچنين عمليات نظامي خود را عليه كشورهاي عربي، تدافعي و براي پيشگيري از حمله آنان توجيه کردند. پيشروي نيروهاي اسرائيل در صحراي سينا ساعتي پس از شروع عمليات نيروي هوايى اين رژيم آغاز شد و نيروهاي مصر كه از پشتيباني هوايى محروم مانده بودند با تلفات سنگيني عقبنشيني اختيار كردند. نيروهاي اسرائيلي هم زمان با عمليات سينا با نيروهاي اردن و سوريه نيز درگير شدند. در اين زمان، الجزاير، عراق، سودان، كويت و يمن هم به رژيم صهيونيستي اعلان جنگ دادند ولي عملا در جنگ شركت نكردند. جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائيل را ميتوان يكي از سريعترين جنگهاي تاريخ به شمار آورد؛ زيرا رژيم صهيونيستي در پايان دومين روز جنگ در جبهه غرب، صحراي سينا را پشت سر گذاشت و به كانال سوئز رسيد. همچنين آنان توانستند در جبهه شرق، نيروهاي سوريه و اردن را به عقب برانند و ارتفاعات جولان، شهر بيتالمقدس و قسمت اعظم اراضي غرب رودخانه اردن را به تصرف خود درآوردند. در نتيجه سومين جنگ اعراب و اسرائيل كه به جنگ شش روزه معروف شده است، تمام شهر بيتالمقدس به تصرف رژيم صهيونيستي درآمد و پايتخت اسرائيل از تلآويو به اين شهر كه صهيونيستها آن را اورشليم ميخواندند، انتقال يافت. اين جنگ و عواقب ناگوار آن براي اعراب به موقعيت داخلي و خارجي جمال عبدالناصر لطمه شديدي وارد ساخت و ناصر با اينكه تا زمان مرگ ناگهاني خود در سال 1970 میلادی در مقام رياستجمهوري مصر باقي ماند، اما ديگر موقعيت و اعتبار گذشته خود را باز نيافت.
وقوع غزوه «حنين» به فرماندهي پيامبر بزرگ اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلم
غزوه حنین، جنگی که پس از فتح مکه در سال هشتم هجری در منطقه حنین بین مسلمانان به فرماندهی پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم و قبیلههای هوازن و ثقیف رخ داد. در ابتدای جنگ، بر اثر شبیخون مشرکان و نیز حضور تازه مسلمانان مکی، سپاه اسلام متزلزل بود تا جایی که جان پیامبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم هم به خطر افتاد.
پس از فتح مكه به دست مسلمانان، گروهي از قبايل اطراف مكه علیه لشكر اسلام هم پیمان شدند. خبر اجتماع اين قبايل به رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم رسيد و آن بزرگوار براي درهم شكستن مقاومت مشركان، سپاهي تجهيز كرده، به سوي حنين حركت کرد. رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و به آنان مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح، به همراه مسلمانان از دره حنین به پایین آمد.
مشرکان هوازن و ثقیف که در شکافهای دره و اطراف آن کمین کرده بودند، ناگهان به مسلمانان حمله کردند. نخست سواران بنی سُلَیم و سپس مکیان و سایر مردم پراکنده و فراری شدند. به گونهای که هیچکس، پشت سر خود را نگاه نمیکرد. پیامبر به لشکریانش میگفت به سوی من آیید، من رسول خدا، محمد پسر عبداللّه هستم، اما مردم پراکنده شدند و فقط تعداد اندکی با پیامبر ماندند. منابع، درباره تعداد کسانی که در کنار پیامبر ثابت قدم ماندند، اختلاف دارند. برخی روایات از چهار نفر یاد کردهاند: علیعلیهالسلام، عباسبنعبدالمطلب و ابو سفیانبنحارث که از بنیهاشم بودند، و ابنمسعود. به روایتی دیگر، فقط ده یا نه نفر از بنیهاشم، از جمله سه تن یاد شده و یک نفر از غیر بنیهاشم یعنی اَیمَنبنامایمن با پیامبر اما با تدبير و تلاش رسول اكرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم و امیرالؤمنین عليعلیهالسلام، بار ديگر فراريان برگشتند و دشمنان را شكست دادند. بنابر روایات، رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم مشتی خاک برداشت و به سوی دشمن افکند و فرمود: «نصرت نیابند» و همین موجب شکست و فرار آنها شد. همچنین بنا به تصریح قرآن مجید و روایات اسلامی، در روز حنین فرشتگان خدا برای یاری مسلمانان فرود آمدند و همراه آنان به جنگ پرداختند. بعد از شكست دشمن، غنايم بسيار زيادي نصيب سپاه اسلام شد. پس از اين پيروزي، سپاه اسلام براي تعقيب دشمنان به سوي طائف حركت كرد.
اولين سفينه فضايي بدون سرنشين روی سطح ماه
با شدت گرفتن رقابت فضايى بين آمريكا و شوروي براي گردش به دور زمين، از سال 1966 میلادی، دور تازهاي از اين مسابقه براي تسخير فضا براي دستيابي به كره ماه آغاز شد. در اين ميان در ابتدا نخستين سفينه فضايى شوروي در چهارم آوريل 1966 میلادی به دور ماه گردش كرده، عكسهايى از كره ماه به زمين ارسال کرد. اين مسأله باعث بيشتر شدن رقابت دو ابرقدرت شد تا اينكه دو ماه بعد، در ششم ژوئن 1966 میلادی يك سفينه آمريكايى بدون سرنشين، براي اولين بار بر روي كره ماه فرود آمد و اطلاعاتي از سطح آن به زمين مخابره كرد. با اينكه از آغاز عصر تسخير فضا، تقدم فناوري با روسها بود، ولي از سال 1968 میلادی به بعد، آمريكاييها به طور محسوسي در اين مسابقه پيش افتادند به طوري كه در 21 ژوئيه 1969 میلادی براي اولين بار، يك آمريكايي بر روي كره ماه فرود آمد و در آن راهپيمايي كرد.
درگذشت بانوي عالمه حاجيه خانم «ربابه الهي» شاگرد بانو مجتهده امين
حاجيه خانم «ربابه الهي» در سال 1294 شمسی در شهر اصفهان و در خانوادهاي متدين به دنيا آمد. وي از كودكي به فراگيري علوم اسلامي پرداخت و بيشتر تحصيلات مقدماتي خود را در محضر پدرش ميرزا محمدرضا الهي كه از عالمان شهر بود، گذراند. خانم الهي مدارج بالاتر علمي را در نزد شيخ مرتضي اردكاني طي كرد و پس از آن، به مدت چندين سال از محضر پرفيض حاجيه خانم مجتهده امين بهرهمند گرديد تا به مدارج بالاي علمي دست يافت. ايشان سپس محفل درسي خود را برپا كرد و طي ساليان متمادي، با رونق بخشي به حوزه علميه خواهران، زنان فاضلي پرورش داد. از حاجيه خانم الهي آثار متعددي بر جاي ماند كه «الجَنّةُ و الرّضوان»، «چهل حديث لؤلؤ و مرجان» و «الدُّرِّ و الياقوت» از آن جملهاند وي همچنين دو بار، قرآنكريم را تحرير كرد. حاجيه خانم ربابه الهي سرانجام پس از 65 سال عمر بابركت در هفدهم خرداد 1359 برابر با 23 رجب 1400 قمری به علت ابتلا به بيماري سرطان درگذشت و در جوار پدر در تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
استقلال «واتيكان» از ايتاليا
واتيكان كوچكترين كشور مستقل دنيا و در عين حال يكي از بانفوذترين قدرتهاي معنوي جهان به شمار ميآيد. واتيكان تا قبل از نيمه دوم قرن نوزدهم ميلادي، بخش كوچكي از مملكت ايتاليايى پاپ يا ممالك كليسا محسوب ميشد و مركز اين ناحيه رم بود. در پي تشكيل ايتالياي واحد در سال 1870، نيروهاي اين كشور، سرزمينهاي كليسا را تصرف كردند. اما پادشاه ايتاليا از بيم خشم كاتوليكهاي جهان، تعهد كرد كه قصر واتيكان را به پاپ واگذار كند تا مركز حكومت مذهبي وي باشد. حكومت پاپ علاوه بر كاخ واتيكان در رم، داراي سيزده بنا و ساختمان مختلف است كه آنها هم در قلمرو پاپ هستند. بدين ترتيب دولت شهر واتيكان منحصر به مقر پاپ و كليساي پاپي است و بعضي ادارات و دفترهاي ملحق به آن و چندين كليساي جامع نيز كه در قلمرو واتيكان نيستند، جزئي از اين كشور پاپي محسوب ميشوند. قانون واتيكان برتر از هر چيز، مقر حكومت مركزي كليساي كاتوليك رومي است و اين اصطلاح براي خود دولت واتيكان به كار ميرود. قدمت و اهميت دربار پاپ، به آن رنگ و خصوصيت دربارهاي سلطنتي بخشيده و تشريفات درباري و انجام مراسم با لباسهاي خاص و نظاير اين امور، به صورتي دقيق مراعات ميشود. اداره امور داخلي واتيكان به عهده يك كميسيون پنج نفره است كه همه آنها از سوي پاپ منصوب ميشوند و در مقابل او پاسخگو هستند. موزههاي واتيكان از مهمترين موزههاي جهان به شمار ميروند و دربهاي آن در سراسر سال به روي ديداركنندگان و گردشگران باز است. ايستگاه راديويى پرقدرت واتيكان نيز به پخش برنامههاي مخصوص واتيكان به 37 زبان دنيا اشتغال دارد. ضمنا بيش از 60 كشور از جمله جمهوري اسلامي ايران در اين كشور سفارت دارند. رئيس فعلي حكومت واتيكان، بِنِديكت شانزدهم است كه در روز فوريه 2005 میلادی به اين مقام منصوب شد و اين روز به عنوان روز ملي واتيكان نيز به شمار ميرود. واتيكان واقع در رم پايتخت ايتاليا، در جنوب اروپا قراردارد و با كمتر از نيم كيلومترمربع مساحت كوچكترين و با هزار نفر جمعيت، كمجمعيتترين كشور جهان است. سكنه واتيكان محدود به اسقفها و كشيشان و خدمه تشكيلات اداري پاپ است. مردم واتيكان داراي زبان رسمي ايتاليايي و اكثريت آنها پيرو آيين كاتوليك هستند. واحد پول اين كشور كوچك، ليره ايتاليا بود كه پس از رواج يافتن پول واحد اروپايي، يورو جايگزين آن گرديد.