گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
دین در ونکوور
دکتر امید وحیدی، فارغالتحصیل رشته مهندسی شیمی از دانشگاههای تهران، شریف و بریتیش کلمبیا در کانادا، عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت ایران
فعالیتهای دینی در ونکوور
در ونکوور کانادا تبلیغات مذهبی به طور نامحسوس وجود دارد و کلیساها بعضا فعالیتهایی را در سطح جامعه دارند اما اغلب تبلیغ مستقیم مسیحیت نمیکنند. به عنوان مثال، گروههای وابسته به کلیسا در دانشگاه، بعضا اسم مذهبی و حتی شعارهای مذهبی هم نداشتند. مثلا یکی از گروههای مسیحی که در دانشگاه یو.بی.سی فعال بود شعارهایشان اغلب بر مبنای محبت کردن به همدیگر و دوست داشتن یکدیگر است. یک نمونه دیگر از فعالیتهای گروههای مسیحی، برگزاری اردوهای بازی با بچهها در نقاط مختلف کاناداست. خاطرم هست که یکی از همین گروهها که اکثرشان کشیش در سنین مختلف از جوان گرفته تا پیر بودند، در فصل تابستان در شهرهای مختلف کانادا میرفتند و کارشان این بود که فقط با بچهها بازیهای مختلف میکردند و فضای مفرحی را برای آنها و خانوادهشان فراهم میکردند.
چندین بار شده بود که با او در مورد مسائل مختلف صحبت میکردم. یکی دو باری هم او و خانوادهاش را به گردهماییهایی که داشتیم دعوت کرده بودیم و او هم به جمع ما آمده بود. از اینکه مردم غرب به دین اهمیت نمیدهند ناراحت بود. همین حرف را یکی دیگر از دوستان ایرانی مذهبی سیتیزن کانادای ما که فیزیک هستهای خوانده است و در یکی از مراکز تحقیقاتی کانادا مشغول به کار است هم میزد. میگفت اگر در محل کارش مثلا حرف از خدا بزنی، مسخرهات میکنند و اساسا چنین صحبتهایی در میان همکارانش جز یک مشت حرفهای خرافه و بیاساس بیشتر نیست.
در ونکوور بعضی گروههای مسیحی تبلیغات چهره به چهره انجام میدادند. مثلا یکی دو مرتبه یکی از این گروههای مذهبی مسیحی درب منزل ما آمدند و بروشورهای مخلتفی را به خانمم دادند و مدتی هم با ایشان صحبت کردند. یا مثلا یک نفر دیگری بود که کارش پخش کردن انجیل به زبان فارسی بود. دفعه اول با او در اتوبوس آشنا شدم. وقتی در اتوبوس نشسته بودم، آمد کنارم نشست و شروع به صحبت کرد و پرسید که ایرانی هستم یا خیر و بعد از اینکه جواب مثبت شنید، به من یک انجیل فارسی داد. تصورش این بود که ما در ایران تا به حال چیزی از مسیحیت نشنیدهایم. فکر میکرد در ایران بر سر هر چهارراهی یک مسجد است و ما ایرانیها توسط ملاها مرتبا شستشوی مغزی میشویم. خلاصه سعی داشت حقایقی را برایم روشن کند. ما او را یکبار دیگر هم که برای فوتبال به ساحل رفته بودیم، دیدیم. آن دفعه هم داستانی مشابه پیش آمد. تجربه مشابهی هم برای خانمم پیش آمد. میگفت یکبار که اتوبوس سوار شده بود، یک پسر جوان سفیدپوست خوشتیپ چنین تبلیغاتی را انجام میداد.
جالب است بدانید جریان دیگری که به صورت فعال در کانادا مشغول به تبلیغ است، بهائیت است. آنها در کانادا یک شبکه رادیویی هم دارند.
با توجه به ترکیب جمعیتی ونکوور، تنوع زیادی در دین وجود دارد. به طور کلی، نژاد سفید اروپایی از دیرباز دین مسیحیت داشتهاند، کشورهای آسیایی شرقی (غیر از کشورهایی نظیر کرهجنوبی، اندونزی و مالزی)، عموما بیخدا بودهاند و پیروی از دین خاصی نمیکردهاند (غیر از بودیسم که به گفته بعضی از رفقای چینی، دین محسوب نمیشود و یک فرهنگ است)، هندیها هم اکثرا بیخدا و دارای سبکهای عرفانی متنوع بودهاند، عربها و ایرانیها هم اکثرا مسلمان بودهاند.
تعداد افراد مسیحی معتقد در ونکوور که متظاهر به دین باشند، بسیار کماند چرا که نمود خارجی بسیار اندکی دارند. در روز یکشنبه اگر از جلوی کلیسایی عبور کنید، شاید تعداد اندکی از مردم را ببینید که به کلیسا میروند. تعداد کلیساها هم در سطح شهر کم است.
به طور کلی در سطح شهرهای غربی مثل ونکوور مظاهر قابل توجهی از دین دیده نمیشود. بلکه وضعیت عکس این است و تبلیغات ضد دینی در سطح عمومی دیده میشود. مثلا در محصولات «والت دیسنی» که کمپانیهای انیمیشنسازی آمریکایی زیر مجموعه آن هستند، از لفظ God استفاده نمیشود و بلکه استفاده از آن به گفته بعضی از فعالان این زمینه منع میشود. حالا ممکن است این مسأله به صورت غیر رسمی باشد. یا مثلا چند سالی بود که کمپینی در کشورهای مختلف برای تبلیغ بیخدایی بر روی اتوبوسهای شهری راه افتاده بود و به صورت عمومی تبلیغ بیخدایی میکردند.
برنامهها و فیلمهای بسیاری در تمسخر و تحریف دین و ترویج بیدینی در غرب ساخته میشود مثلا در یکی ازشهای معروف به صراحت و به زشتترین شکل حضرت مسیحعلیهالسلام مورد تمسخر و توهین قرار میگرفت. در مورد اسلام که اساسا بسیاری از فیلمهای هالیوودی و غیر هالیوودی در تقبیح، تمسخر و تخریب اسلام است.
منبع: @K1inUSA