تهیه و تنظیم: مریم سیادت
معمولا آواز دهل شنيدن از دور خوش است. خيلي از ما مشتاق زندگي در آنسوي مرزهاي جغرافيايي سرزمين مادري هستيم بدون اينکه از ريز و درشتهاي قوانين آنجا اطلاع داشته باشيم و تصورمان بر اين است که تمام آرزوها و آمال ما در آنجا به سر منزل مقصود ميرسد. غافل از آنکه آنها هم براي خودشان قوانين سختگيرانهتري نسبت به مملکت ما دارند و همين پايبنديهاي سختگيرانه سبب شده نظام آنجا کاملا منظم و مرتب به نظر ما برسد. در اين مجال به خوب و بدهاي ينگه دنيا ميپردازيم که حاصل تجربيات دوستاني است که روزگاري در غرب زندگي کردهاند.
شاگرد شیخ رجبعلی در سیلیکونولی
وقتی اومدم آمریکا، در یک سال از ۱۵ جا که مشغول به مکانیکی ماشین شده بودم، بیرونم کردند. تنها بودم. گریه میکردم. شبها به درگاه خدا دعا میکردم و هیچ کسی نداشتم.
بعد از چند وقت رفتم به آکشن تا در مزایده خرید یکی از همون تعمیرگاههایی که بیرونم کرده بود شرکت کنم. همهاش دستم رو نگه داشته بودم بالا در حالی که پولی نداشتم. آکشن تموم شد و گفتن ۱۵ هزار دلاری که گفتی رو بده. گفتم همراهم ندارم. گفتن چطور نداری؟ باید بپردازی... تا اینکه قبول کردند ماهیانه قسط بدم.
سواد درست و حسابی نداشتم. بعد یه مدت تعمیرگاه ۱۵ هزار دلاری را گذاشتم برای فروش، در حالی که در آگهی نوشته بودم ۱۵۰ هزار دلار!
وقتی یکی اومد گفت ۱۲۵ هزار دلار میخرم شاخ درآوردم. وقتی این همه پول. دستم اومد نمیدونستم چکار کنم.
اینها رو امشب از پیرمرد ۷۰ـ۸۰ سالهای شنیدم که میگفت در جوانی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط و از بچههای کشتیگیر جنوب تهران بوده. میگفت در جوانی که خیلی غرور داشتم و در کشتی حریفان رو شکست میدادم، شیخ رجبعلی ازم خواست به یکی ببازم. نقل میکرد که شیخ میگفت: این هنر نیست که پشت جوونهای مردم رو به خاک میمالی و غرورشون رو میشکنی، اگه راست میگی پشت نفست رو به خاک بمال. میگفت: اون باخت اختیاری که به یه حریف داشتم و طرف قهرمان شد، اثر زیادی رویم گذاشت.
@K1inUSA
رک و صریح بودن مردم هلند
هلندیها حتی بین مردم کشورهای اروپایی به رک و راست و صریح بودن شهرت دارند. یعنی زمانی که شما برای اولین بار وارد این کشور میشوید، حتی ممکن است ناراحت و خشمگین شوید اما مجبورید حرفهای توهینآمیز و صریح مردم را به انتقاد سازنده تبدیل کنید بعد کمکم به این خصیصه عادت کرده و دیگر متوجه آن نمیشوید. یا به قولی بیغیرت میشوید و ککتان هم نخواهد گزید.
هلندیها معتقدند برای به دست آوردن کیفیتی خوب، باید صداقتی بیرحمانه داشت و گفتن حرفهایی که صریح مطرح میشوند در واقع میتوانند در زمان نیز، صرفهجویی کنند و هیجانات احساسی را هم کنترل کند! اگر نمیخواهید از یک دوست پذیرایی کنید یا حوصلهاش را ندارید کافی است که بگویید خیلی هم نگران برنامهریزی دوستتان نباشید. در واقع هلندیها معتقدند با آوردن عذرخواهی و بهانه ناخوشایند، هیچ مزیتی را به دست نمیآورید و فقط به عنوان فردی نادرست شناخته میشوید.
برخورد راحتالحلقوم مؤلف آمریکایی با سارق
کیوان ابراهیمی
آدرین رزبراک یک محقق هوش مصنوعی در فیلادلفیای آمریکاست که در زمینههای یادگیری ماشینی، علم داده، یادگیری عمیق و بینایی کامپیوتری کار میکند. کتابها و آموزشهای خلاقانه و جالبی منتشر میکند من هم پیگیر و طرفدار کارهایش هستم و با او ارتباطات علمی دارم.
آدرین دیروز نوشت که یک آکادمی علوم داده در برزیل، از کدها و مطالب آموزشی او بدون اجازه سرقت کرده و اونها رو در دروس آموزشی ـ پولی خودش قرار داده. آدرین از وکلا و افرادی که در برزیل هستند تقاضای کمک کرد و در کمال ناباوری، بعد از گذشت یکی دو روز نتیجه گرفت!
آدرین چند دقیقه پیش نوشت که آکادمی نام برده حاضر شده درس را آفلاین کند و دوباره روی اون کار کنه تا مشکل سرقت علمی برطرف بشه. ضمنا مبلغی رو هم برای جبران دزدی حق مؤلف به آدرین پرداخت کردند و آدرین برای اینکه این پول چیزی نبوده که خودش درآورده باشه، همه رو به چند خیریه اعطا کرده!
در این ماجرا چند درس مهم نهفته هست:
اول اینکه چقدر شرکتها از متهم شدن به سرقت ادبی و علمی ترس دارند و حاضرند در کوتاهترین زمان ممکن فرد رو راضی کنن تا کار به شکایت و اقدام قانونی یا اقدام رسانهای که اعتبارشان را از بین میبرد، نکشد.
نکته دوم اینکه یک محقق سلامت نفس داره و حاضر نیست پولی را که در قبال سرقت علمی از کارش دریافت کرده، استفاده شخصی کند بلکه آن را صدقه میدهد رسیدهایش را اعلام عمومی میکند. این سلامت نفس او در ارتباطات شخصی خودم با آدرین هم دیدهام.
نکته سوم هم قدرت شبکههای اجتماعی هست که چنین امکانی را فراهم کردند. آدرین از طریق لینکداین و توئیتر توانست از یک حقخوری در حیطه زحمات شخصی خودش ممانعت کرده و عدالت را اجرا کرد.