کد خبر: ۳۵۴۶
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۶
پپ
صفحه نخست » سبوی خیال

امام خمینی‌ره

به دو عالم ندهم روى دل آراي تو را

ديده‏اى نيست نبيند رخ زيباى تو را

نيست گوشى كه همى‏ نشنود آواى تو را

هيچ دستى نشود جز بر خوان تو دراز

كس نجويد به جهان جز اثر پاى تو را

رهرو عشقم و از خرقه و مسند بيزار

به دو عالم ندهم روى دل آراي تو را

قامت سرو قدان را به پشيزى نخرد

آن‌كه در خواب ببيند قد رعناى تو را

به كجا روى نمايد كه تواش قبله نه‏اى؟

آن‌كه جويد به حرم، منزل و ماواى تو را

همه جا منزل عشقست؛كه يارم همه جاست

كور دل آن‌كه نيابد به جهان، جاى تو را

با كه گويم كه نديده است و نبيند به جهان

جز خم ابرو و جز زلف چليپاى تو را

دكه علم و خرد بست، در عشق گشود

آن‌كه مى‏داشت به سر علت سـوداى تو را

بشكنم اين قلم و پاره كنم اين دفتر

نتوان شرح كنم جلوه والاى تو را

*****

به مناسبت ولادت امام حسن‌مجتبی‌علیه‌السلام

بحر ولایت

مجتبی روشنروان

دیشب گذری کردم از کوچه میخانه

دیدم همه مستان را دیوانـه دیوانه

من بودم و تنهایی در حلقه شیدایی

دستی ز کرم آمد ناگـاه روی شانه

گفتا منشین خاموش در محفل ما رندان

مولاست که می‌بخشد عیدانه شاهانه

برخواستم و خواندم یا محسـن و یا مُجمِل

نامت حسن و حُسنت سرچشمه زیبایی

هم قامت تو موزون هم صورت تو محشر

ای نام گران قَدرَت بسم‌الله قرآن‌ها

وی جنبش لب‌هایت آرامش طوفان‌ها

هر کس غزلی خواند در مِدحَت تو جانا

می‌بندد و می‌سوزد دیوان غزل‌ها را

خورشیدی و چون خورشید سلطانی تو محرز

ای سـیطره‌ات حاکم بر سلطه سلطان‌ها

ای میمنه هستـــی در میســـره چشمت

وی هم چو علی فاتح در عرصه میدان‌ها

هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند

پایی بزن ای عرشی! در گوشه ویران‌ها

ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند

سجاده و تسبیح و محراب حسن گوید

ای محور بخشایش در ماه عنایت‌ها

ماه رمضان رب‌الارباب حسن گوید

ای احسن اسماء حُسنیِ خداوندی

درحُسن تو می‌بینم غوغای خداوندی

*****

پرنیان سبز

با تلخیص قاسم رسا

موکب باد صبا بگذشت از طرف چمن

تا چمن را پرنیان سبز پوشاند به تن

سبزه اندر سبزه بینی ارغوان در ارغوان

لاله اندر لاله بینی یاسمن در یاسمن

بلبل آن‌جا هر سپیده دم سراید نغمه‌ای

در ثنای خسرو خوبان امام ممتحن

از حریم فاطمه در نیمه ماه صیام

چهره ماه حسن تابید با وجه حسن

میوه بستان زهرا نور چشم مصطفی

پاره قلب علی‌بن‌ابی‌طالب حسن

در محیط علم و دانش آفتابی تابناک

بر سپهر حلم و بخشش کوکبی پرتو ‌فکن

شد عیان از چهره تابان او نور خدا

شد جوان از چشمه احسان او چرخ کهن

چون دمد صبح وصالش دل شود دارالسرور

چون رسد شام فراقش جان شود بیت‌الحزن

گر ببارد ابر احسان عمیمش بر زمین

گردد از هر قطره‌ای دریای رحمت موج زن

در شبستان ولایت مشعل گیتی فروز

در گلستان فصاحت بلبل شیرین سخن

سینه از نور فضایل روشنی بخش جهان

چهره در حسن شمایل رشگ خوبان زمن

بر حصار حلم او شد مایه دین استوار

محکم از ایمان او شرع نبی مؤتمن

پرچم صلح و صفا افراشت سبط مصطفی

تا براندازد لوای او در قلب کفر و آشوب و فتن

********

گرمی بازار حُسن

افشین علا

نفحه باغ بهشت، عطر تن مجتباست

محفل کروبیان، انجمن مجتباست

در رمضان، بوی عشق گر رسد از کوی عشق

نافه آهوی عشق از ختن مجتباست

خرمی از خوی اوست، رنگ گل از روی اوست

بوی سمن گر نکوست، از چمن مجتباست

جمله اهل وفا، ریزه خور خوان او

ریشه جود و سخا، در سخن مجتباست

تاب فراق رسول، مرهم داغ بتول

در شب تار علی پیرهن مجتباست

کاش فلک کور بود تا که نبیند به غم

آن همه تیر ستم بر بدن مجتباست

شاه شهیدان حسین، تشنه لب و بی‌کفن

در صدد بوسه‌ای بر کفن مجتباست

جای قَرَن، از بقیع کاش نسیمی رسد

زان که اویس دلم در یمن مجتباست

در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست

گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: