مریم کمالی نژاد
والدین روشهای متفاوتی را برای تربیت در نظر میگیرند، اینکه چطور به چنین منظومه تربیتی میرسند، بحثی است کاملا مجزا که البته میتوان به طور خلاصه گفت که انتخاب روش تربیتی به نوع شخصیت و تربیت والد و آموزش و آگاهیهای او بستگی دارد. به طور کلی میتوان انواع تربیتها را ذیل سه عنوان «تربیت سختگیرانه»، «تربیت سهلگیرانه» و «تربیت مقتدرانه» تبیین کرد.
البته در اینجا این توضیح ضروری است که والدین ممکن است در زمانهای متفاوت از روشهای مختلف استفاده کنند، به طور مثال ممکن است والدی باشد که زمانی سختگیرانه عمل میکند و در شرایطی دیگر سهلگیر است. نتیجه سبکهای تربیتی متفاوت به کودکانی «مطیع» «لجباز» یا «مشارکتی» خواهد انجامید که البته بهتر است همگی به سمتی حرکت کنیم که فرزندانی مشارکتی داشته باشیم.
ما در یک سلسله بحثهای دنبالهدار به تشریح انواع سبکهای متفاوت خواهیم پرداخت و مزایا و معایب آنها را خواهیم شمرد تا شما بتوانید تصمیم بگیرید که میخواهید از کدام سبک تربیتی استفاده کنید و یا در کدام دسته تا به امروز جا گرفتهاید. ارزیابی شما درباره اینکه از کدام دسته والدین هستید، اهمیت زیادی دارد. پیش از هر چیز با خودتان فکر کنید، ببینید خود شما روش فرزندپروی خود را چگونه توصیف میکنید؟ آیا یک پدر یا مادر سختگیر و کنترلکننده هستید، همیشه سعی کردید مهربان و مسئولیتپذیر باشید یا از آن دسته والدینی هستید که به قول معروف فرزند خود را لوس میکند و به ندرت تنبیه را در دستور کار خود قرار میدهید؟ با خود صادق باشید.
فراموش نکنید که زمانه آنقدر تغییر کرده است که دیگر نمیتوان مثل گذشته به تربیت پرداخت، کودکان مثل گذشته بیچون و چرا چیزی را نمیپذیرند و مطیع صد در صدی والدین خود نیستند. میبایست هر روز خود را با روشهای تربیتی متفاوت به روز کنیم و خود نیز در این مسیر رشد کرده و تربیت شویم.
تربیت سختگیرانه
بر خلاف آنچه به نظر میرسد، تربیت سختگیرانه پرطرفدارترین و رایجترین سبک تربیتی در میان والدین است و البته کم اثرترین آنها. باید بگویم که معمولا والدین تربیت سختگیرانه را با تربیت مقتدرانه اشتباه میگیرند و مرزهای باریک آن را رد میکنند و به جای والدی مقتدر و مهربان که قرار است فرزندی مشارکتی و فعال تربیت کند به والدی سختگیر و غیرقابل انعطاف و گاها مستبد تبدیل میشوند که فرزندی لجباز بار خواهند آورد.
اصول الگوی تربیتی سختگیرانه
در الگوی تربیتی سختگیرانه چند اصل یا نشانه وجود دارد که میتوانید آنها را با سبک خود بسنجید و ببینید تا چه اندازه در این گروه جا میشوید؛
1ـ عدم محبت؛ والدین سختگیر معمولا معتقدند که کودک باید به دل عزیز باشد و به چشم خار! محبت فیزیکی ندارند، از بوسیدن و در آغوش کشیدن فرزند دوری میکنند و کلام محبتآمیز و به اصطلاح قربان صدقه رفتن ازشان حسابی دور است. محبتشان را خلاصه میکنند در رسیدگیهای مادی و دل نگرانیهای پشت پرده که البته انتظار دارند کودک متوجه باشد که محبتی نصیبش شده اما نوع آن با دیگر محبتها فرق دارد که واضح است کودک متوجه چنین مسألهای نمیشود.
2ـ سرزنش؛ این دسته از والدین به کرات کودک خود را مورد سرزنش قرار میدهند. کافی است کودک چهارساله شان کمترین تخطی را داشته باشد تا زبان به سرزنش او باز کنند و برایشان هم فرقی نمیکند که این سرزنش را در جمع یا در خلوت به زبان آورند؛ بخشی از آنها معتقدند سرزنش در میان جمع اثر بهتری هم دارد، چون کودک غرورش خرد میشود و زهر این شکست در خاطرش میماند و دیگر به سمت آن کار خطا باز نمیگردد.
3ـ انتقاد؛ انتقادهای فراوان، روش این والدین است. پدر و مادرهایی که هرگز و تحت هیچ شرایطی زبان به ستایش فرزند خود باز نمیکنند، همیشه یک نقطه اوج و شماره بیستی در ذهن دارند که کودک یا نوجوان خود را با آن میسنجند و انگار هیچ وقت قرار نیست راضی و خشنود به نظر برسند.
خطاهای تربیت سختگیرانه
در تربیت سختگیرانه تا دلتان بخواهد خطا، وجود دارد که به چندتایی را که از همه پررنگترند برایتان میگوییم:
1ـ لوس میشود
والدین سختگیر اهل تعریف و تمجید از کودک نیستند چون معتقدند لوس میشود. اگر بگویند بچه مؤدبی دارند و بابت ادبش از او تعریف کنند، ممکن است لوس شود، پس از تعریف دوری میکنند و اگر هم روزی دلشان بخواهد از فرزندشان تعریف کنند، پشت سرش این کار را میکنند تا لوس نشود. همین است که معمولا کفه ترازوی سرزنش و انتقاد در این نوع تربیت از کفه تعریف و تمجید بسیار سنگینتر است. این سرزنش بسیار و تمجید کم، باعث میشود که چنین خانوادههای کودکانی سلطهپذیر، بیش از حد مطیع و ترسو تربیت کنند.
2ـ جنگ اول؛
خطای دوم والدین سختگیر این است که معتقدند سختترین تنبیه را باید همان ابتدای کار و به محض روبرو شدن با اولین خطای کودک به کار برد؛ نباید آرام آرام کودک را تنبیه کرد، و همان بار اول باید سختترینها را اعمال کرد؛ به همین دلیل است که اغلب نوع و شدت تنبیه این والدین با میزان خطای کودک منطبق نیست و بسیار بیشتر است.
3ـ خطای سوم: سرزنش به خاطر ناتوانی؛
در این الگوی تربیتی کودک به خاطر ناتوانیاش مورد سرزنش قرار میگیرند؛ فرض کنید که کودکی سه چهارساله به همراه والدین خود به بازار رفته است، او نمیتواند همپای والدینش راه برود، اما به خاطر این ناتوانی که مورد سرزنش قرار میگیرد و حتی دعوا میشود.
4ـ خطای شماره چهار: چون و چرا ممنوع!
در این سبک تربیتی پرسیدن چرای هر تصمیم و رفتار از والدین ممنوع است. کودک هرگز اجازه ندارد بپرسد که چرا مورد تنبیه قرار گرفته است یا چرا با تصمیم و نظرش مخالفت صورت میگیرد، این کودکان تنها یک راه دارند، پذیرش و اطاعت بیچون و چرا.
5ـ خطای شماره پنج، ایجاد احساس گناه؛
والدین سختگیر هر کاری میکنند تا کودک احساس گناه کند. معمولا او را به خاطر رفتارش بلافاصله مورد سرزنش سخت و مدام قرار میدهند و فورا با او برخورد میکنند که این برخورد هم خشونتآمیز و حمله به کل شخصیت کودک است و نه همراه با توضیح و تبیین. «سرزنش مداوم باعث میشود در ذهن کودک تصور ضعیفی از خودش به وجود آید، که به تدریج اعتماد به نفس او را کاهش میدهد رفتارش را بدتر میسازد و موجب میشود که به زودی باور کند آنچه والدینش درباره او تصور میکنند، حقیقت محض است. بدین ترتیب این حالت یعنی سرزنش خود، احساس افسردگی خفیف یا شدیدی را (حتی در برابر کوچکترین ضعفهای بشری) به وجود میآورد.»
نتیجه تربیت سختگیرانه
حالا باید تماشا کنیم که با سختگیریها و خطاهای پیاپی چه چیزی بار میآوریم؛
کودکانی که والدینی با سبک تربیتی سختگیرانه دارند، مضطرب، گوشهگیر و ناراحت هستند. این کودکان غالبا در ارتباط با همسن و سالهایشان دچار مشکلاند و رفتارهای تکانشی و خصومتآمیز بروز میدهند. پسرها پرخاشگری و خشم زیادی از خود نشان میدهند و دختران شخصیتی وابسته خواهند داشت که از تکالیف چالشانگیز عقبنشینی میکنند.
متأسفانه این بچهها به علایم عصبی همچون نگرانی، تنش، اضطراب، افسردگی و در نهایت خودکشی دچار میشوند و معمولا به ترسهای غیرمنطقی مبتلا هستند، از قبیل ترس از تاریکی، ترس از حیوانات، آسیب دیدگی و عدم موفقیت. این ترسها با سرزنش والدین بیشتر آشکار میگردد. این والدین اغلب مقررات شدید و سختی را وضع میکنند که موجب میشود میان آنها و فرزندانشان روابط ارباب رعیتی برقرار گردد.
چه کنیم؟
شاید توانسته باشید با همین توضیحات خلاصه شیوه تربیتی خود را ارزیابی کنید، اگر خود را والدی با روش تربیت سختگیرانه یافتهاید و نمیخواهید به این شیوه ادامه دهید، باید بگوییم که مراقب باشید از سمت افراط به تفریط نیفتید. همه ما باید به تعادل در همه امور برسیم و تربیت هم امری است متعادل. تشویق و تمجید، گفتگو و تعامل و مشارکت در تصمیمگیریها، کمتر انتقاد کردن و بیشتر توضیح دادن میتواند شما را از والدینی سختگیر به سمت والدینی مهربان و قابل انعطاف هدایت کند.