کد خبر: ۳۵۳۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۶
پپ
تازه مسلمانان و تجربیاتشان از لذت روزه‌داری
صفحه نخست » ج مثل جوان

تهیه وتنظیم: نیلوفر حاج قاضی

قسمت اول
تکه گوشت کبابی

روزه‌داری برای تازه مسلمانان چینی اتفاقات متفاوتی را به همراه داشته است. در این میان تعدادی از خواهران چینی تازه مسلمان شده معتقدند که گرسنگی و تشنگی در ماه مبارک رمضان، کوچک‌ترین مانع اعتقادی برای آن‌ها محسوب نمی‌شود.

نورالدین لیم‌سیاسیا، تازه مسلمان 23 ساله و دانشجوی سال چهارم پزشکی درباره روزه‌داری می‌گوید: من روزه گرفتن را 2 سال پیش آغاز کردم، اما امسال نخستین سالی است که به عنوان یک تازه مسلمان روزه می‌گیرم. پیش از این مخفیانه و بدون اطلاع والدینم روزه می‌گرفتم زیرا ممکن بود ناراحت شوند و من نمی‌خواستم احساسات آن‌ها را جریحه‌دار کنم. اما زمانی که خواهر کوچک‌ترم به دین اسلام گروید، من نیز جسارت پیدا کرده و قدم در راه او گذاشتم.

نورالدین می‌گوید که به عنوان یک دانشجوی پزشکی برنامه منسجمی دارد و اگرچه ممکن است نتواند همیشه نمازهای خود را در مسجد بجا آورد. اما خوشبختانه دوستان خوبی دارد که همراه با او در خانه نماز می‌خوانند و در ماه مبارک رمضان، محفل‌های کوچک و خودمانی برای عبادت خدا در نظر می‌گیرند.

گلادیس لیم‌ین‌ین، خواهر کوچک‌تر نورالدین نیز تازه مسلمان 22 ساله‌ای است که سال گذشته به اسلام گروید. گلادیس می‌گوید: مادرم ما را درک کرده و از ما بسیار حمایت کرد. او حتی مرا هر روز برای خوردن سحری بیدار می‌کرد و برایم غذای حلال آماده می‌کرد.

بر پایه این گزارش به نقل از «وارث»، نورسیدهدا عبدالله 30 ساله، نیز اپراتور یک شرکت است و تنها کسی است که در خانواده‌اش به دین مبین اسلام گرویده است. نور‌سید‌هدا می‌گوید: من تنها از اسلام روزه‌داری را یاد‌گرفته‌ام و هنوز در حال یادگیری نمازها و عبادات دینی هستم. من از دوستان و همسایگانی که اصول و فروع دین را خصوصا واجبات و مستحبات را به من آموخته‌اند متشکرم. در این ماه مبارک رمضان هم می‌خواهم با ادامه روزه‌داری، به تعهدات مذهبی‌ام عمل کرده باشم که این امر برایم لذت‌بخش است.

«اعظم‌نسیم جانسون»، پیرمرد ۶۱ ساله آمریکایی، تازه مسلمان که امسال تازه دارد طعم ماه مبارک رمضان را می‌چشد. دریافتش از اولین ماه رمضان را در صفحه گروه «انجمن تازه‌ مسلمانان» چنین به یادگار گذاشته است:

امروز اولین روز از اولین ماه رمضان من است. البته اولین باری نیست که روزه می‌گیرم. بعضی را می‌بینم که برای رسیدن افطار مدام به ساعت نگاه می‌کنند. من هم بار اول همین کار را کردم؛ ولی آن را کنار گذاشتم، چون روزه را کشدارتر و سخت‌تر می‌کند. در این اولین ماه رمضان کارم مدام خواندن قرآن و ادعیه است. راستش نمی‌دانم دعا و قرآنم را درست می‌خوانم یا نه. کتابی دارم به اسم «گلچین رمضان» که از روی همان عمل می‌کنم. این کتاب اعمال و دعاهای هر روز ماه رمضان را جمع‌آوری کرده است.

اما درباره احساسم: ای می‌گذرد! خراب کردم، ولی ناامید نیستم! رفتم چیزی توی یخچال بگذارم که چشمم به یک تکه گوشت کبابی افتاد و شروع کردم به خوردن. تازه یادم آمد که روزه بوده‌ام! قضایش را می‌گیرم ان‌شاءالله! «البته باید خوشحالش کنیم و به او بگوییم که خوردن غیر عمدی و از روی فراموشی روزه را باطل نمی‌کند.» چه خوشتان بیاید و چه نه، به نظر ما خدا غفور و رحیم است.

از لحاظ معنوی هم احساس خوبی دارم و از خواندن نماز و قرآن لذت می‌برم. لحظه‌ شماری می‌کنم که بالأخره بتوانم به مسجد بروم و نمازهایم را با مفهوم بالاتری بجا بیاورم. قصد دارم برای زندگی به شهری بروم که مسجد شیعیان داشته باشد. خوشحالم و منتظر روزه‌گرفتن در بقیه روزهای ماه رمضان هستم. موقع ظهر واقعا بغض گلویم را می‌گیرد و اشک در چشمانم جمع می‌شود.

اِی‌‌بی‌‌سی‌نیوز گزارش داد

حلول رمضان و رؤیایی که واقعی شد

وقتی پس از ۱۶ ساعت روزه‌داری در دمای ۵۰ درجه، بالأخره اذان مغرب پخش شد، روزه‌مان را با یک جرعه آب باز کردیم. احساس قدردانی و شکرگزاری عمیقی در آن لحظه در من به وجود آمد که هرگز تجربه‌اش نکرده بودم. جالب این‌جا بود که پس از این افطار مختصر، در کمتر از ۵ دقیقه همگی از جا برخاستند و برای اقامه نماز به آرامی در کنار هم صف بستند.

به نقل از ایکنا، اروین رِنالدی، خبرنگار جوان و مسلمان استرالیایی پایگاه خبری اِی‌بی‌سی‌نیوز در این مطلب تجربه سفرش به مکه و مدینه در ماه رمضان را به اشتراک گذاشته است؛ وی در این گزارش می‌گوید:

تجربه گذراندن ماه رمضان در مدینه، پایتخت دوران اولیه اسلام، مانند میلیون‌ها مسلمان دیگر همیشه رؤیای من بود. وقتی در سال ۲۰۱۷ میلادی (سال ۱۳۹۶) از استرالیا به مدینه رفتم و میلیون‌ها مسلمان را دیدم که همگی با لباس سفید به سمت مسجد باشکوه و مشهور مسجدالنبی می‌آمدند، صدای زمزمه نیایش جمعیت من را تحت تأثیر قرار داد.

بیش از هزار و چهارصد سال پیش، این مسجد خانه‌ای کوچک ساخته از گل و برگ‌های نخل بود که متعلق به حضرت محمد‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود اما اکنون در شهر مدینه فرودگاهی شلوغ، هتل‌های بزرگ متعلق به شرکت‌های بین‌المللی بزرگ و فروشگاه‌های مدرن وجود دارد.

واقعا جالب بود که فروشگاه‌های مخصوص مد را در وسط بازاری که نزدیک مسجد است می‌توان دید. همین‌طور مشاهده فروشگاه‌های زنجیره‌ای بین‌المللی با فاصله چند متری از مدفن خویشاوندان و صحابه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برایم شگفت‌انگیز بود.

عمارت مرمرین

خانه‌ای که در مدینه متعلق به پیامبر اسلام بوده و بعدها مقبره وی و محل نیایش و عبادتگاه مردم شده است، مسجدالنبی نام دارد. گنبد سبز رنگ بزرگی در بالای آن قرار گرفته و چند مناره مرتفع دارد که چراغ‌های روشن آن‌ها در شب کل شهر را روشن می‌کنند.

این مسجد، که در دل صحرا ساخته شده، واقعا شبیه قلعه مرمری سفیدی در میان صحرا به نظر می‌رسد. لحظه ورود به این مسجد را فراموش نمی‌کنم. لحظه‌ای که تاریخ آغاز اسلام را در آن مسجد باشکوه احساس کردم. تاریخی که فقط در قرآن و کتاب‌های دیگر درباره‌اش خوانده بودم.

وقتی یک ساعت قبل از غروب آفتاب برای باز کردن روزه ۱۶ ساعته وارد مسجد شدم، مسجد مملو از جمعیت بود. مردم دور سفره، رو در روی هم نشسته بودند. داوطلبان سفره‌های پلاستیکی پهن می‌کردند و خرمای تازه و بسته‌هایی شامل ماست خنک، نان و فنجان‌های آب به روزه‌داران می‌دادند. من سر سفره بین یک پیرمرد که مشغول تلاوت قرآن بود و یک مرد جوان که بعدا متوجه شدم فلسطینی است، نشسته بودم.

مردم محلی که بسیار دست و دل باز بودند، و از روی لهجه عربی و لباس‌هایشان قابل تشخیص بودند، مراقب بودند که به همه هزاران نفری که سر سفره افطار نشسته بودند، غذا برسد. صرف نظر از تحول شهر، مدینه همچنان شهری پر از آرامش برای بازدیدکنندگان است. شاید دلیل این احساس آرامش تاریخ این شهر است که بعد از آزار و اذیت پیامبر و اولین پیروانش در مکه، پناه و آرام آن حضرت و یارانش شد. امروزه نیز این شهر برای مسلمانان جهان که اغلب از سوی دیگران درک و شناخته نمی‌شوند، مثل پناهگاه است.

مکه و کعبه

در روزهای پیش از پایان ماه رمضان، کاروان ما به سمت مکه که حدود ۴ ساعت با مدینه فاصله دارد، حرکت کرد. شهری که کعبه، بنای مکعبی شکل سیاهی که قبله‌گاه مسلمانان دنیا است، در آن قرار دارد.

مسجدالحرام در این شهر واقع شده است. این مسجد در بخش قدیمی شهر مکه قرار گرفته است. برج ساعت بزرگی که یکی از مرتفع‌ترین ساختمان‌های دنیا است و هتل‌های پنج ستاره زیادی در آن واقع شده و فروشگاه سه طبقه بزرگی نیز دارد، بر فراز مسجدالحرام که کعبه درون آن قرار گرفته، مشاهده می‌شود.

مسلمانان باور دارند، کعبه اولین نماد یکتاپرستی است که حضرت ابراهیم آن را ساخت و پس از آن عرب‌‌های بت‌پرست بت‌های خود را در آن‌جا قرار دادند که رسول اکرم پس از ورود به مکه آن بت‌ها را شکست و دین اسلام و یکتاپرستی را رواج داد. گفته می‌شود، رسول اکرم پیام‌آور یکتاپرستی و توحید است و مسلمان یعنی کسی که تسلیم امر خدای واحد است. کعبه نماد اتحاد است. هر مسلمانی، با هر شأن و مقام و نژادی باید به امر خدا به یک سو رو کند.

آزمون صبر

۱۰ روز آخر ماه رمضان شلوغ‌ترین زمان در مکه و به خصوص در مسجدالحرام است. هر شبی که به مسجدالحرام رفتم، شلوغ و پر ازدحام بود.

لحظه‌ای که وارد مسجد شدم، متوجه شدم اولین آزمون پیدا کردن جای خالی برای نمازخواندن است. پیدا کردن جای خالی مهم‌ترین کار بود، چرا که می‌خواستم تمام شب را آن‌جا باشم.

در استرالیا، می‌توانیم روزه خود را در جایی متفاوت از جایی که نماز می‌خوانیم باز کنیم. یعنی ابتدا افطار می‌کنیم و سپس بعد از افطار مسجدی را برای اقامه نماز پیدا می‌کنیم. در مکان شلوغی مانند مکه، وقتی وارد مسجد شدید باید همانجا جایی پیدا کنید و تا آخر در آن بمانید. دیگر نمی‌توانید بیرون بیروید و دوباره برگردید.

به نظرم آزمون دیگری که در این مسجد در روزهای شلوغش وجود دارد این است که باید سعی کنید با کسی جر و بحث نکنید و کسانی را که به شما برخورد می‌کنند، ببخشید و از آن بگذرید.

وقتی پس از ۱۶ ساعت روزه‌داری در دمای ۵۰ درجه، بالأخره اذان مغرب پخش شد، روزه‌مان را با یک جرعه آب باز کردیم. احساس قدردانی و شکرگزاری عمیقی در آن لحظه در من به وجود آمد که هرگز تجربه‌اش نکرده بودم. جالب این‌جا بود که پس از این افطار مختصر، در کمتر از ۵ دقیقه همگی از جا برخاستند و برای اقامه نماز به آرامی در کنار هم صف بستند.

عید را جشن نمی‌گیرند

عید فطر جشن پایان ماه رمضان است اما جالب است که در مکه این روز را جشن نمی‌گیرند.

خبری از لباس نو و یا غذاهای مخصوص نیست. در واقع، روز عید فطر، مردم مکه عجله می‌کنند که برای اقامه نماز عید در مسجد دور هم جمع شوند. نماز معمولا بعد از طلوع آفتاب اقامه می‌شود اما مردم از ساعت‌ها پیش از طلوع آفتاب به مسجد می‌روند. بچه‌ها شیرینی و شکلات پخش می‌کنند و مردم پس از اقامه نماز به خانه‌هایشان می‌روند و برخی به فرودگاه می‌روند تا به کشور خود برگردند. در یک چشم بر هم زدن مساجد کاملا خالی از مردم می‌شود، طوری‌که انگار هرگز کسی در آن نبوده است. سپری کردن ماه رمضان در این سرزمین مقدس برایم عجیب اما زیبا بود. من یاد گرفتم روزه فقط خودداری نفس از غرایز اصلی نیست.

یادگرفتم که رمضان آزمون صبوری کردن، آماده شدن برای مشکلات و سختی‌های زندگی روزمره است. مهم‌ترین درسی که گرفتم بخشش به دیگران است، حتی اگر خودمان در سختی و تنگنا هستیم و شکرگزاری به خاطر آنچه داریم نیز درس بزرگی است که از این ماه گرفتم.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: