فاطمه اقوامی
دوره جواني براي همه ما پراهميتترين و حساسترين دوره زندگي به حساب ميآيد... دلمان ميخواهد قلههاي موفقيت را يکي يکي فتح کنيم و ناممان به عنوان جوان موفق در دفتر روزگار ثبت شود.. در اين ميان برخي از ما پا روي پا مياندازيم و از ابر و باد و مه و خورشيد و فلک انتظار داريم دست به دست هم دهند و دوره جواني ما را بسازد! اما گروه ديگر آستين همت بالا ميزنند و فرصتها را به خوبي درمييابند و موفقيت را مهمان روزهاي جوانيشان ميکنند... درست مثل «زهرا عارفينيا» مهمان اين هفته مجله ما... او متولد سال 1361 است، داراي مدرک دکترا در رشته فوتونيک و عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز است و اين روزها مشغول کارهاي پژوهشي و خدمت به عرصه علمي کشور است اما اينها همه موفقيتهاي او در روزگار جواني نيست... در کنار همه اينها او موفق شده در طول يکسال، قرآن، اين کتاب وحي الهي را حفظ کند و زندگياش را به منبع نور گره بزند، کاري که به گفته خودش يکي از بهترين و دوستداشتنيترين کارهاي روزهاي جوانياش محسوب ميشود... براي خواندن گفتگوي ما با اين جوان دهه شصتي همراهمان باشيد.
کمی از خانوادهتان برایمان بگویید و از اینکه آیا از همان دوران کودکی، بچه درسخوانی بودید؟
من متولد شهر سمنان هستم. 3 خواهر و 2 برادرم دارم. ته تغاری و بچه محبوب خانواده بودم و هستم. همیشه همه هوای من را داشتند. شیطنت داشتم و هنوز کودک دورنم زنده است اما درس هم خوب میخواندم و همیشه شاگرد اول کلاس بودم. تقریبا همه خواهر و برادرهایم مثل من درسخوان بودند.
در دبیرستان چه رشتهای برای تحصیل انتخاب کردید؟ چرا؟
حقیقت این است که من تصمیم داشتم در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کنم. آن زمان در مدرسه ما شاگردانی که قصد داشتند رشته تجربی بخوانند در سال اول دبیرستان درس زیست گیاهی و جانوری را انتخاب میکردند و کسانی که قصد داشتند به رشته ریاضی بروند درس هندسه میخواندند. من هم براساس تصمیمی که داشتم درس زیست را انتخاب کردم اما متوجه شدم اصلا به این درس علاقهمند نیستم. به همین خاطر سال بعد رشته ریاضی را انتخاب کردم. دوست داشتم در رشته پزشکی را تحصیل کنم و هنوز هم تصور میکنم اگر یک پزشک بودم بهتر و بیشتر میتوانستم برای جامعه مفید باشم ولی واقعا به درسهای این رشته علاقهای نداشتم.
وچطور شد که رشته فیزیک را در دانشگاه ادامه دادید؟
راستش اینطور نبود که بگویم براساس علاقه این رشته را انتخاب کردم. آن موقع مجبور به انتخاب این رشته شدم اما بعدا به آن علاقه پیدا کردم. در مقطع لیسانس فیزیک حالت جامد خواندم، کارشناسی ارشد را در رشته فوتونیک مخابرات گذراندم و مقطع دکترا هم در رشته فوتونیک الکترونیک به اتمام رساندم.
درباره رشته فوتونیک کمی برایمان توضیح دهید.
فوتون از نور میآید و در واقع رشته فوتونیک شاخهای از فیزیک، الکترونیک یا مخابرات است که با نور سرو کار دارد. چیزهایی که با نور در ارتباط هستند در رشته فوتونیک قرار میگیرند که خودش چند گرایش الکترونیک، مخابرات و فیزیک دارد. در قسمت فوتونیک مخابرات ما با سیستمهای مخابرات نوری طرف هستیم. در حال حاضر سیستمهای مخابرات ما به سمت سیستمهای مخابرات نوری میرود که در آن ظرفیت و سرعت انتقال داده بسیار بالاست. در این بخش که در حقیقت گرایش خودم هم هست، پژوهشگران روی فیبرهای نوری کار میکنند تا بتوانند عوامل مختلکننده کم کرده و ظرفیت و سرعت را افزایش دهند. هر سیستم مخایرات نوری دو قسمت فرستنده و گیرنده دارد. وظیفه فوتونیک مخابرات این روی اجزای این دو قسمت کار کرده و آنها را بهبود بخشد.
فوتونیک الکترونیک بیشتر با دیوایسها سرو کار دارد. به طور مثال دیودهای (قطعه الکترونیکی) نوری را بررسی میکند که مکانیزم آنها چیست و چطور میشود آنها را بهبود بخشید و بهینه کرد.
فوتونیک فیزیک هم بیشتر با فیزیک مواد عالی یعنی پلیمرها و مواد عالی سر و کار دارد و بلورهای مایع و خواص نوری پلیمرها را بررسی میکنند. البته من زیاد به این گرایش آشنا نیستم.
چقدر این رشتهها به شما در بحث خداشناسی و جهانشناسی کمک کرد؟
به گونهای نبوده که بگویم من از این طریق خیلی توانستم به خدا برسم اما باید بگویم این مباحث ذهن و فکر آدم را باز میکند. این نکته هم برایم بسیار جالب است که وقتی قرآن میخوانم میبینیم در آن چندین هزار سال قبل به برخی مسائل فیزیکی اشاره شده است. البته نمیخواهم بگویم این مسأله مزیتی برای قرآن و دین اسلام است اما به نظرم این هماهنگی قرآن با مسائل جدید علمی جذابیت دارد.
به طور مثال قبل از فیزیک جدید که انیشتین آن را پایهگذاری کرد، قانونی داشتیم به نام قانون بقای جرم یا قانون بقای انرژی. یعنی انرژی همیشه ثابت میماند فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود. اما انیشتین در فیزیک جدید قانون بقای جرم و انرژی را مطرح کرد یعنی این دو با هم ثابت میمانند. براساس مباحث فیزیک جدید جرم میتواند تبدیل به انرژی شود. یعنی انرژی و جرم قابل تبدیل به یکدیگر هستند. ما اعتقاد داریم که علاوه بر معاد روحانی، معاد جسمانی هم وجود دارد. یعنی دوباره به همین شکل جسممان بازسازی میشود. در آیهای از سوره یس میخوانیم «وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ» این آیه به این داشتان اشاره دارد که مردی استخوانی را پودر میکند و آن را فوت میکند و بعد به پیامبر میگوید حالا چه کسی میخواهد این استخوان پودر شده را دوباره به استخوان تبدیل کند؟ یعنی این اشکال را وارد میکند که چطور این جسمی که از بین رفته دوباره میتواند بازسازی شود. خداوند در قرآن در آیه دیگری میفرماید «حتی سرانگشتان شما را در روز قیامت دوباره میسازیم» حال با توجه به آن قانون فیزیک شما میتوانید این مسأله را اینطور بگویید که وقتی جسم ما از بین میرود تبدیل به انرژی میشود و روز قیامت دوباره این انرژی تبدیل به جسم یعنی جرم میشود.
به این موارد در علم فیزیک و برق زیاد برمیخوریم. مثلا شما این مسأله که حتما باید هر لحظه کنترلی روی این جهان باشد و یک خدایی باید باشد که این جهان از هم نپاشد را میتوانید با یکی از قوانین برق به اثبات برسانید. ما در قوانین برق داریم که اگر یک سیستم فیدبک نداشته باشد برمیگردد به انرژی پایین. نمیخواهم وارد این قانون شوم ولی شما میتوانید با آن اثبات کنید که لحظه باید قدرتی بر این جهان حاکم باشد که این جهان از هم نپاشد.
در برخی نامههای انیشتین آمده است دین اسلام تنها دینی است که با قوانین جدید سازگاری دارد. البته باز هم میگویم این موارد به این معنا نیست چون فیزیک به این قوانین رسیده مزیتی برای دین اسلام محسوب میشود. فقط رسیدن به این نکات برای من جالب است.
در حال حاضر مشغول چه فعالیتهایی هستید؟
من عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز هستم. تدریس میکنم اما بیشتر مشغول کارهای پژوهشی هستم.
کدام یک از این فعالیتها را بیشتر دوست دارید؟
دوست دارم در جواب این سؤال به یکی از کارهایی که در زندگی انجام دادم و آن را خیلی دوست دارم اشاره کنم. من بعد از اتمام مقطع کارشناسی ارشد یکسال تمام فعالیتهایم را تعطیل کردم و به کلاس حفظ قرآن رفتم و به صورت فشرده در طول یکسال آن را حفظ کردم. آن یکسال با همه سختیهایش خیلی شیرین بود.
چطور شد با وجود اینکه از نظر سطح علمی در وضعیت مطلوبی قرار داشتید همه فعالیتتان را کنار بگذارید و مشغول حفظ قرآن شوید؟
بله من آن زمان رتبه برتر دانشگاه بودم، سالها بود که به این کار علاقه داشتم، چندین بار هم خودم تصمیم به این کار گرفتم اما موفق نشدم. در کل باید بگویم فضل الهی شامل حالم شد و برای خودم سهمی در این اتفاق قائل نیستم.
حفظ قرآن چقدر در زندگیتان مؤثر بود؟
خیلی زیاد. باید بگویم زندگی من به قبل و بعد از حفظ قرآن تقسیم میشود. بعد از حفظ قرآن همه چیز برایم حالت دیگری داشت. من از قبل هم قرآن میخواندم ولی وقتی قرآن را حفظ میکنی، با قرآن مأنوسی و کلمات خداوند همیشه در ذهنت هست. گاهی اوقات وقتی در مسألهای میمانم که چه کاری باید انجام دهم، آیهای از قرآن در ذهنم میآید و راه برایم روشن میشود. میگویند قرآن نور است هر کس هم در کنار این نور باشد میتواند از آن بهرمند شود. نمیگویم هر کس قرآن حفظ میکند آدم خوبی میشود اما قرآن مثل نهر آبی میماند که هر کس با هر ویژگی داخل آن شود، تمیز میشود. شاید من آنقدر که باید از این موهبت الهی خوب استفاده نکردم اما همین مقدار کوچک هم که بهره بردم برای من خیلی خوب بوده است. میگویند «آب دریا اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید» با قرآن آرامش روحی به دست میآورم حتی احساس میکنم وقتی قرآن میخوانم کارهایم هم بهتر پیش میرود. خلاصه آنکه باید بگویم اینطور بگویم: «حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی» تا واردش نشوید متوجه نمیشوید. البته من منظورم فقط حفظ قرآن نیست چرا که این مسأله ممکن است برای همه مقدور نباشد. در کل به مسأله انس با قرآن اشاره دارم. تا کسی با آن انس پیدا نکند نمیتواند متوجه شود چه تأثیر مثبتی در زندیگیاش دارد. همین که به صفحات قرآن نگاه کند و بخواند خیلی از مشکلات روحی و روانی انسان را میتواند حل کند.
با توجه به فعالیتهای پژوهشی که مشغول آن هستید، به نظرتان در حال حاضر کشور از نظر پژوهش در چه جایگاهی است و چه کمبودها و ضعفهایی وجود دارد؟
من بیشتر فعالیتهای پژوهشیام در زمینه ادوات الکترونیکی و اپتوالکترونیکی مثل ترانزیستور و سلولهای خورشیدی است. واقعیت این است بخش از وضعیت پژوهشی در کشور به پژوهشگران و دانشجویان برمیگردد و بخش دیگر به مسئولینی که در سطوح بالا هستند. وظیفه آن مسئولین این است که باید بستر و شرایط را فراهم کنند اما در مورد بخش اول نمیدانم چرا جوانان ما به تواناییهای خودشان ایمان ندارند. فکر میکنند نمیتوانند در صورتیکه دانشجوهایی که من میبینم، پتانسیل بالایی دارند. یعنی هر یک از آنها میتوانند برای کشورمان مثمر ثمر باشند. متأسفانه این جو بر فضای کشورمان حاکم شده که به خودمان باور و امید نداریم. الان خیلی از جوانان دنبال این هستند که به وسیله نوشتن یک مقاله به خارج از کشورسفر کنند که این مسأله واقعا ناراحتکننده است. این روحیه به ما القا شده که ما توانایی نداریم، اما باید بدانیم اگر از بقیه کشورها و دانشمندانشان بیشتر نباشیم، کمتر نیستیم.
کمی از شیرینیها و سختیهای کار تدریس برایمان بگوید.
البته من به خاطر فعالیتهای پژوهشی کمتر فرصت پرداختن به کار تدریس دارم. اما باید بگویم تدریس با تمام سختیهایی که دارد برای من خیلی جذاب است چون با قشر جوان سر و کار دارید. بودن با آنها برایم خوشایند است. با اینکه به استاد سختگیر معروف هستم ولی در کل دانشجویانم را خیلی دوست دارم و دلم میخواهد هر آنچه میدانم به آنها منتقل کنم و آنها مستعد و توانمند بار بیاورم.
به نظرتان یک خانم موفق چه ویژگیهایی دارد؟
من هنوز مجردم اما به نظرم که اولین شاخصه یک بانوی موفق این است که یک مادر خوب باشد. یعنی بتواند بچههای خوبی تربیت کند و یک فرد مؤثر در خانواده باشد. یک خانواده باید کانون گرمی داشته باشد و تنها عاملی که میتواند کانون خانواده را گرم کند زن خانواده است. اگر خانمی وظایفش را در خانواده به درستی انجام دهد همسر او و بچهها محبت لازم و کافی میبینند و این مسأله بازخوردهای خوبی در جامعه به دنبال دارد. بخش مهمی از بزهکاریها و مشکلات روحی که جوانان امروز با آن دست و پنجه نرم میکنند، به خانواده برمیگردد که بخش اصلی این خانواده هم زن و مادر خانواده است. یک زن بیشترین سهم را در شیرینتر کردن یک زندگی دارد. به نظرم یک زن توانایی این را دارد که یک زندگی را تبدیل به بهشت یا جهنم کند.
با توجه به اینکه در فضای دانشگاهی با جوانان در ارتباط هستید اگر بخواهید نقدی بر جوانان امروزی داشته باشید، مشکل اصلی آنها در چه میبینید؟
واقعیتش این است که من به جوانان نقدی ندارم. به نظرم خمودگی و ناامیدی این روزهای جوانان از بزرگترها ناشی شده است. البته اگر یک جوان خودسازی داشته باشد میتواند از این شرایط خودش را نجات دهد و اما این خمودگی برمیگردد به بزرگترهایی در اطراف آنها هستند و به اینکه چطور رفتار میکنند. جوانان ما روح پاکی دارند و بسیار خوب هستند اگر زمانی دچار رکود و رخوت میشوند به خاطر شرایط بدی است که در جامعه وجود دارد. وقتی دانشجو به من میگوید کار نیست من جوابی برای او ندارم و تا حدودی به او حق میدهم بی انگیزه شود. اگر او بداند در صورتی که تلاش کند در آینده کار مناسبی هم برای او هست مطمئنا فعالیت بهتری خواهد داشت چرا که همه جوانان ما توانمند هستند.
اگر برای شما شرایط تحصیل در خارج از کشور فراهم شود، اقدام به این کار میکند؟ و آیا بعد از گذراندن دوره به میهن بازمیگردید؟
بله، اتفاق قصد دارم برای یک فرصت مطالعاتی اقدام کنم. و مطمئنا به کشورم بازمیگردم چرا که به کشورم بسیار علاقهمندم و دلم میخواهد برای وطنم کار کنم. اگر به کشوری میروم برای این است که میخواهم چیزی یاد بگیرم تا بتوانم بهتر به کشورم خدمت کنم.
شما در سن جوانی به حد مطلوبی از موفقیت رسیدید، اولا دلیل موفقیتتان را در چه میبینید و اگر بخواهید توصیهای به همسن سالانتان بکنید، چیست؟
من هر چه دارم از فضل خداوند بوده و به هر آنچه نرسیدم از بیتقوایی و سست عنصری خودم است. توصیه من به دوستان جوان این است که به معنویات نزدیک شوند و رابطه خودشان را با خدا حفظ کنند. اگر برای رضای خدا حرفی بزنیم یا کاری انجام دهیم حتی اگر از نظر ظاهری آن کار به سرانجام نرسد ولی چون آن کار برای یک قدرت لایزال انجام شده، حس رضایت میکنیم و دچار ناامیدی نمیشویم. این مسأله است که من در زندگی کاملا حس کردهام. افسردگیهایی که در سطح جامعه وجود دارد همه به این خاطر است که از خدا دور ماندیم. ارتباط با خدا را نباید هیچوقت فراموش کرد که یکی از راههای آن نماز است. نماز اهرم بسیار مؤثر در زندگی و موفقیت است. در قرآن داریم که الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر. نماز از بدیها ما را دور میکند. من همیشه سعی میکنم نمازم زا سر وقت به جا آورم و و تأثیرش را هم در زندگیام دیدهام. به همه توصیه میکنم که اگر نمازشان را برای رضای خدا انجام بدهند حتی زندگی دنیاییشان اثرش را میبینند.
اگر فرصت دیدار با مسئولین به شما داده شود چه دغدغهای را با آنها مطرح میکنید؟
واقعیت این است من با نحوه مدیریت کشور به روال کنونی مخالفم. متأسفانه روحیه یأس و ناامیدی بر کشور حاکم شده است و گرانیها خیلی مردم را تحت فشار قرار میدهد. ما کشور فقیری نیستیم. هم نیروی انسانی داریم و هم منابع طبیعی. چرا باید به جایی برسیم که نتوانیم قیمتها را مدیریت کنیم. برخی میگویند این مسائل به خاطر تحریمهاست اما تحریمها همیشه بودهاند و ربطی به امروز ندارد.
اگر من فرصت دیدار با مسئولین را داشته باشم به جای هر حرفی این آیه را برای آنها تلاوت میکنم: «وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» قرآن میفرماید شما میخواهید یهود و نصاری را راضی کنید؟ اما آنها تا شما از آیین آنان، پیروی نکنید یعنی به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها نشوید، راضی نمیشوند. حالا براساس این آیه به مسئولین میگویم شما با چه منطقی میخواهید آمریکا را راضی نگه دارید؟ برخی افراد از آمریکا برای خودشان بتی ساختهاند اما در واقع ما هیچ چیز از آنها کم نداریم، بلکه بیشتر داریم. ما نیروی انسانی داریم که یک دهم آن را آمریکا ندارد. ما منابع طبیعی داریم که آمریکا به این اندازه ندارد. پس چرا باید به اینجا برسیم. همه اینها از سوء مدیریت ناشی میشود. این نارضایتی و این ناامید کردن جوانان، این همه مشکلات اقتصادی و... همه از سوء مدیریت است که به نظرم با یک برنامهریزی درست همه قابل اصلاح و کنترل است. شرایط به صورتی نیست که ما بخواهیم به این وضع دچار شویم و تملق کشوری را بگوییم و عزت نفس خودمان را پایین بیاوریم. من واقعا با این روال مخالفم و فکر میکنم برای این به نقطه رسیدیم که از روز اول همه هدفمان را مذاکره با آمریکا و راضی نگه داشتن آنها قرار دادیم.
به نظر من مثل آمریکا (البته منظورم از آمریکا شیوه حکومت استبدادی آنجاست) مانند سگی است که اگر بترسی به تو حمله میکند اما اگر نترسی با تو کاری ندارد. هر بار از آمریکا ترسیدیم و تملقش را گفتیم بر ما فشار آورد اما وقتی گفتیم ما روی پای خودمان میایستیم و مستقلیم او هم کوتاه آمد. این مسائل خارجی و داخلی مثل یک جورچین میماند که باید درست در کنار هم قرار بگیرد تا مشکلات حل شود و در نهایت مردم در رفاه باشند. در حال حاضر وضعیت معیشتی برخی از مردم واقعا ناراحتکننده است و متأسفانه تا مسئولین خودشان در رفاه کامل باشند هیچوقت این قضیه را درک نخواهد کرد.
به عنوان سخن آخر یک توصیه قرآنی به خوانندگان ما هدیه کنید.
به نظرم این آیه خیلی به کار امروز جامعه ما میآید. خداوند میفرماید:«وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا» این آیه به صورت کلی میگوید به بندگان من بگویید به بهترین نحو سخن بگویند. وقتی میخواهند صحبت کنند با بهترین کلمات باشد چون کافی است که یک مقدار ازاین کلام نیکو فاصله بگیرند آن وقت شیطان بینشان فاصله ایجاد میکند.