زینب مرتضاییفر
«دیگه یاد گرفتم برای خود بودن و خود ماندن باید تاوان داد. برای ایستادن و جدا شدن از دستهبندیها باید تاوان داد و اون تاوان وقتی آزارت نمیده كه بدونی تأیید و تكذیب نشاندهنده صحت و سقم تو و حركت تو نیست. بلكه وجدان و حقیقت توست كه بهت میگه كجای دنیا ایستادی.» این عبارات را ما ننوشتهایم، اگر عضو شبكه اجتماعی توییتر باشید، میتوانید بهعنوان اولین مطلبی كه روی صفحه مهناز افشار وجود دارد، بخوانیدش. بعد هم به این جملات زیبا كه كنار هم چیده شده فكر كنید و با خودتان ببنید خانم سلبریتی به چه موضوعات و نكات مهمی اشاره كرده است. موضوعاتی كه دغدغه هر انسان آزادهای است و تمام تلاشش را میكند كه از دستهبندیها جدا شود، تاوان ماندن بر سر فكر و عقیده خودش را بپردازد و كوتاه نیاید و نگران آنچه باشد كه وجدانش به او میگوید، نه حرفهای دیگران. هر انسان آزادهای اما باید حواسش باشد چه میگوید، از چه دفاع میكند و تا چه حد برای كشف و فهم صحت و سقم یك موضوع جستوجو میكند. باید حواسش باشد كه شرط مهم آزادگی پذیرش حق است و اگر روزی خودش هم اشتباه كرد، حاضر باشد با همین آزادگی خطایش را گردن بگیرد و شانه خالی نكند. مهناز افشار در چند موضعگیری اخیرش نشان داده، این شروط مهم را رعایت نكرده و وقتی هم كه مشخص شده رفتارش اشتباه بوده، این را نپذیرفته و در برخی موارد ژستهای حق به جانب هم گرفته است. این رفتارها را با هم مرور میكنیم.
پا توی كفش وزارت بهداشت
یك دارو روی صفحه افشار تبلیغ شد. تبلیغی ویدئویی كه در آن آمپول نالوكسن را تبلیغ كرده بود. پزشكان خیلی زود به این موضوع واكنش نشان داده و با تبلیغ آن توسط یك غیرمتخصص برخورد كردند. موضوع واكنش وزارت بهداشت را هم در پی داشت و موجب شد افشار به دادسرا احضار شود. وقتی خبر احضارش در فضای مجازی و برخی رسانهها منتشر شد، در توییتی سعی كرد این موضوع را شایعه نشان داده و برخی خبرنگاران غیرحرفهای ـ به زعم خودش ـ را مورد سرزنش قرار دهد كه چرا این همه اخبار كذب و شایعه را دوست دارند. با گذشت مدت زمان كوتاهی افشار اعلام كرد برای ارائه پارهای توضیحات درباره تبلیغ یك دارو به دادسرا احضار شده است. بعد هم نوشت كه نمیدانسته تبلیغ دارو ممنوع بوده و یك عمل مجرمانه محسوب میشود. او درواقع بابت اینكه دارویی را تبلیغ كرده عذرخواهی كرد و باز هم به طور ضمنی این موضوع كه دارویی خطرناك به زعم پزشكان و وزارت بهداشت را تبلیغ كرده، گردن نگرفت.
مهناز افشار، بازیگر و دارای دیپلم در رشته علوم تجربی بوده و هیچگونه صلاحیت پزشكی ندارد، طبیعتا باید این را هم بپذیرد كه به علت نداشتن تخصص نباید درباره خطر داشتن یا نداشتن یك دارو در جامعه ایران اظهار نظر كند. به فرض كه همان دارو در داروخانه كشورهای دیگری ارائه شود، دلیل نمیشود كه در كشورهای دیگر هم به طور معمول در دسترس همه قرار بگیرد.
سیاسی بازی به سبك افشار
دقت كردهاید كه وقتی سیل، زلزله و هر اتفاق طبیعی و حتی غیرطبیعی در سطح گسترده رخ داده و مردم كشوری را برای ادامه زیست با مشكلاتی روبرو كند، چه اتفاقی میافتد؟ بله. همه میدانیم فارغ از اینكه دو كشور از نظر سیاسی چه روابطی با یكدیگر دارند و دیگر مسائل مشابه، كشورهای مختلف و صلیب سرخ جهانی تلاش خود را میكنند تا به كشور آسیبدیده كمك كنند. در سیل اخیر ایران هم همین اتفاق افتاد و كشورهای زیادی كمكهای خود را به ایران ارسال كردند. یكی از این كشورها هم عراق بود، كشوری كه هشت سال در زمان حكومت صدام حسین و رژیم بعث به ایران جنگی را تحمیل كرده بود، اما بعدتر و با سقوط صدام روابط میان ایران و عراق تغییر كرده است. راهپیماییهای پرشور اربعین و پذیرایی مردم عراق از ایرانیها و دهها اتفاق دیگر این سالها دو كشور را به همان اصطلاح معروف دوست و همسایه بدل كرده است. حالا در این شرایط وقتی نیروهای حشدالشعبی برای كمك به سیلزدگان به ایران آمدند، افشار روی صفحهاش نوشت ما هشت سال با عراق جنگ كردیم و نباید بگذاریم به ما كمك كنند! یكی هم نبود بگوید خانم افشار اگر قرار بود دنیا با این معادلهها پیش برود كه نصف اروپا باید هنوز هر روز بجنگند و همدیگر را تكهتكه كنند! بعد هم چنین كمكهایی در سطح بینالمللی تعریف خودش را دارد و افشار با كدام تخصص در این زمینه چنین اظهارنظر میكند. وقتی هم در برابر برخوردها توییت مورد بحث را پاك میكند، در یك توییت دیگر به نوعی مینویسد كه فلان نیروها بروند، ما به كمكشان نیاز نداریم! یعنی باز هم اشتباه خود را نمیپذیرد و جای دیگری با لجبازی پا بر زمین میكوبد كه حرف من درست است!
من اطلاعرسانی میكنم، اونا حلالیت بطلبن
یک حساب کاربری جعلی ساخته و از قول یک روحانی كه مشخص شد روحانی نماست، مطالب غیراخلاقیای بیان شد و دست به دست چرخید. افشار هم در این میان از قافله جا نمانده و ویدئوی مورد نظر را منتشر كرد. وقتی جعلی بودن ماجرا روشن شد، ویدئو را پاك كرد و روی صفحهاش نوشت: «از قرار یك ویدئویی از اون آقای روحانی منتشر شده كه گفتن اون مطلب غیراخلاقی كذب بوده و از طرف ایشون هم نبوده! باید اینم اطلاعرسانی میكردم. اما پیشنهاد میكنم، اون كسانی كه گفتن ایشون لباس خریده و كلی هم وصلش كردن اینور اونور، حلالیت یادشون نره! نه از من از همون كه واقعی است.»
آنها كه باید حلالیت بطلبند، جای خود. خانم افشار باید چه كند؟ آیا قرار نیست به عنوان سلبریتی كه تیك آبی رنگ توییتر را هم دارد و صفحهاش پر مخاطب است، از اینكه چشم بسته و بدون فكر ویدئویی را به اشتراك گذاشته عذرخواهی كند؟ آیا صرف فهم اینكه اشتباه كرده، باز هم باید همه مقصر و متهم و گناهكار باشند و او قربانی نادانی دیگران؟ آیا قرار نیست خودش را آنقدر به رسمیت بشناسد كه پای مسئولیت آنچه منتشر میكند، بایستد؟
سلبریتی بودن چگونه است؟
سلبریتی بودن شهرت داشتن در یك عرصه خاص است و اغلب سلبریتیها در سطح جهان با فعالیت هنری چهره میشوند و مورد توجه هستند. طبیعتا دلیل امر هم این است كه مردم با هنر ارتباط نزدیكتری برقرار كرده و با طرفداری خود بر شهرت فرد مورد نظر میافزایند و او را تبدیل به چهره یا سلبریتی میكنند.
اما این سلبریتیها میتوانند فقط گرم كار هنری خود باشند و وارد دیگر عرصهها نشوند، خب آنها هم آدم هستند و عقیده و اظهارنظرهایی دارند و به علت جایگاهی كه دارند هم نظراتشان مورد توجه و قضاوت بیشتری قرار میگیرد. حالا وقتی یكی از این افراد بخواهد در زمینههای اجتماعی، سیاسی و... اظهارنظر كند باید حواسش باشد تعداد مخاطبان و هوادارانش باری بر دوش او میگذارد و مسئولیت اجتماعی برایش ایجاد میكند. او باید چند برابر یك فرد عادی در نوشتن مطالب و نظراتش و به اشتراكگذاری آنچه دست به دست میچرخد، حساسیت نشان دهد، موشكافانه و دقیقتر ببیند و فكر كند و خودش را دانای كل نداند. بهتر بگوییم مثل مهناز افشار ما نباشد، با دقت و فكر شده بنویسد، تخصصهای لازم را در بیان نظراتش رعایت كند، ندانستههایش را قبول كند. اشتباه هم كرد رسما و بدون به در و دیوار زدن، عذرخواهی كند. آنقدر كه لازم نباشد در صفحه روزنامه صدایش بزنند و بگویند شما دانای كل نیستی.
جام جم