فرزین ماندگار
سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فجر این روزها در تهران و پردیس چارسو درحال برگزاری است؛ رویدادی که پس از نزدیک ۴۰ سال از زمان برگزاری به نظر میرسد با توجه به تحولات عظیم اجتماعی و فرهنگی چند دهه اخیر هنوز نتوانسته جایگاه شایستهای برای نام ایران دست و پا کند و با انتظارات فاصله زیادی دارد.
جشنوارههای مطرح جهانی مانند کن، برلین و ونیز همواره سیاستگذاریهای کلانی دارند که از همه دنیا فیلمسازان را ترغیب میکنند هماهنگ با رویکردهای آنها آثار خود را عرضه کنند، اما هنوز کسی نمیداند که برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر برای مثال به لحاظ محتوایی دقیقاً به چه آثاری امتیاز داده میشود. سینمای ایران در کدام کشورهای مسلمان و منطقه مخاطب دارد و چقدر روی این مخاطبان سرمایهگذاری میشود؟ از سویی دیگر این رویداد هنری پنج سال است که به صورت تفکیک شده از بخش ملی در حال برگزاری است و خود این مسئله همواره انتقادهایی را موجب شده است.
اینها جای پای خود را در سینما محکم کردهاند
«هوشنگ توکلی» سینماگر پیشکسوت سینمای ایران در این باره معتقد است: جریان
روشنفکرمآبی که در برههای خود را از سیستم جدا کرد یکی از طرفداران تفکیک جشنواره
فیلم فجر است. این جریان پس از دوران اصلاحات پایگاهی در سیستم اجرایی حوزه فرهنگ
تشکیل داد و همه تلاش خود را به کار برد تا به جهانیان بگوید ما با این سیستم
نیستیم! آنها امروزه برای خود جشنوارههای مجزا به راه انداختهاند!
بازیگر فیلم سینمایی «زادبوم» میافزاید: متأسفانه این اتفاق نه تنها در حوزه
سینما که در بخشهای دیگر هم به شکلهای گوناگون وجود دارد. داستان جداشدن بخشهای
ملی و جهانی فیلم فجر نشئت گرفته از این مسأله است. کسانی که اعتقاد زیادی به
مبانی انقلاب اسلامی ندارند با توجیه اینکه ناگزیر هستند کار کنند و دیده شوند و
آثارشان ارزیابی شود برای خود برنامههایی راهاندازی کردهاند و امروزه بدنه
محکمی هم دارند.
وی با تأکید بر اینکه بدنه این افراد آنقدر محکم شده که رئیس سازمان سینمایی به
تنهایی نمیتواند با آنها مقابله کند، اضافه میکند: اصلاح این اتفاقات ناخوشایند
یک حرکت جمعی و فوری و اندیشمندانه را طلب میکند. این جمع مدتهاست موفق شدهاند
خود را به استقلال نسبی برسانند و در حوزه سینما راه خود را جدا کنند.
توکلی خاطرنشان میکند: جمع کردن بساط آنها از عهده یک فرد خارج است و این نخبههای
سینما هستند که باید گردهم آیند و تدبیری فوری برای برچیدن بساط این افراد اندیشه
کنند، نخبههای سینما خواهان ادغام مجدد بخش ملی و جهانی جشنواره فجرند و با اینکه
سینما در حال حاضر معضلات بسیاری دارد، اما آنها میخواهند در قدم اول تکلیف این
افراد روشن شود.
به اعتقاد وی، حوادثی مانند تفکیک جشنوارههای ملی و جهانی فجر یک شبه رخ نداده که
بتوان یک شبه آنها را عوض کرد. سالهاست بر اساس چیدمان غلط در سینما، مانند
ساختن یک ساختمان معیوب، آجرهای غلطی روی هم قرار گرفته و سینمای معیوبی را شکل
داده که امروزه شاهد آن هستیم. این اتفاق نه تنها در سینما که در تئاتر، هنرهای
تجسمی و به طور کل همه بخشهای فرهنگی و هنری کشور رخ داده و ما شاهد حیف و میل شدن
شدید بودجههای فرهنگی و جولان دادن افرادی در این هنرها هستیم که کمترین خرد و
دانشی در حوزه کاری خود ندارند.
سینمای ایران به جای جهانی شدن جشنوارهای شد
اما از سویی دیگر «وحید جلیلی» دبیر جشنواره فیلم عمار درباره جشنواره جهانی فیلم
فجر میگوید: «اینکه تصویر واقعی از ایران به فضای سانسور شده اروپا و امریکا و
جهان ارائه کنیم، کار انقلابی است.»
وی درباره ادغام یا جداکردن جشنواره جهانی فیلم فجر از بخش ملی نگاه دیگری دارد و
در این باره به باشگاه خبرنگاران جوان، میگوید: باید بگذاریم کمی زمان بگذرد اما
اصل برگزاری این رویداد اتفاق خوبی است و به نظرم باید زودتر هم اتفاق میافتاد.
به گفته وی جدی گرفتن حضور بینالمللی سینمای ایران مسأله مهمی است که باید توجه
ویژه به آن شود. در طول بیش از دو دهه و با داشتن ظرفیتهای بسیار زیاد و متنوع،
فیلمهای ایرانی تنها به چند جشنواره محدود اروپایی و غربی ارسال میشدند و آنها
هم اهداف سیاسی خودشان را دنبال میکردند. آنها همواره تلاش کردند یک تصویر
متناسب با منافع خود از سینمای ایران به جهان ارائه دهند، اما باید این حلقه
انحصار میشکست. ما باید در جهان و در منطقه و در کشورهای اسلامی مخاطبان و
مشتریان خودمان را جستوجو میکردیم. اشتباه بزرگ و استراتژیکی که به نظرم خسارتهای
فرهنگی و اقتصادی به سینمای ایران زد، به قول شهید آوینی این بود که سینمای ایران
به جای اینکه جهانی شود، جشنوارهای شد، یعنی برای بعضی از مدیران سینمایی در کشور
یا بعضا سینماگران چند پیرزن در سینماتک پاریس بیشتر از یکمیلیارد مخاطب مسلمان
در ۵۰ کشور اسلامی ارزشمند شدند.
وی میافزاید: سینمای ما میتواند از لحاظ اقتصادی به مشتریهای خارجی متکی شود و
اصلیترین صادرات فرهنگی جمهوری اسلامی صادرات سینمایی باشد، البته اگر از آن فضای
انفعالی و غرب زده حاکم بر بخشهایی از مدیریت و سینمای ایران فاصله بگیریم. جلیلی
در پاسخ به این سؤال که میتوانیم هنر انقلابی را با تثبیت شدن جشنواره جهانی فجر
صادر کنیم، میگوید: هنر انقلاب یک طیف است، همین که شما یک تصویر واقعی از ایران به
فضای سانسور شده اروپا و امریکا و جهان ارائه کنید یک کار انقلابی کردهاید، چون
رسانههای غربی ۱۸۰درجه مخالف واقعیات ایران را تعریف میکنند، پس هر اتفاقی برای
بازنمایی درست واقعیتهای ایران امروز در جهان بیفتد، یک اتفاق انقلابی است.