نیلوفر حاجقاضی
وقتی پای یکی از فیلمها یا مستندهای تأثیرگزار دفاع مقدس مینشینیم یا روایت دلاوری جوانان کم و سن و سال در دوره دفاع مقدس را میشنویم، با خودمان فکر می کنیم که اگر احیانا دوباره مملکتمان دستخوش حمله زور یا ظلم دشمن قرار گیرد جوانان امروزی هم مثل جوانان آن روزگار از شرف و ناموسشان دفاع خواهند کرد یا خیر؟ اما انگار بلایای طبیعی یا رویدادهای اجتماعی تلنگری است برای راستیآزمایی دوباره نوجوانان و جوانان وطن تا با دستهای خالی اما افکار بلند و همتی عالی دست به کار شوند و دوباره جانانه نقششان را بر تارک تاریخ انقلابمان جاودانه کنند.
وقتی سیل میآید برای دقیقهای دنیا دگرگون میشود. آب این
نعمت الهی، خشمگین میآید و میبرد و میشوید. ماشینها سبک و شناور میشوند و آدمها
انگار دنیای جدیدی را کشف میکنند و نعمت الهی را به گونهای دیگر ارزیابی میکنند.
انگار طبیعت خشم فروخوردهاش را بیرون میریزد و دنیا دگرگون میشود. واقعیت
اینجاست که سیل همیشه آمده است و میآید و خواهد آمد. در دهه شصت و هفتاد اگر اهل
گوش کردن به اخبار استانها و خواندن صفحه حوادث روزنامهها بودید، سیلها و
تلفاتشان یا تیتر کوچکی بودند در صفحه یکی مانده به آخر روزنامه یا چند دقیقه خبر.
دیگر نه عکسی منتشر میشد نه فیلمی. انگار سیل مهم نبود، میآمد، میبرد. سیل
چیزی بود گم شده در میان واژهها. اما حالا وضعیت فرق میکند. به لطف شبکههای اجتماعی و پدیده «مردم
خبرنگار»، میتوان همه چیز را دید و ثبت کرد. سیل میآید و انگار مهم نیست که کجای
سرزمین پهناور ایران باشید. وقتی سیل میآید بیدفاعید و حتی زیرساختهای طبیعت؛
دره و جنگل آنقدر تخریب شدهاند که کاری نمیتوانند کنند.
بهار در سیل
از نتیجه زندگی شهری و امتداد آن به جنگلها و زمینهسازی بروز سیل که بگذریم بد نیست نقش پررنگ جوانان جهادی را در این حادثه با هم مرور کنیم. بچهها امسال نوروزی متفاوت از سالهای دیگر داشتند. سبزی و شور و طراوت بهاری خود را چاشنی تلاش بیوقفه کردند و نوروزشان را به رفع مشکلات مردم سیلزده گره زدند. تلاشی که هنوز امتداد دارد. تلخی سیل در آغازین روزهای فروردین امسال اگرچه برای ساکنان شهرها و روستاهایی که مستقیما درگیر فاجعه بودند سخت و طاقتفرسا بوده و هست اما قطعا نکته عبرتانگیزی هم داشته و آن خیزش همگانی مردم بهویژه جوانان برای کمکرسانی به هموطنان آسیبدیده و نقش پررنگ آنان در کمک مؤثر برای مهار فاجعه است. مردم و مخصوصا جوانان پا به عرصه عمل گذاشتند و ابتکار عمل را به دست گرفته، به قول رهبر معظم انقلاب کمک آنها حقیقتا گرهگشاست و بارها و بارها آن را آزمودهایم.
ایثار در دهلاویه
«سیل را بهگریه انداختیم ولی او نتوانست ما را به گریه بیندازد» این عبارت مطلع شعر و آوازی است که بروبچههای خوزستانی بعد از ساختن سیلبند سر داده بودند. همان تصویری که در دست به دست شد و فداکاری پطروس را کمرنگ کرد. طی روزهای گذشته که سیلاب خروشان کرخه از هر طرف به روستای دهلاویه از توابع بخش مرکزی شهرستان دشت آزادگان خوزستان هجوم آورده بود، جوانان خوزستانی صحنه جذابی را خود ترسیم کردند، این گروه از مردان این سرزمین تا رسیدن گونیها، با انداختن تن خود بر شکستگی سیلبند، مانع حرکت و پیشروی سیلاب شدند.
غیرت و همت که باشد دیگر فرقی نمیکند، سیل تیر و ترکش روانه خانه و کاشانه هموطنانت شده باشد یا سیلاب! این جوانان هستند که بار دیگر به بلندای سرو و به استقامت کوه قد علم میکنند، عظمت حجم ویرانگر آب هم در برابر مردانگیشان قطرهای ناچیز میشود و صحنههایی خلق میکند که ایثار و انسانیت را برافراشته نگاه میدارد و باز هم این جوانان غیور و شجاع هستند که حماسهساز میشوند؛ مردان همیشه پیروز شرافت، نبرد و ایستادگی.
همان بچههای دهه شصت
این روزها اتفاقاتی که با محوریت جوانان در خوزستان در حال وقوع است غیرقابل توصیف است؛ اتحاد مردم، گروههای جهادی و بسیجی و تلاش نیروهای امدادی هلال احمر، سپاه و ارتش که جملگی جوان هستند، تصاویر بینظیری را به نمایش میگذارد؛ تصاویری از بزرگترین عملیات امداد و نجات تاریخ کشور که به موجب آن بیش از ۶۰۰ هزار سیلزده در حال نجاتند.در لرستان، گلستان و سایر نقاط درگیر سیل در کشور نیز این جوانان هستند که با شعور و غیرت عنان کار را بهدست گرفته و مشغول خدمترسانی به هموطنان سیلزده خود هستند. به واقع کشور باید به داشتن چنین جوانان غیوری افتخار کند که در قالب گروههای خودجوش و جهادی مسیر جدیدی در جامعه ایرانی گشودهاند؛ این چنین به بلوغ و سازماندهی فعال و خودجوش رسیدهاند که در رسیدگی به هر مسأله اجتماعی ملتهب و مصیبتبار اول از همه ردپای آنها پیداست. حضور دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و طلاب جوان برای کمک به مردم سیلزده تصاویر زیبایی از همدلی را پیش روی جهان گذاشت. حضور ۶۰ گروه جهادی دانشگاه فرهنگیان برای بازسازی مدارس از موضوعات مهم این عرصه بود؛ در کنار دانشجویان و معلمان، دانشآموزان نیز حضور پررنگی را برای حمایت از هموطنان سیلزده داشتند و سیل مهربانی همکلاسیها را روانه استانهای سیلزده کردند. دانشآموزان عضو اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، استان خوزستان با عنوان «عیدی من برای تو» برای سیلزدگان هماستانی خود، غذا پخته و توزیع کردند.
حکایتهایی که از حضور نیروهای جهادی جوان در منطقه در شبکههای مجازی ذکر میشود چیزی کم از حماسههای شیرین دهه طلایی شصت ندارد. جوانانی که اگرچه به ساختارهای کند و منفعل مدیریتی معترضند اما به موجوداتی منفعل تبدیل نمیشوند؛ بلکه توان خود را چند برابر میکنند و افسانههای شیرین جوانان جنگ در از خود گذشتگی و مردمداری را زنده میکنند.
سلبریتیهای نقزن و جوانان پای کار
جالب این که حضور مداوم و تأثیرگزار جوانان جهادی به خصوص طلبههای جوان در عرصه عمل نقش پررنگی در حذف سلبریتیها از قرار گرفتن در متن این وقایع داشته باشد. اگرچه مثل همیشه هنرمندان هم سعی کردند بعد از گذشت دو، سه هفته از سیل و ظاهرا بعد از بازگشت از تعطیلات خودی نشان بدهند و در سینما آزادی دور هم جمع شوند و ضمن دادن امضا به طرفدارانشان و انداختن عکس یادگاری وجوه نقدی برای سیلزدگان جمع کنند. خدا قوت دلاوران!
اتفاق تلخ
هفتم فروردین روز غمباری در ترکمنصحرا بود.هفت روز مردم و گروههای امدادی با سیل ویرانگر در شهرستان آققلا جنگیدند با همه تلخیها، این پیروزی و قدرت بلامنازع نیروهای مردمی و نیروهای امدادی بر سیل ویرانگر باعث شد شیرینی در منطقه احساس شود اما واژگونی یک فروند قایق امدادرسانی در محور «گمیشان» به «خواجهنفس» بر اثر برخورد با سیلبندها در استان گلستان غروب گمیشان را غمبارتر کرد. این قایق پس از برخورد به بدنه بتنی یک پل در محور گمیشان واژگون شد و به شدت آسیب دید و تمام سرنشینان آن به داخل آب سقوط کردند. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جمعیت هلال احمر و تکاوران مستقر در منطقه بلافاصله وارد عمل شده و جان 17 سرنشین قایق را نجات دادند.اما تعدادی از امدادرسانان فوت شدند.
گفتنی است، جانباختگان این حادثه شامل تعدادی از امدادگران اهل سنت نیز بودهاند. معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گلستان از مردم خواست برای هرگونه امدادرسانی در مناطق سیل زده به توصیههای پلیس و دستگاههای امدادی توجه کنند تا دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم.
نظر کارشناس؛ جنگلتراشی عامل اصلی سیلهای شمال کشور
محمد ابراهیم بنیحبیب کارشناس حوزه مهندسی آب و استاد دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه سیلهای روزهای اخیر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد اما باید به دنبال اصلیترین و مؤثرترین دلایل این حادثه باشیم، گفت: برخی معتقدند که؛ «سیلهای اخیر گلستان و مازندران ناشی از تغییر اقلیم بوده است» اما سؤال آن است که آیا تغییر اقلیم تنها برای ایران رخ داده است؟ تغییر اقلیم برای کل دنیاست اما چرا در سایر نقاط دنیا حداقل در کشورهای همسایه شاهد چنین حوادثی با این شدت و قدرت نیستیم؟ تغییر اقلیم میتواند عامل تشدید رگبارها و یا خشکسالیهای متمادی باشد اما تغییر اقلیم عامل اصلی تشدید سیلابهای اخیر نیست.
به گفته بنیحبیب، تواتر بارندگیها، افزایش میزان و شدت بارش از آثار تغییر اقلیم است و همینطور افزایش شدت خشکسالیها در برخی مناطق از نتایج این مدلها است، بنابراین با عدم قطعیتهایی که در نتایج این مدلها وجود دارد، ارتباط مستقیم تغییر اقلیم با سیلهای اخیر کشور را نمیتوان قطعی دانست و باید به عوامل زمینی و انسانی تشدید سیلابها بیشتر توجه کرد.
این استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که علت سیلهای اخیر کشور چیست؟ با بیان اینکه در وقوع سیلهای اخیر عامل اصلی، بلایی است که ما انسانها بر سر خاک حوضهها آوردهایم، گفت: واضح است که جنگلها را از بینبردهایم و جنگلتراشی در شمال ایران رخ داده است. هنور هم ماشینهای بزرگی که در حال حمل درختان بریده جنگلهای شمال هستند؛ مشاهده میشود. دقت داشته باشیم که خاک جنگل سُست است و اگر درختان را بِبُریم و جنگل را تخریب کنیم، مقاومت خاک از بین میرود و به راحتی در دامنههای پر شیب لغزش پیدا میکند و وارد رودخانهها میشود در نتیجه این فرآیند، غلظت رسوبات رودخانهها بالا میرود و این وضعیت مقدمه مصیبتهای بزرگ است، چون حجم سیلاب بیشتر میشود و ضریب زبری جریان آب بالا میرود و عمق جریان و پهنه سیلاب را بیشتر میکند.
بنیحبیب در این باره اینطور توضیح داد: غلظت رسوبات بالا باعث افزایش وزن مخصوص سیلاب و افزایش قدرت شناورسازی اجسام توسط این نوع سیلابها میشود، بنابراین این سیلاب قدرت آن را دارد که اجسام سنگین را به راحتی جابهجا کند. در سیل شیراز میبینیم که سیل کم عمق هم به راحتی خودروها و حتی انسانها را شناور کرده و با خود حمل میکند، به این سیلابها، سیلابهای واریزهای یا گِلی (Debris flow) گفته میشود.
این کارشناس حوزه مهندسی آب در پایان تاکید کرد: توصیهمیکنم مجلس هر چه سریعتر طرح تنفس جنگلها را که به حالت تعویق درآمده است، بدون ملاحظه شرکتهای جنگلتراش به تصویب برساند. اگر میخواهیم سیلابهای اینچنینی تشدید نشود؛ باید برداشت چوب از جنگلهای گیلان، مازندران و گلستان را متوقف کنیم. برای کشوری که سطح کوچکی از مساحت آن جنگلی است شایسته نیست که با از بین بردن این امانت الهی و امانت نسلهای آینده درآمدی کسب کند که جبران خسارتاش هم نمیکند.