کد خبر: ۳۳۵۴
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۴
پپ
خوشبختی چیست، چطور احساس خوشبختی را افزایش دهیم؟
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

همه ما دوست داریم خوشبخت باشیم. اما سؤال اینجاست؛ خوشبختی چیست؟ آیا می‌توانیم یک تعریف جامع درباره خوشبختی ارائه کنیم که همه آدم‌ها آن را قبول کنند و وقتی آن تعریف را درباره خودشان در نظر می‌گیرند، بگویند: «بله دقیقا خوشبختی همین است؟» نیازی نیست یک روانشناس، جامعه‌شناس یا فیلسوف باشید. کافی است کمی فکر کنیم تا به این نتیجه برسیم که به دست آوردن چنین تعریفی کار بسیار سختی است چون خوشبختی از نظر هر کسی تعریفی متفاوت دارد. ممکن است من با پیدا کردن یک خانه دل باز که رهن و اجاره معقول داشته باشد احساس خوشبختی کنم ولی شما با خریدن همان خانه هم احساس خوشبختی نکنید. با این حال در طول تاریخ سعی شده است که تعریف مشترکی از خوشبختی ارائه شود که همگان نه با تعریف کل مسأله خوشحال بودن و خوشبختی که به عنوان بخشی از آن بپذیرندش.

خوشبختی در دایره‌المعارف

اغلب دایره‌المعارف‌ها خوشبختی را «احساس خوشحالی کردن» معنا می‌کنند. با این حال آنقدری که درباره احساس ناراحتی و افسردگی بحث و تحقیق شده است، کمتر به مفهوم خوشحالی و راه‌‌های رسیدن به آن پرداخته‌اند. اما در سال‌های اخیر و به این دلیل که ثابت شده است افسردگی از عوارض زندگی مدرن است، بیشتر به مفهوم خوشحالی پرداخته شده و به آن بها می‌دهند.

سه ضلع خوشحالی

از زمان ارسطو برای خوشحالی دو بعد در نظر می‌گرفتند؛ لذت و زندگی خوب. روانشناسی معاصر نیز این دو بعد را می‌پذیرد و خوشحالی را فقط در لذت و معنا توصیف می‌کند. روانشناسان مثبتی مثل دکتر مارتین سِلیگمان یک عنصر متمایز دیگر را هم به توصیف خوشحالی اضافه کرده‌اند: تعهد. تعهد در واقع به همان «زندگی خوب» اشاره دارد که در آن کار، خانواده و دوستان و سرگرمی همه در تعادل هستند.

چه کسی ما را خوشحال می‌کند

تحقیقاتی که بر روی زندگی واقعی مردم در سراسر دنیا انجام شده است نشان می‌دهد، 50 درصد احساس خوشحالی ما در دست ژن‌هایمان است، 40 درصد آن را فعالیت‌های روزانه و 10 درصد باقی مانده را پیامدها مشخص می‌کنند. پس 40 درصد خوشحالی به خودمان ربط دارد و می‌توانیم انتخاب کنیم که آدم خوشحالی باشیم یا نه.

توهماتی درباره خوشبختی

«سه افسانه درباره خوشبختی وجود دارد که دکتر «رأیس هریس» آن‌ها را فریب در معنای خوشبختی می‌داند:

ـ افسانه غیر واقعی اول: خوشحالی، حالت طبیعی انسان است.

بسیاری از ما فکر می‌کنیم خوشحالی حالت طبیعی بدن ما است و ما در طول روز باید خوشحال باشیم. حال با توجه به ماهیت دنیای ناپایدار درونی آیا می‌توانیم این افسانه را باور کنیم؟

واقعیت این است که دنیای درون، مجموعه‌ای از احساس‌های متفاوت است و احساس‌ها نیز مانند آب و هوا دائما در حال تغییر هستند و ما قطعا نمی‌توانیم همیشه خوشحال باشیم. حالت طبیعی انسان تغییر مداوم احساس‌ها است و خوشحالی و شاد بودن یکی از این احساس‌هایی است که ما در جریان زندگی تجربه می‌کنیم.

ـ افسانه غیر واقعی دوم: خوشبختی یعنی احساس خوب داشتن.

اگر به معنای خوشبختی در فرهنگ لغت نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که خوشبختی یعنی رضایت و لذت. اما اگر تصور شما از خوشبختی این است شما هیچ گاه احساس خوشبختی پایدار نخواهید داشت؛ چون احساس‌های خوب پایدار نیستند. به شادترین لحظات زندگی‌تان نگاه کنید. چقدر آن لحظات قبل از آن‌که دوباره ناامیدی و اضطراب برگردد، دوام آورده‌اند؟

خوشبختی یعنی پذیرفتن و زندگی کردن همه احساس‌هایی که انسان در زندگی می‌تواند داشته باشد. هر اتفاقی در زندگی در کنار احساس‌های خوبی که به ما می‌دهد احساس دردناکی هم به ما خواهد داد.

ـ افسانه غیر واقعی سوم: اگر خوشحال نباشید حتما نقصی دارید.

در این افسانه به ما القا می‌شود که احساس دردناک طبیعی نیستند و شاید حتی ما را به سمتی سوق دهند که برای رهایی از احساس‌های تلخ به قرص و دارو روی آوریم. در صورتیکه اگر خوشحال نیستید طبیعی هستید چرا که زندگی سخت است.

زندگی سخت و چالش انگیز است و این واقعیت به این معنا است که ما نمی‌توانیم همیشه خوشحال باشیم و این نشان دهنده نقص نیست.»

خوشبخت‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

در تحقیقی که در سال 2015 انجام شده است آمده که رابطه مستقیمی ‌بین میزان خوشحالی با سلامت روان وجود دارد. «دانش‌آموزانی که در برقرار کردن رابطه موفق‌تر بودند و آن‌هایی که گفته بودند از شرکت در مراسم‌ و جشن‌ها لذت می‌برند، سلامت ذهنی بیشتری را نشان دادند»

چه کنیم که احساس خوشبختی کنیم

همانطور که در بالا اشاره شد، احساس خوشحالی و رضایت، یک حس پایدار و همیشگی نیست و انسان به حکم انسان بودنش مدام در حال لمس احساسات متفاوت است؛ ناراحتی، خشم، شادی و... شاید خوشبختی همین باشد که ما بلد باشیم خودمان را به عنوان یک انسان با تمام احساسات بپذیریم و آن‌ها را بی‌واسطه لمس کنیم. بی‌آنکه ردشان کنیم یا ازشان فرار کنیم. اما راه‌هایی وجود دارد که به پشتیبانی علم، احساس خوشحالی را درمان افزایش می‌دهد. در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

پیاده‌روی کنید

شاید به نظر بی‌ربط بیاید، اما راه رفتن در هوای خوب در حدود 20 دقیقه، می‌تواند حالتان را خوب کند و احساس خوشحالی را افزایش داده، فکرتان را باز و حافظه‌تان را تقویت کند. البته روزی 20 دقیقه پیاده‌روی در هوای پاک پیامدهای خوب دیگری هم دارد. مثل رسیدن به تناسب اندام، سلامت استخوان‌ها و... که همگی می‌توانند غیر مستقیم بر سلامت جسم و روح ما و در پی آن رسیدن به حال خوب اثر داشته باشند.

ازدواج کنید

متأهل‌ها هم انگیزه بیشتری برای زندگی دارند هم 10 درصد خوشحال‌تر از مجردها هستند. به هر حال تنهایی که به اندازه مصرف مواد مخدر می‌تواند برای سلامتی انسان مضر باشد، در تأهل کمتر احساس می‌شود.

کمتر خرید کنید

شاید باورتان نشود ولی بیشترین عاملی که در دنیا بر روی احساس غم و افسردگی اثر دارد و خوشحالی را کاهش می‌دهد، مصرف‌گرا بودن است. مصرف‌گراها متأسفانه در یک هزارتوی بی‌پایان عدم رضایت گیر می‌کنند و هرگز واقعا به احساس رضایت نخواهند رسید و کسی که راضی نباشد مدام به خریدی دیگر چنگ می‌زند تا کمی خوشحالی و رضایت برای خودش دست و پا کند که بی‌فایده است.

به سلامت‌تان اهمیت بدهید

سلامت جسم اثری قابل ملاحظه بر احساس خوشحالی دارد و تا 20 درصد آن را افزایش می‌دهد. به سلامت جسمتان اهمیت بدهید. خوب و سالم غذا بخورید، ورزش کنید، خودتان را در معرض آسیب قرار ندهید و بهداشت فردی را رعایت کنید.

خوب بخوابید

طوری به ما القا شده است که گویا کم خوابی نوعی فضیلت محسوب می‌شود. ما نمی‌خواهیم به شما بگوییم زیاد بخوابید، اما توصیه می‌کنیم به اندازه و کافی بخوابید. افرادی که کمتر از حد لازم می‌خوابند منفی‌ نگر می‌شوند و میزان کلمات منفی‌ای که استفاده می‌کنند 81 درصد بیش از فردی است که خواب کافی داشته است.

اجتماعی باشید

حضور در جامعه و شرکت در مراسم‌ها و جشن‌های اجتماعی می‌تواند سرحالتان بیاورد. کنج خانه نشستن و مدام فکر و فکر کردن، زیاد برایتان مناسب نیست.

در مراسم مذهبی شرکت کنید

خلاف آنچه این روزها می‌گویند که آدم‌های مذهبی غمگین و عبوس هستند، تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که هر هفته در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند تا 43 درصد بیش از بقیه احساس خوشحالی دارند. هیئتی را در نظر بگیرید و هفتگی یا ماهانه در جلسات آن شرکت کنید.

کمک کردن و بخشندگی

کمک کردن به دیگران حسابی حال ما را خوب می‌کند، هدیه دادن بیش از آن‌که طرف مقابل را غرق در لذت کند، هدیه دهنده را یاری می‌دهد برای خوشحالی و احساس خوب داشتن. مدت زمانی که باید صرف فعالیت‌های خیرخواهانه و کمک به دیگران کنید 2 ساعت در هفته که می‌شود 100 ساعت در سال، است.

پول دوست نباشید

همه ما گمان می‌کنیم اگر روزی به حقوق و مزایای بالا دست پیدا کنیم، خانه‌ای بزرگ و دلباز، اتومبیلی گران قیمت و حساب بانکی پرو پیمان داشته باشیم، بی‌شک آدم خوشبختی خواهیم بود. اما تحقیقات نشان می‌دهد که درآمد بیش از 70 میلیون در ماه، تنها به مقدار ناچیزی باعث افزایش خوشبختی شده است. این نشان می‌دهد که احساس خوشحالی امری درونی است بیش از آن‌که بیرونی باشد.

با خانواده باشید

کودکان با وقت گذرانی با خانواده و بودن در کنار آن‌ها عمیقا احساس خوشبختی و خوشحالی می‌کنند. بزرگسالان نیز همینطور پس زمانی را برای بودن و تفریح با خانواده کنار بگذارید.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: