نیلوفر حاجقاضی
دوربینهای موبایل کار همه را راحت کرده، روی سوژه مورد نظر که قرار است تبلیغ شود، زوم میکنند و بعد صدا و تصویر صاحب صفحه همراه با سوژه پخش میشود: «خیلیها دایرکت دادن و پرسیدند که چطوری روسریمون رو ببندیم تا شیکتر به نظر بیاییم. حالا من با چند تکنیک ساده به شما یاد میدهم که چطوری یک خانم محجبه شیک پوش شوید.» در ادامه هم ویدیویی از خودش میگذارد در حالی که لچک کوچکی به سرش چسبانده برای اینکه مثلا موهایش دیده نشوند و در ادامه روسری بزرگی را با مدلهای مختلف تا میزند تا دور گردنش فوکول کند. او را به عنوان یکی از تأثیرگذاران اینستا یا به قول خودشان، اینفلوئنسر میشناسند چون کاربرانش زیادند و جالب این که تعداد چشمگیری از آنها مرد هستند. خیلی هم در زمینههای مختلف تبلیغات میگیرد و بابت این آگهیها درآمد خوبی هم دارد، از کاشت ناخن گرفته تا کیکهای خانگی. سخن از جماعتی است که انگار در ارتباط با حجاب و بدحجابی تکلیفشان با خودشان معلوم نیست.
کولاژ نامتقارن حجاب
«روسریهای ساتن و ابریشمی به شما استایلی شیک و زنانه میدهند. بسیاری از زنان از روسریهای ساتن استفاده میکنند اما گاهی اوقات نحوه استفاده و بستن این روسریها به دلیل ماهیت نرم و سُر خورنده مشکلاتی را به وجود میآورند. با ما همرا باشید تا به شما آموزش دهیم»، «اگر شما هم به خاطر چادری بودن منزوی شدهاید از مدلهای پیج ما ایده بگیرید تا یک خانم چادری با نشاط شوید!»، «چطور با شال و کیف هماهنگ یک چادری خوش پوش شوید.» اینها گزیدهای کوچک از صدها صفحه در اینستاگرام است که در صددند قدمی در بستن روسری و شال و خوش تیپ شدن زنان محجبه قدم بردارند اما هدف اصلی، میل به دیده شدن و خودنمایی خودشان برای گرفتن آگهی و البته رواج این پدیده است.
یک کارشناس تربیتی به نقل از سایت الف درباره ایجاد موج جدید مدلینگهای حجاب چنین گفته است:
در روزهای اخیر، انتخاب هماهنگ حجاب توسط برخی از افراد معروف در فضای مجازی که با نام مصطلح شاخهای اینستاگرامی شناخته میشوند، موجب شهرت بیشتر این افراد شده است. آنها در صفحههای خود دلایل متعددی را برای این انتخاب اعلام و پس از آن تصاویر بیحجاب قبلی خود را حذف کردهاند. از جمله دلایل ذکر شده، «خوردن تلنگر برای درست زندگی کردن»، «وجود نامحرم در اینستاگرام و درگیر گناه نشدن»، «اثرگذاری بر افراد دیگر با انتخاب این سبک از حجاب»، و در نهایت «اعلام پیوستن به طرح سالم سازی فضای مجازی و دعوت همگانی به پذیرش آن» است.
این تصمیم نسبتا به صورت همزمان اتفاق افتاده و از نوع بیان افراد به نظر میرسد که توجیه مشترکی برای ایجاد این تغییر وجود داشته است. اکنون ما با این رخداد مواجهیم. کاراکترهای پلنگگونی که بعضا در فضای مجازی مبتذل شناخته میشدند، حالا بدون ایجاد تغییر در نوع آرایش و تزریقهای اگزجره، روسری، کلاه و یا حتی چادر مشکی به سر دارند و با همان وضعیت به تبلیغات کالا و خدمات یا انتشار کلیپهای سرگرمکننده میپردازند.
برای درک بهتر پدیده شاخهای مجازی، باید توجه کرد که شکلگیری و بقای صفحات منتسب به آنها، عموما وابسته به امر مالی و درآمدزایی است. بهرهگیری از هر ابزار در دسترس برای دیدهشدن، اصل اساسی است؛ به عنوان مثال، استفاده از حرکات بدن، رکیکگویی، شامورتی بازی، بروز ابعاد خصوصی زندگی و یا ساخت روایتهای داستانی از زندگی شخصی، بروز غیرمتعارف هیجانات مثل گریه، اقدام به خودکشی، و یا نمایش سرمستی از وضعیتی که در دسترس همگان نیست، برای هر چه بیشتر دیده شدن به اشتراک گذاشته میشود.
در فرایند تهیه این عکسها و کلیپها توسط این افراد، ساخت ارزش مثبت از شخصیت فرد به اصطلاح شاخ مدنظر نیست، بلکه صرف دیده شدن وی که با معیارهای تعداد لایک، نظر، دیدهشدن و باز ارسال سنجیده میشود، ملاک و جهتدهنده محتوای ارسالی توسط او است.
توجه به تفاوت میان سلبریتی و فرد به اصطلاح شاخ مجازی در توضیح بیشتر این موضوع ضروری است. شاخ مجازی، فردی نیست که مبتنی بر مشهور بودن و محبوبیت پیشین خود پر مخاطب باشد، بلکه فردی است که بدون احراز یک عمل یا هنر استثنایی، خودش را پر بیننده نموده است. طبیعتا هر شخصی که با نام اعتباری خود در اینستاگرام به تبلیغات میپردازد، مدنظر این نوشتار نیست و حد و مرز افراد در استفاده از روشهای جلب مخاطب متفاوت است.
با این بازخوانی از پدیده شکلگرفته شاخهای اینستاگرامی، سؤال این است که آیا دعوت به حجاب توسط افرادی که پر بیننده بودن آنها، ملاکی برای موفقتر بودنشان در این جنجال نمایشی مبتذل است، کارکرد مؤثر و مثبتی بر ترویج حجاب و یا به اصطلاح سالمسازی فضای مجازی و فضای حقیقی پیوست آن خواهد گذاشت؟
به عبارت دقیقتر آیا فردی که احتمالا شهرت را حتی گاهی مبتنی بر توهین آگاهانه به خود و در سطح نازل کسب کرده است و از این جهت نه تنها دارای محبوبیت نیست، بلکه احتمالا دارای یک ارزش اجتماعی منفی در اذهان مخاطبان خود است، مبلغ خوبی برای حجاب خواهد بود؟
بدیهیترین بخش، پاسخ روانشناختی به این سؤال است که پیوند حجاب با فردی دارای ویژگیهای توصیف شده، منجر به اثر روانی منفی بر پذیرش حجاب میگردد و کارکرد ضد تبلیغ برای امر حجاب در پی دارد. به علاوه مبدعان احتمالی این طرح به نظر میرسد که شناخت دقیقی از فضای مجازی نداشتهاند.
چنانکه فیلمهای به اشتراک گذاشته شده در این صفحات چند صد هزار نفری، اکنون محدود به صفحات این اشخاص نمانده و در دهها و صدها صفحه فیک همان صاحب نامان و یا در صفحات دیگر برای تمسخر و هشتگهای جلب مخاطب قرار گرفتهاند و عموما برای رسیدن به آن هدف، تصاویر و کلیپهای دوران قبل از حجاب این افراد را در کنار کلیپهای باحجاب گذاشته شده و این یعنی مخاطب ده ثانیه بعد از اینکه خانم ایکس را در لوای چادر مشکی ملی میبیند، ممکن است او را با لباس نیمه برهنه در یک دابسمش مبتذل مشاهده نماید که خود باعث وهن حجاب است.
ایجاد نکردن مبنایی برای پذیرش امر حجاب، کولاژ نامتناسب شعائر دینی بر سری است که فهم درستی از دین و حتی خود حجاب ندارد و از این رو، چهره عملکرده و دارای آرایش غلیظ و زننده، درون چادر و یا روسری پوشیده مبدا نامناسبی برای ترویج یک ضد فرهنگ است.
چه اینکه احتمالا از این پس شاهد تصاویر و ویدیوهایی باشیم که رفتارها و حرکات غیر عرف برای زنان محجبه را توسط این شاخهای مجازی عادی میسازد. هماکنون نیز چنین ویدیوهایی آغاز شده است و به این طریق منظر مخاطب را به فرد محجبه تغییر میدهد.
گزینه احتمالی دیگری مطرح است که این افراد در یک توافق گروهی تصمیم به ایجاد این موج و یا به اصطلاح شوک رسانهای داشتهاند تا با بهاشتراک گذاشتن این تغییر ظاهر ناگهانی، بر معروفیت بیشتر خود بیفزایند و از این رو انتخاب حجاب صرفا یک راهبرد تبلیغاتی و بازاریابی برای آنها بوده باشد که در این صورت هم بهنظر میرسد به دلیل وهن یک امر دینی، میبایست تحت نظارت قرار گیرند و تذکر لازم را برای احتراز از آن دریافت نمایند و چنانچه این موضوع یک تصمیم واقعی و ارزشمند برای آنها به حساب میآید، مساعدت و راهنمایی لازم را برای کنترل رسانه و تغییرات راهبردی تبلیغات دریافت نمایند.
نظریات غیرمسلمانان هم همین است
درباره ترویج حجاب در محافل فرهنگی و انتظامی صحبتهای متفاوت و مختلفی ردوبدل شده است که البته بسیاری از راه کارهای ارائه شده، بیاثر و بیفایده است.
بیحجابی چه از سر تبرج باشد و چه از سر تقلید و یا حتی عنود و بیاعتقادی با هیچ کدام از روشهای مجاورتی ما به خصوص در جشنوارهها و نمایشگاههای حجاب قابل حل نیست.
در چارچوب نظریه روانشناسی اریک برن منشأ بخش قابل ملاحظهای از احساساتی که به بد پوششی منتج میشود؛ در لبه کودک شخصیت فرد بیحجاب است.
این قسمت شخصیت انسانی نه با استدلال که مربوط به لبه بالغ است قابل کنترل است و نه با برخوردهای هنجاری و قهری والد سرزنشگر. بنابر این آدمها دقیقا از همان راهی باید باحجاب شوند که بیحجاب شدهاند.
مد، لذت، القای شخصیت اجتماعی و... چیزهایی است که حس تقلید را برای عمدهای از افراد تحریک میکند و این خود راهنمای بزرگ سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای برای توسعه و بهبود حجاب است.
هم اکنون تعداد زیادی از کنشگران فرهنگی در حال کار بر روی موضوع حجاب هستند.
عدهای با اجرای مدلینگ حجاب نوع جدیدی از تبرج و جلب توجه را به بهانه توسعه حجاب پی گرفتهاند.
یکی دیگر از روشهای جدید و البته بسیار عجیب ترویج حجاب انتشار عکسهایی است که فرد محجبه در آن پشت به دوربین است.
صفحاتی که فرد به عشق چادر و حجاب برتر دهها تصویر از خود بدون چهرهاش منتشر نموده و شاید هم تصور میکند؛ این نوع نمود رسانهای نشان دهنده علاقه او به پوشش اسلامی است.
این در حالی است که هیچ کدام از این رویکردها به اندازه یک آموزش و تبلیغ غیر مستقیم برای آموزه حجاب مؤثر نیست.
جوانان در بیحجابی اغلب سعی میکنند که خودشان را شبیه الگوهای رسانهای خودشان کنند.
کمپینهای حجاب به جای هزینههای سرسام آور و کم ثمر طراحی مدل باید به سمت یافتن این گونه مدلهایی که برای مردم ارزش افزوده فرهنگی و هویتی میسازند، بروند.
ما به ارائه رسانهای افراد موفق با حجاب نیاز داریم. دانشمندان جوان، ورزشکاران موفق، هنرمندان درجه یک، نخبگان با حجاب، بازیگران و چهرههای مشهور خوش حجاب و...
آخر خط
اکثر خانمهای محجبه در پاسخ به صفحات رنگارنگی که در فضای مجازی برای عقب نماندن خانمهای چادری از قافله خوش تیپی راه افتاده، معتقدند که آراسته بودن هیچ ربطی به خودنمایی نداره فلسفه خودنمایی تا آراسته بودن تفاوت معناداری دارد. و چه بهتر که وقتی خانمی انتخابش چادر است حرمتش را هم حفظ کند.
این روزها باید نگران حجاب برتر بود. حجابی که در طول همه این سالها نماد پوشش و عفت بوده، حالا در خطر است و گاهی توسط برخی در سایه میل به جذابیت قرار میگیرد.
حقیقت این است که ما به جای آنکه مردم را وارد دایره دین و حجاب و اعتقاد کنیم، مدام تلاش میکنیم که مساحت این دایره را زیاد کنیم، آنقدر زیاد تا دیگر کسی بیرون نماند. فراموش کردهایم آن کلام امام صادقعلیهالسلام را که فرمود: کلام ما را بدون حذف و اضافه به مردم بگویید، فطرت آنها خواهد پذیرفت.