حجتالاسلام بهشتی
ایمان به معاد در مناجاتها، همین کتاب دعا را از اول تا آخر ببینیم چقدر تکرار شده، موسی بنجعفرعلیهالسلام بعد از نماز عشاء پیشانی به خاک میگذارد و تا اذان صبح این دعا را تکرار میکند. «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ الرَّاحَهَ عِنْدَ الْمَوْتِ و المغفره بعد الموت وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» یعنی هم امید به بهشت، یک حقیقتی است که سعادت به معنای واقعی آنجا هست، هم ترس از آتش جهنم که خدا فرموده است. اینها قصههایی است که در قرآن برای تربیت ما آمده است. خداوند از شش هزار آیه، سه هزار آیه را در قالب قصه برای ما تنظیم کرده است. یعنی حرفهای شیرینش را در قالب قصهها ریخته است. همین قصههاست که ما میخوانیم. در قصهها از مبدأ یاد کنید، خدایی که شما را آفریده است. یاد کنید از معاد، جهانی که پیش روی شماست قرآن میفرماید: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْباب» (بقره/197) برای سفر آخرت توشه بردارید... یک سفر داریم به نام سفر آخرت، منتهی این سفر اختیاری نیست و بخواهیم و نخواهیم عازم این سفر هستیم. برنده کسی است که توشه دارد. قرآن به ما میگوید: توشه بردارید. توشه چیست؟ «فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» پرهیزگاری و پاک و درست بودن. چشم طمع به دارایی دیگران و ناموس دیگران نداشتن، اینها سرمایه آن سفر است. همان قلب سلیمی که فرمودید، قلبی که در آن مریضی نباشد. مریضی چیست؟ کینه و حسد درونش نباشد.
سوگند به روز قیامت
علامه طباطبایی فرمود: خداوند در قرآن به سی و چند چیز قسم خورده است. برای خدا که پدیدهها مساوی است، تا اهمیت آن چیزها را خداوند به ما بفهماند. یکی قسم به روز قیامت است. معلوم است روز مهمی است و قسم به نفس ملامتگر، یک سیستمی خداوند در وجود ما قرار داده که وقتی گناه میکنیم خودمان را سرزنش میکنیم. این را باید رشد بدهیم و چیز خوبی است.
……………………………………………….
ظلم
حجتالسلاموالمسلمین فرحزاد
ظلم بدترین چیزهاست و ظالم بدترین آدمهاست. خدا در جای جای قرآن او را لعنت کرده است. مهمترین چیزی که یک مؤمن در زندگی باید مراعات کند، باید مواظب باشد ظلم نکند و ظالم نباشد و زمینه ظلم و ظالم را فراهم نکند و پیشگیری کند. گاهی ما یک حرکتی انجام میدهیم که زمینه ظلم فراهم میشود. چند نکته است که قدم قدم خواهیم گفت. یک نکته که ما باید همیشه مواظب باشیم، همه آدمها خودشیفتگی و خودخواهی دارند. یعنی جایی که حق ما ضایع میشود ما خودمان را اول مظلوم عالم میدانیم و دیگران را ظالم میدانیم. اینطور نیست و ما آقازاده نیستیم. ممکن است من جایی مال و آبرویم از بین رفته باشم اما جاهای دیگر شاید من ظلم کرده باشم. دائم فرافکنی میکنیم و این اشتباه است. بسیاری از افرادی که مظلوم واقع میشوند، ممکن است من دست به شراب نزنم و مال کسی را نخورم، ولی ممکن است غیبت کنم و تهمت بزنم و در زبانم نیش زده باشم. ممکن است من هیچوقت دزدی نکرده باشم ولی گناهان بدتر از دزدی کرده باشم. لذا باید مواظب باشیم خودمان را هم از این حسابها پاک ندانیم. خیلی جاها ممکن است ما ظالم باشیم. چه انتظاری داریم جاهایی که ظلم کردیم، طرف با ما مقابله کند. همانطور که ما انتظار داریم در مقابل ظالم هم همان انتظار را پیاده کنیم. یک نفر حقش ضایع شد. شروع کرد از ته دل نفرین کردن. به این شخص خطاب شد، خدای متعال فرمود: تو بلاشک مظلوم هستی. مال و آبرو و جانت از بین رفت. ولی دهها نفر دیگر بر علیه تو نفرین میکنند. من چه کنم؟ گفت: خدایا دست نگهدار. خدا فرمود: جای دیگر هم شما ظلم کردی و او هم نفرینت کرده است. اگر اجازه میدهی من تأخیر بیاندازم و عفو من شامل هردو تا شود. او از حق خودش بگذرد و تو از حق این بگذر که عفو من شما را بگیرد.
بیکاری عامل وسواس و افکار منفی
وقتی فکر و ذهن ما درگیر کار خوب نشود، ظرفش خالی میشود و فکرهای بد میآید. یعنی جای خالی برای شیطان نگذاریم. چرا ما سراغ فکرهای خوب نمیرویم؟ پدر و مادرها تا وقتی مشغول کار هستند، نماز میخواند، ظرف میشوید، بچهها به آنها کار ندارند. ولی تا مادر نشست و بیکار بود سراغ مادر یا پدر میروند. با او حرف میزنند. روی سر وکولش میرود. بلا تشبیه، شیطان به آدمهای بیکار تلنگر میزند. آدمهایی که بیکار هستند، کم کار هستند یا فکرشان در کارهای خوب مشغول نیست. یعنی ذهن و قلب و کارهایمان را با کارها و فکرهای خوب پر کنیم. «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» عکسش هم صادق است. یعنی وقتی الله آمد، «لا اله» میرود. وقتی فرشته آمد، از خوبها استقبال کنیم، کلام حکما است که «هی النفس ان لم تشغلها شَغَلَتک» میفرماید: نفس شما دائم میخواهد شلوغ کاری کند. مثل بچهای که دائم شلوغ میکند، اگر او را به بازی نگیری، او تو را به بازی میگیرد. همیشه هم در عملمان، هم در فکرمان، مشغول به کار خوب باشیم.
یکی از راههای درمان عملی این است که بیکاری آفت و سم است. آدمهایی که دچار وسواس فکری شدند بیکاری برایشان سم مهلک است. در شبانه روز یا استراحت کنند، یا تفریح کنند یا ورزش کنند. ما در اسلام بازنشستگی و بیکاری نداریم.
……………
اعمال اعتقادساز
حجتالاسلاموالمسلمین عابدینی
آیه 38 «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» یعنی انسان در گرو اعمالش است. اعمال اعتقاد ساز است. انسان وقتی عمل انجام میدهد این عمل اعتقاد ساز است و اعتقاد انسان را ایجاد میکند. لذا انسان در گرو اعمالش است. فکر نکنیم اعمال یک چیزی ساده و راحتی است. اعمال اعتقاد انسان را میسازد. پس سعی کنیم به اعمال ساده صالح عادی هم توجه داشته باشیم تا اعتقاد صالح برای انسان ایجاد شود. نکته دیگر در مورد آیه 45 است. «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ» در این آیه وقتی اهل بهشت از اهل جهنم میپرسند: چه باعث شد شما اهل جهنم شوید؟ سه چهار عامل باعث شد، یکی از این عوامل این است که وقتی دور هم مینشستیم دنبال عیبیابی بودیم. ما یک خوض داریم، یک غوص داریم. غوص کسی که غواص است و میرود تا دُرّ را پیدا کند. دُرّ یعنی گوهری را پیدا کند. خائض هم مثل غواص است، او هم فرو میرود اما دنبال عیبیابی هستند. «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ» مینشستیم دور هم و در زندگی مردم میرفتیم، شایعات و تهمتها، سه چهار عامل برای ورود به جهنم که اینها ذکر میکنند یکی در کنار نماز نخواندن و تکذیب روز قیامت، در کنار اینها یکی را آورده «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ» مشغول عیبجویی و عیبیابی بودن اخباری که نمیدانیم صحیح است برای دیگران بفرستیم.