کد خبر: ۳۱۹۱
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
پپ
چگونه مشکلات مالی را در زندگی مشترک مدیریت کنیم؟!
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

اگر بگوییم مسائل مالی برای ما اهمیتی ندارد، سخن به گزاف گفته‌ایم، در دنیایی که بخش قابل توجهی از زندگی ما با اقتصاد و پول در ارتباط است، چطور می‌توان به آن اهمیت نداد. البته روشن است که اهمیت بیش از حد که ما را در دام چشم و هم چشمی، خساست، طمع و بی توجهی به حرام و حلال اموالمان بیندازد، ناپسند است.

یکی از مسائل جدی در زندگی مشترک، مسائل مالی است. قبل از ازدواج می‌بایست روشن و صریح به آن پرداخت و از توقعات و نگرش طرف مقابل مطلع و بعد از ازدواج باید به مهارت مدیریت و کنترل هزینه و درآمد و رسیدن به نقطه‌ مشترک و تفاهم، مجهز شد.

جرقه‌ کوچک، آتش بزرگ

دعوا بر سر مسائل مالی، بعد از ازدواج، دعوای رایجی است. یعنی اغلب همسران ممکن است با این بهانه جر و ‌بحث کنند. معمولا هم این مسأله با یک جرقه‌ کوچک شروع می‌شود و ناگهان آتش آن تمام زندگی را دربرمی‌گیرد. اما چه‌‌طور می‌توانیم مسائل مالی را مدیریت کنیم که تبدیل به یک جنگ خانگی نشود؟ آیا زنان شاغل باید تمام اموالشان را با همسرشان به اشتراک بگذارند؟ آیا مردان باید در مقابل تمام خواسته‌های ریز و درشت زن سر تسلیم فرود آورند تا همیشه زندگی بر پایه صلح بچرخد؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ گفته و راهکارهایی را ارائه می دهیم.

پیشگیری قبل از وقوع واقعه

اگر هنوز ازدواج نکرده و در پروسه‌ انتخاب همسر هستید، نگاه واقع‌بینانه به مسائل مالی داشته باشید. گفتن جملاتی مثل «ما اون‌قدر هم دیگه رو دوست داریم که این چیزا به چشم‌مون نمیاد» باعث خوشحالی همه است، اما منطقی و واقع‌بینانه نیست. درباره‌‌ شغل مرد، باید بپرسید، آنچه که الان در توان دارد نه آنچه که شاید در آینده بتواند انجام دهد. وعده‌ها امروز و دروغ‌های فردا می‌توانند باعث شکاف عمیق بین زوجین شوند. همچنین درباره فرهنگ خانواده‌ها، شاغل بودن یا نبودن زن، نظر زن درباره‌ی حقوقش و‌... درست و روشن صحبت کنید. ترس از دست دادن و نه شنیدن، گاهی عاملی است که باعث می‌شود دختران و پسران جوان از گفتن نظر واقعی‌شان ابا داشته باشند، فراموش نکنید که جنگ اول به از صلح آخر است.

پنهانکاری و دروغ ممنوع

برخی افراد از اینکه درباره میزان واقعی درآمدشان با همسر خود روراست باشند، می‌ترسند و ابا دارند. آن‌ها معتقدند، زن‌ها فقط بلدند پول خرج کنند و اگر بفهمند شما توی حسابتان چقدر پول دارید، حتما در کسری از ثانیه کلک آن را خواهند کند. پس بهتر است ندانند. مردان در این مواقع با این توجیه خود را راضی نگه می‌دارند که من دارم به نفع خانواده فکر می‌کنم و آدم عاقلی هستم.

این مسأله ممکن است درباره زنان هم اتفاق بیفتد. زنان شاغل بسیاری هستند که هرگز اجازه نمی‌دهند همسرشان از میزان درآمد و پس‌انداز آن‌ها با خبر شوند، زنان هم دلایل خودشان را دارند؛ «اگه بفهمه چقدر درمیارم و حقوق می‌گیرد، تنبل می‌شه و روی پول من برای گردوندن زندگی حساب می‌کنه» یا «اگه بفهمه خودم پول دارم، دیگه نفقه نمی‌ده و می‌گه تو که خودت پول داری»

متأسفانه پنهان‌کاری باعث ایجاد فاصله بین همسران می شود. اگر تکلیف و نقش و وظیفه‌ هر کسی در زندگی مشترک مشخص باشد، اگر یکبار برای همیشه، روشن و صریح درباره‌ توقعات‌تان با هم صحبت کنید دیگر نیازی به پنهان‌کاری نیست. شما حقوق خودتان را دارید، اما همسرتان وظیفه‌اش است که خرج خانه را بدهد، پس جایی برای بحث و دعوا باقی نمی‌ماند. شما درآمد بالایی دارید، اما الزاما همسر شما به پشتوانه‌‌ آن نمی‌تواند تبدیل به یک مصرف‌گرای تجملی بشود چون این خانه قوانین و اهداف روشن خودش را دارد.

پنهان‌کاری زوجین باعث رشد عدم اعتماد بین آن‌ها شده و روابط را سرد می‌کند. اما صداقت و درک مشترک، سبب می‌شود که بتوانیم عاقلانه و روشن درباره مسائل مالی زندگی برنامه‌ریزی کنیم.

پس بهتر است همانطور که در زندگی مشترک صادق و همدلیم و میزان حقوق و درآمد را به طرف مقابل‌مان اطلاع داده‌ایم، در عین حال این حق را برای همسرمان قائل باشیم که پس‌انداز شخصی داشته و استقلال مالی‌اش حفظ شده که اگر اتفاقی غیرقابل پیش‌بینی افتاد باعث نیازمندی و ناراحتی نشود.

میانه‌روی

مریم، زن کارمندی است که درآمد خوبی دارد، همسرش دانشجوست و کار مشخصی ندارد. مریم با میل خود و رضایت خاطری که بعضا بابتش دچار تردید و عذاب وجدان است، کارت بانکی خود را در اختیار همسرش قرار داده است، همسر او سال‌هاست که دانشجوست و کار مشخصی نمی‌کند و دیگران این بی‌خیالی و بی‌قیدی را ناشی از همین حمایت‌های مالی مریم می‌دانند.

آزاده، زنی است چهل ساله که بیش از پانزده سال سابقه‌‌ کار دارد، درآمدش خوب است اما ریالی از این درآمد را خرج زندگی مشترک نمی‌کند، او معتقد است کل بار خرج و مخارج زندگی باید روی دوش همسرش باشد، چرا که اگر مردان دمی احساس آسایش کنند، زیر سرشان بلند می‌شود. آزاده تا هزینه‌‌ رفت و آمد به محل کار و قبض موبایلش را از همسرش می‌گیرد.

به نظر شما کدام یک کار درست را انجام می‌دهند؟ درست است، هیچ کدام! مریم هر روز بعد از خستگی‌ کار روزانه و وقتی همسرش را در حال درس خواندن در فضای آرام خانه می‌بیند، بدخلق می‌شود. در این خانه نقش‌ها عوض شده‌اند اگرچه که در ابتدا تصمیم بر اساس همدلی و عشق صورت گرفته باشد، اما کاری که منطقی نباشد و بار عاطفی یا فشار جسمی و روحی یک طرفه به یکی از زوجین وارد کند، می‌تواند احساس عشق را هم تحت‌الشعاع قرار دهد.

کار آزاده هم قطعا درست نیست. همسر آزاده هر روز بیش از قبل بدخلق، عصبی و شکاک می شود و روزی نیست که از او نپرسد: «پس تو حقوقت را برای کی گذاشتی وقتی من دارم زیر بار خرج و مخارج خم می‌شم»

آنچه باید به آن توجه کنیم این است که نه عشق و نه شکاکیت نمی‌تواند پایه‌ تصمیمات درست زندگی ما را بسازند، بلکه ما با عقلانیت و منطق باید همدلی و عشق را تقویت کنیم.

وام بگیر تا پیشرفت کنی

تا آنجا که می‌توانید زیر بار گرفتن وام نروید. ممکن است با خودتان بگویید: «در این دوره زمانه کی می‌تونه بدون وامی ذره‌ای پیشرفت مالی داشته باشه؟» شاید با وام بتوان چیزهایی را خرید، اما حس خوب خرید و احساس رفاه، فقط یک ماه دوام دارد، خاصه اگر آن وام را برای امور غیرضروری گرفته باشید. بعد از آن شما می‌مانید و سختی بازپرداخت سنگین وام که حسابی روی زندگی مشترکتان اثر گذاشته است و هر دو را سرد و بدخلق کرده.

اگر بر دیده‌ مجنون نشینی

شما زن شاغلی هستید که نیمی از وقتتان را خارج از خانه می‌گذرانید، این کار به شما استقلال مالی می‌دهد، همسر شما با این روال مخالفتی ندارد. او هم نیمی از وقتش را خارج از خانه کار می‌کند، او هم استقلال مالی دارد، اما باید آن را خرج خانه و خانواده کند اما شما آن را به جیب بزنید و در خانه از کارکردتان خرج نکنید! آیا این امر مسأله‌ای وجدانی است؟ زمانی که با کسی زیر یک سقف زندگی می‌کنید آن‌قدر مشترکات دارید که باید همدلانه و عاشقانه در مورد مسائل فکر و توان بگذارید. این به آن معنا نیست که شما باید کار کنید و بی‌فکر تمام اموالتان را خرج کنید، بلکه می‌توانید بخشی از آن را با برنامه‌ریزی و مدیریت به چرخاندن زندگی اختصاص دهید.

هدیه‌های مهربان

اگر همسر شما از آن مردهایی است که ترجیح می‌دهد بار زندگی هر چقدر هم سنگین بر عهده خودش باشد، حتی اگر زیر بار سنگین ترین وام‌ها برود حاضر نیست به حقوق شما دست بزند، می‌توانید با هدیه‌های گاه و بی‌گاه او را کمک کنید. هدیه بار منفی کمک مالی را نداشته اما اثرش را دارد. با هدیه‌های از این دست که از پس‌اندازتان برداشته‌اید، اجازه ندهید همسرتان زیر بار گرفتن وام‌های سنگین برود.

درک کنید

هر کدام از شما علایقی دارد. از طرفی هر دو نیاز به کمی خرج کردن برای خودتان دارید. پس کمی همسرتان را درک کنید و بابت این‌که برای خودش چیزی خریده است، او را سرزنش نکنید. لیلا، زنی است که مدام همسرش را بابت خریدن چوب‌هایی که با آن‌ها گوشه‌ خانه برای خودش یک کارگاه کوچک نجاری راه انداخته است سرزنش می‌کند. او معتقد است که به جای این چوب‌های به درد نخور می‌توانستند سرویس مبلمان خانه را تعویض کنند که آسیب جزیی دیده است. لیلا فراموش کرده است که همسرش نیازمند رسیدگی به علایقش است.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: