مریم کمالینژاد
نیکان سه ساله، با پسرخالهاش مشغول بازی است که ناگهان دعوا و بزن بزن شروع میشود. نیکان تهاجمیتر عمل کرده و سعی میکند با کتک زدن پسرخاله، خشمش را خالی کند. مادرها به سمتشان میآیند و چون نیکان در حال کتک کاری است و دیگری منفعل و کتک خورده است، در نگاه اول، نیکان را مقصر و مجرم میشناسند و بدون اینکه بدانند دقیقا دعوا از چه نقطهای شروع شده و چه اتفاقی افتاده، هر دو از نیکان میخواهند که دست از کتک کاری بردارد و از پسرخالهاش معذرتخواهی کند. پسرخاله کوچکتر است، نیکان علاقهای ندارد از کوچکتر از خودش عذرخواهی کند، همچنین کسی به حرفش گوش نمیدهد که توضیح دهد ابتدا چه اتفاقی افتاده، در واقع کسی خشم او را به رسمیت نمیشناسند. او امتناع میکند و بالأخره با پرخاشگری مادر و دستور و امر به سختی و زیرلبی «معذرت میخواهم» را به سمت پسرخاله پرتاب میکند و راهش را میکشد و ناراحت و غمگین از اتاق خارج میشود.
چرا اصرار داریم کودکمان یاد بگیرد که بابت اشتباهاتش از دیگران «عذرخواهی» کند؟ آیا گفتن «معذرت میخواهم» به تنهایی از فرزند ما فردی مؤدب میسازد؟ در معذرتخواهی چه رازی و چه نکته تربیتی نهفته است که آنقدر در مورد فراگیری آن جدی هستیم و آیا ممکن است همین معذرتخواهی کردن و اصرار به آن اثر تربیتی معکوس روی فرزندمان داشته باشد؟ چطور به کودک آموزش دهیم که معذرت خواهی کند؟ در ادامه به این سؤالات و هر آنچه مربوط به این موضوع است، خواهیم پرداخت.
مثلث ادب
یه کلمه وجود دارد که والدین، اصرار دارند که فرزندشان آن را فرابگیرد و همین که این کلمات را از دهان کودک میشنوند سرشار از ذوق و انرژی میشوند و گمانشان این است که بخشی بزرگی از راه اجتماعی کردن و مؤدب شدن کودک را پیمودهاند. مثلث «لطفا» «متشکرم» و «متاسفم» (یا همان معذرتخواهی) در مورد تشکر کردن و درخواست مؤدبانه (لطفا) نمیخواهیم صحبت کنیم، صحبت امروز ما در مورد «ببخشید» «معذرت میخواهم» و در کل کلیه ترکیبات و جملاتی است که مفهوم آنها عذرخواهی است.
چرا باید معذرت بخواهم؟
«متأسفم»، «معذرت میخواهم» و ترکیبات و کلماتی از این دست، که سعی دارند حس ندامت و پشیمانی از کاری غلط را به طرف مقابل انتقال دهند، تنها کارکردشان انتقال پشیمانی نیست، بلکه در پس این جملات چند پیام غیرمستقیم دیگر هم پنهان شده است. اول اینکه عذرخواهی کردن نشانه پذیرش اشتباه است. تا کسی نپذیرد که خطایی کرده، لب به عذرخواهی نخواهد گشود. پیام دیگر، قبول کردن مسئولیت یک رفتار است. این بدین معناست که فرد مسئولیت رفتارش را پذیرفته است و همچنین قصد ندارد دیگر آن را تکرار کند و امیدوار است با این کلمات و انتقال حس ندامت، از طرف آسیبدیده دلجویی کرده باشد. بنابراین گمان نکند که «متأسفم» تنها یک کلمه است و تمام و فراگیری کلمه بدون پیامهای غیرمستقیمش، اثرتربیتی چندانی ندارد.
من بلدم، تو هم بیاموز
تقریبا همه ما میدانیم که کودک آینه والدینش است. به شکل غریبی هر آنچه را که باید بیاموزد از والدینش آموخته و آنها را الگو و سرمشق خود قرار میدهد و رج به رج رفتارها را تکرار میکند. پس گفتنش شاید تکراری باشد، اما خالی از لطف نیست که تا خود ما اهل عذرخواهی کردن، پذیرش اشتباه و بخشش نیستیم، نباید از کودکمان توقع چنین رفتاری را داشته باشیم.
وقتی شما و همسرتان جلوی کودک، بحث میکنید، هر چقدر هم که این بحث مختصر و ساده باشد، او نتیجه را هم میبینید، اگر اهل گفتن «بله حق با توست و من بابت ... متأسفم» هستید، پس شک نکنید که فرزند شما هم این رفتار را فراخواهد گرفت. اما اگر نشانههای پرخاشگری، خشم، قهر کردن و نپذیرفتن رفتار و به نتیجه نرسیدن بحث را ببیند، هرگز به ذهنش هم خطور نمیکند که چیزی به نام معذرت میخواهم و متأسفم وجود دارد.
فراموش نکنیم که آموزش معذرتخواهی کردن، بیش از آنکه مستقیم باشد، غیرمستقیم است و سرچشمه آن والدین هستند.
زود بگو معذرت میخوام!
حتما شما هم بارها و بارها از پدر و مادرها شنیدهاید که کودک را وادار به معذرتخواهی میکنند، زمانی که شرمنده از رفتار کودکشان، یا کتک کاری کردنش هستند، برای جلوگیری از خشم و اعتماد به نفسی که حسابی تحت تأثیر قرار گرفته و برای فرار از قضاوت دیگران که آنها را پدر و مادری بیقید در تربیت بدانند، سریع فرزندشان را با گفتن جمله «زود معذرتخواهی کن» به ساکت و ادب شدن فرا میخوانند.
اما آیا وادار کردن کودکی که هیچ ذهنیتی در مورد معذرتخواهی ندارد، کار درستی است؟ و اصلا اثر تربیتی خاصی دارد؟ مشخص است که پاسخ منفی است. کودک شما به هیچ عنوان احساس پشیمانی نمیکند، چون کسی به حرفش گوش نداده که او توضیح بدهد چه اتفاقی افتاده، تنها تند و تند از او میخواهند که جلمهای را تکرار کند که اعتقادی به آن ندارد و نمیشناسدش. پس کودکتان را وادار به عذرخواهی نکنید چون ممکن است حتی اثر عکس بر او بگذارد.
در این صورت کودک شما یاد میگیرد که هر خطایی را با گفتن یک کلمه جبران کند، حتی اگر به آن اعتقادی ندارد. بیصداقتی و به عهده نگرفتن مسئولیت کار اشتباه، از پیامدهای مجبور کردن کودک به عذرخواهی است.
از چه سنی شروع کنیم؟
حتما این سوال برای شما هم پیش خواهد آمد که از چه سن و سالی باید کودک را به معذرتخواهی کردن تشویق کنیم و برایش توضیح دهیم و آموزش این مهم را شروع کنیم. کودکان تا قبل از هفت سالگی، ذهن انتزاعی ندارند، یعنی نمیتوانند منطقی فکر کنند و هر آنچه را که ببینند تنها قادر به درک آن هستند، پس توقع نداشته باشید کودک سهسالهتان بتواند بنشیند و منطقی درباره رفتارش فکر کند. او خودش را مرکز عالم تصور میکند و میخواهد که همه در خدمتش باشند. تا قبل از هفت سالگی نه کودک را برای گفتن «متشکرم» و «معذرت میخواهم» به هیچ عنوان تحت فشار نگذارید، بلکه تنها با رفتارتان به او آموزش دهید. بالأخره او میبیند که شما با این کلمات زندگی میکنید و نتیجه رفتارتان را مشاهده خواهد کرد.
بعد از هفت سالگی میتوانید با روشهایی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، معذرتخواهی کردن را به کودک بیاموزید.
1. چه زمانی باید عذرخواهی کنی!
در ابتدا به کودکتان بیاموزید که چه زمانی نیاز به معذرتخواهی کردن است. برای او توضیح دهید که چطور ممکن است رفتار ما دیگران را ناراحت کند. اینکه کودک بتواند خودش را جای طرف مقابل بگذارد باعث تقویت حس همدلی هم میشود. کودکی که بتواند همدلی کند، پس میتواند عذرخواهی هم بکند، چون عمیقا متوجه حس ناراحتی دیگران میشود. پس کار بد و خوب را با این جمله به او یاد دهید «اگر خودت جای اون بودی و چنین رفتاری باهات میشد چه حسی داشتی؟»
2. کودک باید یاد بگیرید که معذرتخواهی کردن تنها به گفتن یک جمله تمام نمیشود که آن را با هر زبان بدن و هر تن صدایی بتواند تکرار کند. با انجام یک بازی به او آموزش دهید که هنگام معذرت خواهید باید آرام بایستید با طرف مقابل ارتباط چشمی برقرار کند، تن صدایش را تنظیم کند و بعد کلمات جادویی را بگوید و به فرد آسیبدیده قول تکرار نشدن و جبران کردن بدهد. این خیلی مهم است که کودک گمان نکند همه چیز با گفتن یک کلمه تمام میشود. تلاش برای جبران و تکرار نکردن کار خطا، اصل مهم این موضوع است.
3. کودکتان را درک کنید. همین که او کار خطایی را انجام داده، دلیل نمیشود که با گفتن جملاتی مثل «چه بچه بدی هستی» و «دیگه دوستت ندارم» او را طرد کنید. او باید بداند که شما تنها به خاطر این رفتارش ناراحت هستید و کل شخصیتش را زیر سؤال نبرید. با بیاحترامی نمیتوانید او را به یک فعل احترامآمیز تشویق کنید. به صحبتهایش گوش دهید و توضیحاتش را کامل بشنوید. شاید او هنوز نتوانسته بپذیرد که کارش اشتباه است. در عین حال آنقدر هم محبتآمیز و مدافع رفتار کودکتان نباشید که حسابی در مقابل کاری که انجام داده احساس بیتفاوتی داشته باشد و نیازی به عذرخواهی نبیند.
4. زنگ خطرها را جدی بگیرید. اگر متوجه شدید که فرزندتان مدام در حال عذرخواهی کردن است اما همان کار را دوباره و صدباره انجام میدهد، این زنگ خطر است. او یاد گرفته که همه چیز را با یک کلمه تمام کند و از زیر بار مسئولیت رفتارش فرار کند.