کد خبر: ۳۱۷۵
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک

باران زعیمی

فارغ‌التحصیل ممتاز رشته رادیو ـ تلویزیون بود و دستی بر آتش رسانه داشت و از آمریکا به ایران آمده بود، درست برخلاف موج فرار مغزهای کوچک و بزرگ زنگ زده. او متولد و شهروند آمریکا بود، کشوری که سال‌هاست مجسمه آزادی دارد. سال‌هاست مدعی حقوق بشر شده و آن‌قدر کدخداست که راه به راه برای کشورهایی که به زعم او حقوق بشر را نقض می‌کنند قطعنامه صادر کرده، مجازات تعیین می‌کند.

کشوری که آن‌قدر آزادی بیان و عقیده دارد که تحت لوایش می‌توان ـ نعوذبالله ـ به مقدسات هم دشنام داد! می‌توان به شکلی کاملا قانونی ازدواج دو همجنس را ثبت کرد و در جشن ازدواجشان شرکت نمود! آنجا داشتن اسلحه هم آزاد است و می‌توان به راحتی آب خوردن، همکلاسی‌ها و معلم‌ها را به رگبار بست! می‌توان هزاران فیلم دروغین تاریخی برای تحقیر و تسخیر ذهن و قلب ملت‌ها ساخت، کمی زرنگ باشی می‌توانی از جادوگران سینمایش هم جایزه اسکار بگیری!

کشوری آن‌قدر آزادی‌خواه که برخی دائما نگران هستند نکند کاری کنند که از طرف او متهم به نقض آزادی شده، مجازات شوند. آنجا هیچ‌کس حق ندارد به زور به بهشت برود! اما «ملانی فرانکلینِ» رنگین پوست، جلوه واقعی این کدخدای به ظاهر مؤدب را دیده بود. گرچه می‌توانست منفعلانه در گرداب ظلم و تبعیض سیستماتیک جامعه پیرامونی خود غرق شود اما شخصیت مقاوم و ظلم‌ستیزش انتخاب‌های متفاوتی برای او ایجاد کرد. او که حقیقت تاریک بهشت شداد آمریکایی را با پوست و استخوان درک کرده بود دل به مقاومت بست تا اینکه پروانه وجودش مجذوب نورانیت خمینی و انقلابش گردید و اسلام را نه با ارث و ژن که با جستجوگری و تفکر انتخاب کرد و پس از مدتی با نام «مرضیه هاشمی» میهمان ایران شد.

حالا آن مهد آزادی! شهروند خود را بی‌ هیچ جرمی غل و زنجیر کرده، حجاب از سرش برداشته، غذایش را گوشت خوک قرار داده است! همین‌قدر حقوق بشری و قانونمند! گویا کدخدای مؤدبِ برجام پرور بسیار عصبانی است؛ عصبانی از روایت‌های روشنگرانه مرضیه هاشمی درباره واقعیات حاکمیت استکباریش، عصبانی از کنار رفتن نقاب‌های تزویرش. عصبانی از این‌که چرا تمام دغدغه یک زن جلوه‌گری مادی نیست و عزمش را جزم کرده تا برای ملت‌های مظلوم مادری کند و افشاگر ظلم‌ها و خباثت‌های پیدا و پنهان باشد، پس باید هم انتقام بگیرد.

مرضیه هاشمی مرا یاد «مرضیه حدید‌چی» می‌اندازد. آن مرضیه، بانوی عالمه، شجاع و مبارزی بود که در ماجرای نامه شگفت‌انگیزی که خبر از فروپاشی ابرقدرت شرق می‌داد، نماینده مستقیم امام شد و حالا این مرضیه در همان جبهه و در خط مقدم استکبارستیزی می‌جنگد و پیام‌رسان افول و فروپاشی ابرقدرت غرب شده است. آن مرضیه مادر انقلاب بود و این مرضیه مادر بیداری اسلامی.

چقدر مایه مباهات است هموطن بودن با مادران انقلاب‌ها و بیداری‌ها. مجری، خبرنگار و مستندساز صاحب اندیشه و حق‌طلب آمریکایی‌الاصل هموطن من است. او هموطن ایمانی من و تمام مسلمانان ظلم‌ستیز، آزادیخواهان و عدالت‌طلبان جهان است چراکه وطن چیزی فراتر از مرزهای خشکی و آبی است. او باید آزاد شود.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: