کد خبر: ۲۹۰۰
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۴
پپ
آیا رضاخان مبدع سربازگیری به شیوه جدید بود؟
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ

عاطفه میرافضل

می‌توان گفت تفکر سربازگیری در حدود 400 سال پیش از میلاد مسیح شروع شده اما به خاطر موقعیت سیاسی و اجتماعی‌آن زمان این تفکر به مرحله عمل در نیامد و همان اصول ابتدایی یعنی استخدام افراد مزدور وداوطلب، شیوه‌های اولیه‌سربازگیری بوده است. «سربازگیری در ایران» که در طول تاریخ نام‌های گوناگون (محافظ، گارد جاویدان، یاران فناناپذیر، قزلباش، قوای محلی، تفنگچی لر، قوللر، نسقچی لر، سپاهیان ایلات، قوای ولایتی و غیره) خوانده شده تاریخچه‌ای بالنسبه طولانی دارد اما شرح مختصری از سربازگیری برمبنای «بنیچه» که چندان قدمتی هم ندارد ضروری است.

لغت «بنیچه» از کلمه «بن»به معنی اصل و ریشه مشتق شده اما بهتر آن است که آن را ماخوذ از کلمه بنه به معنی جفت بدانیم که واحد تقسیم مالیات در دهات ‌می‌باشد، زیرا بنه یا جفت اصطلاحی است کشاورزی، و به مقدار زمینی اطلاق می‌شود که با یک جفت گاو ‌می‌توان آن را شخم زد و چون تقسیم‌بندی در دهات بر مبنای جفت گاو و زمین (بنه) بوده است میزان این نوع مالیات را بر آن استوار نموده و به سبب اینکه مبنای سربازگیری قاعده ثابت و مشخصی داشته باشد از این رویه استفاده شد.

بدین ترتیب مقرر شد هر دو به تناسب و تعداد بنه و جفت دایر خود که بر همان اساس مالیات ‌می‌پرداخت تعدادی هم سرباز بدهد، و در این مورد تعیین گردید که که ازهر 10 نفر اهل ده یکی به خدمت سربازی برود. البته تلاش ‌می‌شد که سرباز خود دارای ملک و حشم باشد در غیر اینصورت آن چند نفر دیگر که به سربازی ‌نمی‌رفتند ‌می‌بایست مبلغ صد تومان به‌طور سرشکن جمع آوری نموده و برای خرید ملک و باغ و حشم و یا در واقع برای ایجاد علاقه به سرباز تعیین شده می‌دادند. جالب است بدانیم که ملک و دارایی خریداری شده تا خاتمه خدمت در رهن دولت باقی ‌می‌ماند تا بدین وسیله از فرار او جلوگیری کرده باشند و در صورت وارد آوردن ضرر و زیان به اسلحه و دیگر اموال دولتی وثیقه‌ای در دست دولت باقی باشد.

بر خلاف رسم امروز، خدمت سربازی را نمی‌توانستند با پول معاوضه کنند و اگر سربازی حاضر و مایل به خدمت نبود ‌می‌توانست شخص دیگری را با پرداخت مبلغی به او، برگزیند و این مبلغ بستگی به رضایت طرفین و طمع شخصی داشت که به خدمت می‌رفت.

آغازسربازگیری در ایران

اگر بپذیریم که ایران دوران صفوی، از منظر تجاری، سیاسی و نظا‌می ‌قدرتمندترین حکومت پس از حمله مغول به ایران محسوب می‌شود، باید اذعان داشت که نخستین تلنگر ضعف ساختار نظامی منسجم نیز در همان زمان زده شد. شکست ایران صفوی در جنگ‌های چالدران از لشکر عثمانی که تجهیزات نظامی به مراتب بهتری از ارتش ایران داشتند، این نگرانی را ایجاد کرد که برای ادامه حیات در دوران جدید، باید فنون نظامی نیز ارتقا یابد. این حس ضعف نظامی با شروع دوران قاجار و حرکت سریع کشورها به سمت پیشرفت و توسعه، و نخستین جنگ‌های ایران و روس، هویدا شد. شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس در زمان فتحعلی‌شاه، این واقعیت را نزد سیاسیون آشکار کرد که نظام سیاسی ـ اجتماعی و به تبع آن سازمان نظامی ایران فرسوده است و چنانچه همسو با عصر جدید حرکت نکنیم، امنیت ملی ایران به طور جدی به خطر خواهد افتاد. در همین زمان بود که برای نخستین بار، افرادی همچون عباس‌میرزا که در آن برهه مقام نایب‌السلطنه را در اختیار داشت با کمک افرادی از جمله، قائم مقام و پس از آن امیرکبیر، در تلاش برای بهبود وضعیت نظامی ایران برآمدند.

طرح تحول سربازگیری

همان‌طور که گفته شد، شکست ایران در جنگ‌های ده‌ ساله با روسیه، نخستین جرقه‌های اصلاحات ساختار نظامی در ایران را ایجاد کرد. عباس‌میرزا و میرزا ابوالقاسم قائم‌ مقام، همزمان با اصلاحات در سایر حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی، اصلاحات در ساختار نظامی کشور را نیز آغاز کردند. هرچند عباس میرزا به معنای امروزین اقدامی برای سربازگیری نکرد ولی ورود مستشاران نظامی فرانسوی برای آموزش سپاه ایران در زمان وی صورت گرفت و همین مسأله مقدمه‌ای شد برای اصلاحات بنیادی در ساختار نظامی ایران. پس از عباس‌میرزا، امیرکبیر به بهترین شکل راه وی را ادامه داد. وی پس از نشستن بر مسند صدارت در دوره ناصرالدین‌شاه، در نخستین اقدام تلاش کرد اصلاحات صورت گرفته در دوره عباس میرزا را ادامه دهد و در صدد بهبود آن‌ها برآید. هرچند به ظاهر امیرکبیر تمام تمرکز و توجه خود را بر امور آموزشی، فرهنگی و تحصیلی گذارده بود، ولی باید اذعان داشت که وی بیش از هر چیزی اقدام به نوسازی ارتش نمود و بیشترین وقت و توان خود را در این حوزه صرف کرد.

امیرکبیر عملا نوعی مالیات برای رؤسای قبایل و صاحبان املاک بزرگ وضع کرد و این افراد را مجبور نمود تا سالانه و با توجه به میزان کارگرانی که در اختیار دارند، به حکومت سرباز بدهند. بر این اساس، خوانین ایران ملزم شدند که افرادی را تحت عنوان سرباز در اختیار دولت قرار دهند و حتی هزینه‌های سفر آن‌ها تا محل اردوگاه و پرداخت مبالغی برای خانواده‌های آن‌ها نیز بر عهده خوانین قرار گرفت تا بدین ترتیب بخشی از هزینه‌های دولت نیز کاهش یابد.

سربازگیری امیرکبیر

امیرکبیر بر این باور بود که ارتش روح کشور است و پیش از هرگونه تلاش برای اصلاح و رفورماسیون در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور، باید نیروی نظامی و ارتشی کارآمد و قوی ایجاد کرد. به باور وی، مهمترین اصل در حکومت‌داری، حفظ و ارتقای امنیت داخلی و ملی است و بدون وجود یک ارتش منظم و مقتدر، رسیدن به این هدف ممکن نخواهد بود. بر همین اساس وی در کنار توجه به آموزش نظامیان و ورود تجهیزات نظامی به کشور، برای نخستین‌بار اقدام به سربازگیری از نقاط مختلف کشور نمود. تا پیش از این، مفهوم سرباز نزد دولتمردان ایرانی، چیزی شبیه چریک و اوباش بود. به همین دلیل این افراد نه تنها لباس‌های متحدالشکلی نداشتند بلکه عموما از وضع نامناسبی نیز برخوردار بودند. امیرکبیر در نخستین اقدام، این تفکر در خصوص سرباز را اصلاح کرد و نحوه سربازگیری را که تا پیش از این به شکل داوطلبانه و چریکی انجام می‌شد تغییر داد. وی عملا نوعی مالیات برای رؤسای قبایل و صاحبان املاک بزرگ وضع کرد و این افراد را مجبور کرد تا سالانه و با توجه به میزان کارگرانی که در اختیار دارند، به حکومت سرباز بدهند. بر این اساس، خوانین ایران ملزم شدند که افرادی را تحت عنوان سرباز در اختیار دولت قرار دهند و حتی هزینه‌های سفر آن‌ها تا محل اردوگاه و پرداخت مبالغی برای خانواده‌های آن‌ها نیز بر عهده خوانین قرار گرفت تا بدین ترتیب بخشی از هزینه‌های دولت نیز کاهش یابد. این شیوه سربازگیری امیرکبیر، به‌نام بُنیچه یا همان (خدمت اجباری خصوصی) معروف بود. این افراد تمامی سال را در اردوگاه نمی‌گذراندند و پس از سپری کردن دوران آموزشی و آشنایی کامل با امور نظامی، به محل زندگی خود باز می‌گشتند. با همین روش، در مدت زمان بسیار محدودی لشکری با حدود صدهزار پیاده و سی‌هزار سوار و عده‌ای توپچی که با فنون نظامی نیز آشنا شده بودند در اختیار دولت قرار گرفت و در زمان مناسب این افراد در اختیار دولت بودند.

ساخت قراولخانه

در خصوص برنامه‌های اصلاحی امیرکبیر در باب نیروی نظامی باید به این مسأله اشاره کرد که وی علاوه بر تهران، در شهرهای بزرگ دیگر نیز اقدام به ساخت اردوگاه و قراولخانه نمود. حداقل تجهیزات نظامی در تمامی این مکان‌ها نیز دایر بود. در واقع امیرکبیر با این طرح، امنیت داخلی و خارجی را در اکثر مناطق ایران ایجاد کرده بود و علاوه بر این با تمرکززدایی از پایتخت، بخشی از هزینه‌ها را نیز کاهش داد. به زبان امروزی باید گفت که امیرکبیر نه تنها سربازگیری مدرن را که از زمان عباس میرزا شروع شده بود اصلاح کرد، بلکه نخستین پادگان‌های سربازگیری را نیز در شهرهای بزرگ برقرار ساخت. با این حال، پس از مرگ وی برنامه اصلاحات او متوقف شد و تا پیروزی انقلاب مشروطه، آنچنان که باید توجهی جدی از سوی دولتمردان به مسأله سربازگیری و ساختار نظامی کشور صورت نگرفت.4با پیروزی انقلاب مشروطه و تسریع روند توسعه و نوسازی در ایران، شاهد اصلاحاتی در حوزه نظامی نیز بودیم. در این دوران علاوه بر اینکه شیوه سربازگیری دوره امیرکبیر مجددا احیا شد، برای نخستین‌بار نیروی انتظامی جدید به‌نام ژاندارمری نیز شکل گرفت. نیروی ژاندارم ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطه با طرح مستشاران سوئدی در ایران اجرا شد. هرچند از همان ابتدا کشورهای انگلیس و روسیه که به دنبال تضعیف بیشتر ایران بودند و همواره به طرق مختلف تلاش می‌کردند که ایران در مسیر توسعه گام برندارد، با این شیوه از نظامی‌گری در ایران مخالفت می‌کردند ولی ژاندارمری در ایران توانست راه خود را پیدا کند و اتفاقا برای اولین‌بار شاهد حضور افرادی با تحصیلات بالا در این جایگاه بودیم.

اجباری خصوصی

علاوه بر اینکه مشروطه‌خواهان تلاش کردند ژاندارمری را برای برقراری امنیت داخلی در ایران تأسیس کنند، نخستین قانون سربازگیری نیز در همین زمان و در دوران مجلس سوم شورای ملی به تصویب رسید. همان‌طور که گفته شد، از دوران امیرکبیر به این سو، نحوه سربازگیری در ایران به شیوه بُنیچه انجام می‌گرفت. این شیوه دارای اشکالاتی بود، به همین دلیل مجلس شورای ملی، طی چند جلسه مذاکره، قانونی به نام قانون سربازگیری مشتمل بر هجده ماده تصویب کرد. ماده نخست آن، اساس قشون‌گیری دولت ایران را بر روش بُنیچه (خدمت اجباری خصوصی) قرار داد. مواد دیگر این قانون نیز مواردی از قبیل شرایط سنی، دوره خدمت، حقوق و مزایا و تعداد نفرات ارتش را شامل می‌شد. بر پایه همین قانون، عده نفرات قشون صدهزار نفر در نظرگرفته شده بود. همچنین وزارت جنگ مسئول تدوین آیین‌نامه اجرایی و مأمور اجرایی آن بود.

ختم کلام

در انتها باید گفت که برخلاف تصور، رضاشاه نخستین کسی نبود که سربازگیری در ایران را تأسیس کرد. بلکه روند سربازی در ایران کاملا آهسته و تدریجی به تکامل رسید. اتفاقا باید به این مسئله توجه داشت که آنچه در دوران امیرکبیر تحت عنوان سربازگیری انجام می‌شد، از شیوه معمول دوران رضاشاه مترقی‌تر نیز محسوب می‌شد، زیرا در آن دوران افرادی برای جایگاه سربازی آموزش داده می‌شدند و حقوقشان به طوری بود که امکان امرار معاش خانواده و زندگیشان را فراهم می‌ساخت. درواقع چنانچه حیات سیاسی امیرکبیر طولانی‌تر بود و برنامه‌های وی ادامه پیدا می‌کرد، ایران پیش از دوران رضاشاه افسرانی تربیت کرده بود که به عنوان نیروی حرفه‌ای نظامی، فعالیت می‌کردند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: