کد خبر: ۲۸۷۵
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۶
پپ
صفحه نخست » ینگه دنیا

گردآوری و تنظیم:مریم سیادت

با دخترم رفتیم کتابخانه. دیدم بخش محلی «جشنواره میراث آکلند» در کتابخانه برگزار می‌شود. قرار است هر محله‌ای بخشی از میراث فرهنگی و کهن خود را به نمایش بگذارد.

با راهنمایی کتابدار به یک خانه کوچک با عمر صد ساله در نزدیکی کتابخانه رفتیم. فضا بوی نم و نا می‌داد. کتاب‌های قدیمی داخل قفسه‌ها چیده شده بود و فضا با شقایقِ بافته تزئین شده بود.

روی بخشی از دیوار پر بود از عکس‌های سیاه و سفید سربازان کشته شده در جنگ جهانی.

کتابدار گفت: همه این‌ها سربازان فدارکار محله ما بودن که جونشون رو فدا کردن تا ما الان راحت زندگی کنیم.

بعد یکی یکی توضیح داد صاحب اسم فلان مدرسه و یا فلان خیابان محل، کدام یک از این عکس‌ها بوده است.

می‌دانستم کشور نیوزیلند تجربه جنگ نداشته و تمامی این افراد برای پشتیبانی انگلستان از این سر دنیا سه ماه تمام دریا را نور دیده‌اند تا به اروپا برسند و در سپاه متفقین مبارزه کنند.

به کتابدار گفتم: خیلی تأسف‌آوره که این همه انسان از یه منطقه کوچک و دور در جنگ کشته شدن. ولی من منظور شما رو متوجه نشدم که گفتی اگه این‌ها نبودند ما هم نبودیم. این سربازها در خاک یه کشور دیگه کشته شدن. هیچ تجاوزی به سرزمین شما نشده بود و شاید اگه این افراد نجنگیده بودن در سرنوشت شما تغییری چندانی ایجاد نمی‌شد. در ضمن صد سال پیش این اتفاق افتاده. از نظر زمانی هم از شما خیلی دوره!

کتابدار گفت: نیوزیلند کشور ملکه‌ است. منافع بریتانیا منافع ماست. وقتی انگلیس فرمان میده برای برقراری صلح و از بین بردن آشوب نیاز به کمک داره وظیفه ماست که حمایتش کنیم. این سربازها برای صلح جهانی جونشون رو دادن و شاید اگه این‌ها تو خاک عثمانی کشته نمی‌شدن، پدران و مادران ما تو خاک خودمون زیر آتش می‌رفتن!

پرسیدم: مقبره این افراد کجاست؟

گفت: جسد هیچ کدوم به نیوزیلند برنگشته اغلب تو همون کشورهایی که کشته شدن دفن شدن. امشب خانمی که زائر قبور سربازها در چهار کشور دنیا بوده برای ما سخنرانی داره. اگه وقت کردی بیا.

بعد کتابدار یک شقایق کاغذی به دخترم داد تا در صلیبِ یادبود کشته‌شدگان بگذارد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: