زهرا صفایی زاده
لاک قرمز فیلمی است که نگاهی اجتماعی دارد و نزدیک تعریف یک ملودرام است. سبک ملودرام ترکیبی از چندین عنصر متضاد و متفاوت است. این اصطلاح که بیشتر در تئاتر رایج بوده واژه‌ای آشنا برای هنرهای دیگر همچون سینما محسوب می‌شود. از ویژگی‌های اصلی آن مبالغه بازیگران، حسی بودن، کشمکش‌های عاطفی اغراق‌آمیز، نقطه اوج هیجان‌انگیز و توجه بیشتر به گفتگو، تصویرپردازی، حادثه‌سازی و تنش است که به همراه موسیقی یا بدون آن اجرا می‌شود. این سبک آمیزه‌ای از ریتم و هارمونی و بازی بدنی بازیگر است. در آن؛ بازیگران می‌خندند و می‌خندانند، گریه می‌کنند و می‌گریانند، زندگی می‌کنند، می‌میرند و از مجموع این اعمال تماشاگران را دگرگون می‌سازند.
فیلم لاک قرمز با ساختاری روایی و محوریت ارائه پرتره قهرمان از یک دختر نوجوان امروزی شروع می شود. در ابتدا دو نوجوان را در راه مدرسه در یک پارک نشان می‌دهد که با زدن لاک قرمزی بر انگشتان، رؤیای ساده‌ای برای آینده می‌بافند ولی این رؤیاها همان‌جا به پایان می‌رسد. تماشاگر همراه یکی از دخترها به درون یک خانه می‌رود که تمام ارکان آن پوسیده و در حال ریزش است. پدر خانه‌نشینی معتاد می‌باشد که خرج خانواده را به ظاهر از راه درست کردن عروسک‌هایی چوبی به دست می‌آورد و حاضر نیست چیز اصطلاحا بدردبخور دیگری بسازد. او جهان‌بینی مشخصی ندارد و معلوم نیست با چه نگاهی به دنیا می‌نگرد که راضی به ساختن نردبان و صندلی نیست و تنها به ساخت عروسکی که نوازش می‌شود بسنده می‌کند. این نگاه زیبا بعدها در سایه تلخی‌های زور‌گویی و اعتیاد و بی‌مسئولیتی او کم رنگ و بی معنی به نظر می‌رسد. مگر نه این است که جهان‌بینی افراد دنیای آن‌ها را می‌سازد؟ پس دنیای زیبای پدر چرا اینگونه تلخ و ویران است؟! طوری که بعد از مرگ تصادفی‌اش خانواده دیگر نمی‌تواند از زیر ویرانه‌های که او ساخته، جان سالم بدر ببرد و سر پا بماند.
خانواده بعد از مرگ پدر از وضعیت بد به وضعیت بحرانی می‌رسد، بی‌سرپناهی به بی‌پولی و بیکاری اضافه می‌شود و عدم حمایت دولت و اقوام و مردم و همسایگان، فضای فیلم و قهرمانان آن را تا مرز نابودی می‌کشاند. کارگردان بر این ویرانه قهرمان و ستونی نو تعریف می‌کند. قهرمانی دست تنها و کوچک که نحیف و لاغر اما پر اراده و جسور است و می‌خواهد مسئولیت خانه و خواهر و برادر کوچکترخود را بر عهده بگیرد. قرار است که قهرمان تنها بماند برای همین آقای کارگردان خیلی زود، پدر را که هنوز هویت و جای پای مشخصی در فیلم پیدا نکرده بر اثر یک تصادف حذف می کند.
...