کد خبر: ۲۷۸۴
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۹
پپ
همه چیز درباره مهارت‌آموزی و آموختن
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

در جامعه‌ای مدرک‌گرا مثل کشور ما صحبت کردن از مهارت و علم‌آموزی بیرون از محیط‌های آموزشی رسمی مثل دانشگاه و مدرسه، کمی سخت است چرا که افراد گمان می‌کنند علم را تنها می‌توان در مدرسه و دانشگاه آموخت. برای یادگیری هر مهارتی نیاز حتمی به یک مربی و استاد وجود دارد و زمان آموختن پس از پایان دوره دانشجویی، سر می‌آید. اما آموختن یک پروسه‌ دائمی و همیشگی است و تا پایان عمر انسان جریان دارد. بخواهیم یا نه، تمایل داشته باشیم یا نه، مجبوریم به آموختن‌های مدام. پس چه بهتر که خودمان یادگیری و آموختن را مدیریت کنیم و بر اساس نیاز و علاقه‌مان به سمتشان برویم و دنبالشان کنیم. اما چه کنیم که هر روز بتوانیم چیزی جدید بیاموزیم، از کجا و چطور این آموزش را دریافت کنیم؟ آیا نیاز به شرکت در کلاس‌های متفاوت و یا قبولی در دانشگاه است؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ می‌گوییم.

علم در دستان تو نه در دانشگاه

در دوره دانشجویی درسی داشتیم با عنوان «آموزش و پرورش تطبیقی» که ذیل آن آموزش و پرورش کشورهای مختلف را بررسی می‌کردیم. یک ترم تمام، آموزش و پرورش اغلب کشورهای مطرح آسیایی و اروپایی را دوره کردیم. از آن کلاس چند آمار توی ذهنم مانده است؛ یکی از آن‌ها، آمار دانشجویان کشور سوئیس است. تنها ۲۰ درصد از فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌های سوئیس به دانشگاه می‌روند، این در‌حالی‌که حتی بعد از دوره ابتدایی، درصد کمی از آن‌ها به دبیرستان می‌روند و اغلب به کارآموزی رو می‌آورند و جذب بازار کار می‌شوند.

این را داشته باشید، تا درباره‌ unschool برایتان بگوییم. آن‌اسکول‌ها گروهی بودند دلزده از نظام آموزشی چرا که همه افراد، با استعداد و تواناهایی متفاوت را تحت یک آموزش خاص و یکسان قرار می‌دهد. آن‌ها می‌گویند انسان ذاتا کنجکاو است و به دنبال یادگیری است و باید اجازه داد که تجربه کند و در دانشگاهِ خودش بیاموزد و نه دانشگاه و مدرسه‌ای که کارخانه‌ای اداره می‌شود.

آن‌کالج‌ها همیشه یک دفترچه و قلم در اطراف خود دارند، خودشان به یادگیری زبان دیگری به جز زبان مادریشان اقدام می‌کنند. رشته مورد علاقه‌شان را پیدا می‌کنند و از طریق گروهی که این افراد را حمایت می‌کند، به کشوری که در آن رشته سرآمد است فرستاده می‌شوند تا بهتر بیاموزند، البته نه با شرکت در دانشگاه‌های آن کشور، بلکه یادگیری شخصی و از طریق کارآموزی، تلاش و تجربه فردی.

طبق آمار، این افراد مهارت و علم بیشتری دارند، موفقیت‌های بزرگی کسب می‌کنند و پولدارتر از همسن‌ و هم‌رده‌هایشان هستند.

اما ما را طوری بار آورده‌اند که برای کوچک‌ترین مهارت‌ها احساس نیاز به کلاس و مربی داریم. خلاقیت و کنجکاوی معمولا ما را به سمت کلاس‌ها می‌برد و نه جستجو و تلاش فردی!

با این مقدمه خواستم بگویم افرادی که دغدغه‌ آموختن و مهارت و علم‌آموزی دارند، با قبول نشدن در دانشگاه پرونده علم‌آموزیشان مختومه نمی‌شود و با قبولی در یک رشته‌ معتبر دانشمند به حساب نمی‌آیند و همان‌طور که خواندید نظام آموزشی در سراسر جهان دارد به سمت خودآموزی و علم‌آموزی مدام می‌رود.

چه کنیم که بتوانیم هر روز چیزی جدید بیاموزیم؟

قبل از هر چیز نیاز به یک ذهن هوشیار و آگاه دارید. ذهنی که می‌داند باید بیاموزد، هوشیارتر عمل می‌کند و فرق میان علم واقعی و شایعه و آگاهی‌های سطحی را تشخیص می‌دهد. برای داشتن ذهنی آگاه نیاز به تمرین داریم. اگر به آموختن به شکل یک فعالیت روزانه نگاه کنید خواهید دید که پس از گذشت زمانی کوتاه، ذهن شما به سمت علم‌آموزی می‌رود بی‌آن‌که اجباری در کار باشد. به‌عنوان مثال کسی که سال‌ها خود را مقید به آموختن زبان‌های دیگر کرده است، این روال تبدیل به بخشی از زندگی‌اش می شود و از آن لذت می‌برد و هر روز کلمه یا عبارت جدیدی را فرا می‌گیرد.

تشخیص علم واقعی

دومین قدم این است که در میان حجم اطلاعاتی که در دنیای امروز در دسترس است بتوانیم اصالت آن‌ها را تشخیص بدهیم‌. روزانه در شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های خبری، وبلاگ‌ها، مجلات، روزنامه‌ها و‌... انواع اطلاعات به خوردمان داده می‌شود. به کدامشان باید اعتماد کنیم؟

درستش این است که کمی در ارتباط با اطلاعاتی که این روزها به دستمان می‌رسد کمی سخت‌گیر باشیم و زودباورمان نشود. بخشی از این اطلاعات واقعی نیستند، منبع درست و حسابی ندارند و مستند به حساب نمی‌آید. پس سعی کنید اطلاعاتتان را از منابع دست اول بخوانید و بیاموزید. در این میان، کتاب‌ها از بقیه‌ منابع قابل اعتمادترند.

همچنین باید مسیرتان را روشن کنید. این‌که از هر چیزی تنها چند نکته بدانیم، ما را تبدیل به یک عالم همه چیز دان نمی‌کند، فقط از ما فردی میان‌مایه و متوهم می‌سازد که گمان می‌کند همه چیز می‌داند اما در واقع چیز زیادی بلد نیست. علایق و توانایی و نیازتان را بررسی کنید و بر اساس آن پیش بروید.

به اخبار روز دقت کنید

به خبرهایی که در طول روز منتشر می‌شود بی‌اعتنا نباشید. معمولا در این اخبار چیزهایی برای آموختن پیدا می‌شود. اما با یک شرط، همان که در بالا به آن اشاره کردیم. اخبار تنها می‌توانند به‌عنوان یک تلنگر به حساب آیند، توجه ما را به نکته‌ای جلب کنند و سپس ما برای راستی‌آزمایی آن تلاش کنیم و به دنبال بیش از آن برویم.

مطالعه کنید

آن‌قدر درباره فواید کتاب خواندن و آسیب‌های مطالعه نکرده شنیده و خوانده‌ایم که هر چه بگوییم تکراری است. همه ما می‌دانیم که چرا باید مطالعه کنیم. پس راهی به جز این نداریم که کتاب بخوانیم، حتی اگر قبل از خواب و 10 دقیقه برایش زمان بگذاریم. اگر زیادی سرتان شلوغ است می‌توانید هنگام رانندگی یا انجام کارهای خانه به یک کتاب صوتی گوش دهید. فقط کافی است ذهن ما به دنبال آموختن باشد، آن وقت است که راهش را پیدا می‌کند.

اینترنت را دست کم نگیرید

درست است که گفتیم باید سخت‌گیرانه‌تر با منابع اینترنتی برخورد کرد اما نباید این دسترسی فوق‌العاده به اطلاعات را دست‌کم گرفت. برای کشف چیزهای جدید در اینترنت جستجو کنید. اینترنت منبع نامحدود اطلاعات است و هر روز به اطلاعاتش اضافه می‌شود. البته باید مراقب باشید وارد سایت معتبری بشوید. پس از مدتی دستتان می‌آید که کدام سایت‌های اطلاعات مستند و معتبر دارند.

در محیط آموزشی قرار بگیرید

محیط آموزشی تنها به کلاس‌های رسمی درس و دانشگاه گفته نمی‌شود. هر محیطی که به آموخته‌های شما چیزی اضافه کند، محیط آموزشی است. اگر دوستانی دارید که با آن‌ها علایقی مشترک دارید، دوره‌های آموزشی بگذارید. به‌طور مثال می‌توانید با هم به یک گردش روزانه بروید به بناهای قدیمی سر بزنید و اطلاعات تاریخی‌تان را با هم به اشتراک بگذارید یا از کسانی که آن‌جا هستند و نقش لیدر را دارند، اطلاعات جدید دریافت کنید.

ویدیو ببینید

این روزها شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها پر از ویدیوهای آموزشی هستند. کافی است شما بخواهید چیزی را واقعا بیاموزید آن وقت است که می‌توانید چندین و چند آموزش تصویری را بیابید و تماشا کنید و چیزهای جدید یاد بگیرید.

سؤال بپرسید

برای گردآوری اطلاعات سؤال بپرسید. این یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای یادگیری چیزهای جدید است. مهم نیست چه سؤالی می‌پرسید مهم این است که چیز جدیدی یاد می‌گیرید. به‌عنوان مثال از دوستتان که اهل کشور دیگری است بپرسید زندگی در آن کشور چگونه است؟

یک زبان جدید یاد بگیرید

یادگیری یک زبان جدید بهترین روش برای گسترش دادن اطلاعات است. می توانید به کلاس‌های گروهی بروید یک معلم خصوصی بگیرید و یا با اپلیکیشن‌های آموزشی یاد بگیرید. زبانی بیاموزید که از آن منفعت ببرید. به‌عنوان مثال اگر شرکتی که در آن کار می‌کنید با ژاپن در ارتباط است ژاپنی یاد بگیرید.

بر اساس علایقتان بیاموزید

خودتان را مجبور به آموختن چیزهایی که به آن‌ها علاقه‌ای ندارید، نکنید. این‌که دوست شما عاشق پزشکی است دلیل نمی‌شود شما هم به دنبال اطلاعات پزشکی باشید، شاید بهتر است شما باغبانی را بیاموزید و اطلاعاتتان درباره گل و گیاه را بیشتر کنید. مراقبت از گل‌ها یکی از مؤثرترین روش‌ها برای یادگیری چیزهای جدید است. یاد می‌گیرید که چه گیاهانی مناسب آب و هوای محیطی که هستید انتخاب کنید، چگونه آن‌ها را بکارید و چگونه از آن‌ها مراقبت کنید.

ارتباط برقرار کنید

در مقابل ارتباط با آدمای جدید گارد نگیرید. با آدم‌های جدید آشنا شوید و بدانید که یکی از بهترین راه‌ها برای یادگیری ارتباط برقرار کردن با مردم است. هر ارتباط تازه، الزاما به معنای شریک شدن کل زندگی خصوصی و روابط گسترده و تبعات آن نیست، بلکه می‌توانید ارتباط‌هایتان را مدیریت کنید و از آن‌ها چیزهای تازه بیاموزید.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: