کد خبر: ۲۷۵۰
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۳
پپ
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

زندگی ما از تعداد زیادی تصمیم‌های ریز و درشت که در مسیر زندگیمان می‌گیریم ساخته شده است. در واقع تصمیم‌هایمان نشان‌دهنده حد و حدود، خواسته‌ها، عقاید و علایق ما هستند. نتایج تصمیم‌گیری‌های ما خواه کوچک و کم‌ اهمیت باشند، خواه بزرگ و تعیین‌کننده، مستقیما بر احساسات و شخصیت ما اثرگذارند.

تصمیم‌گیری مهارتی است که باید آن را بیاموزیم. اگرچه که آنچه تا پیش از این بوده‌ایم، موقعیت، امکانات، توانایی و کمبودها، بر تصمیم و انتخاب ما اثرگذار است، اما مهارت‌هایی در این زمینه وجود دارد که می‌تواند به انتخاب بهترین گزینه و تصمیم‌گیری درست، کمک می‌کند.

با این حال برخی از افراد همیشه از زیر بار تصمیم‌گیری شانه خالی می‌کنند. چرا؟

چرا عده‌ای زود و راحت تصمیم می‌گیرند و معمولا نتایج رضایت‌بخشی هم نصیبشان می‌شود، اما برخی دیگر نه بلدند تصمیم بگیرند و نه نتایج خوبی دستشان را می‌گیرد؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ می‌دهیم و چند مهارت در راستای تصمیم‌گیری را مرور می‌کنیم.

یک موقعیت ساده

مرد رو به همسرش می‌کند و می‌گوید: «می‌خوام ببرمت یه رستوران خوب» زن ذوق‌زده می شود و تشکر می‌کند. هر دو وارد رستوران می‌شوند، مرد دارد به انتخابش جلوی همسرش می‌بالد و زن هیجان‌زده به محیط رستوران و آدم‌ها نگاه می‌کند و ستایشگرانه به همسرش لبخند می‌زند. بعد از چند دقیقه، گارسون با منوی رستوران به آن‌ها نزدیک می شود و منتظر می‌ماند تا زوج جوان انتخابشان را اعلام کنند. مرد دارد موشکافانه منو را می‌خواند، قیمت‌ها را بررسی می‌کند، در مورد برخی غذاها سؤالاتی از گارسون می‌پرسد، مثلا می‌پرسد در این رستوران از چه گوشتی برای کباب استفاده می‌شود یا می‌پرسد آیا از برنج ایرانی و محلی استفاده می‌کنید؟

زن اما سردرگم بدون آن‌که بتواند چیزی را درست بررسی کنید، چشمش از بالا تا پایین منو می‌رود و برمی‌گردد. مرد انتخابش را انجام داده و منتظر زن است: «عزیزم انتخاب کردی؟» زن خجالت‌زده و در‌حالی‌که سعی می‌کند نشان دهد برایش چندان هم مهم نیست که شام چه چیزی می‌خورد و قانع و سربه‌راه به نظر برسد می‌گوید: «تو چی انتخاب کردی؟» مرد انتخابش را بلند تکرار می‌کند و زن می‌گوید: «همین خوبه، منم همینو می‌خورم»

برخی از ما که در انتخاب یک غذا برای شام هم عاجزیم و نمی‌توانیم به سرعت انتخاب کنیم، در مواقع حساس و بزرگ‌تر بیش از این‌ها دچار سردرگمی می‌شویم.

چرا سخت تصمیم می‌گیریم؟

علل متفاوتی وجود دارد که باعث می‌شود بعضی افراد در تصمیم‌گیری دچار تردید و یا حتی فرار از موقعیت شوند. یکی از این علل می‌تواند تعدد تصمیم‌گیری‌های اشتباه در گذشته باشد. تصور کنید که شما از ده تصمیم‌گیری که در گذشته داشته‌اید، راضی و خشنود نیستد و این نظرتان راجع به خودتان این است که همیشه اشتباه می‌کنید. این خودپنداره، مهارت و اعتماد به نفس فرد را در گرفتن تصمیم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

یکی دیگر از علت‌ها می‌تواند این باشد که شما شخصیتا به حرف دیگران زیادی اهمیت می‌دهید، بیش از آنچه لازم است و از آن‌جایی که نمی‌توانید همه را با تصمیمتان راضی نگه دارید، نمی‌توانید به جمع‌بندی برسید.

در مواردی هم ممکن است فرد مبتلا به ADHD باشد. ADHD مخفف Attention-deficit hyperactivity disorder است و به معنای اختلال کم‌توجهی ـ بیش‌ فعالی است که فرد در این صورت توانای دقت و تمرکز بر روی یک موضوع را ندارد، در یادگیری کند عمل می‌کند و در عوض از فعالیت بدنی بیش از اندازه و غیرمعمول برخوردار است. این افراد معمولا در بزرگسالی نگران «تصمیم غلط» خود هستند.

مهارت‌ تصمیم‌گیری

1ـ به خودتان حق اشتباه بدهید

لازم است در هر وضعیتی که هستید به خودتان حق اشتباه کردن را بدهید. اگر فردی هستید که اغلب تصمیم‌هایتان نتایج رضایت‌بخشی به دنبال داشته، ممکن است با این تصور که همیشه باید درست تصمیم بگیرید و همه از شما این انتظار را دارند، دچار تردید و ترس شوید. یا اگر کسی هستید که آمار تصمیم‌های اشتباه‌تان بیش از درست‌هایش است، بهتر است به خودتان بگویید که همه حق دارند که اشتباه کنند و این احتمال برای تمام بنی بشر وجود دارد. چه کسی را می‌شناسید که تمام عمر بدون اشتباه زندگی کرده باشد؟

2ـ صریح و شفاف باشید

می‌دانید در میان فلاسفه «تعریف» جایگاه ویژه‌ای دارد. یعنی تا وقتی که یک «تعریف» جامع و کامل از چیزی بیان نشود، ادامه دادن درباره آن تنها به سوءبرداشت و سوءتفاهم می‌انجامد. داستانی که مولوی از چهار نفر که یک درهم داشتند و می‌خواستند خوراکی بخرند و همگی «انگور» می‌خواستند اما هر کدام به زبانی آن را می‌گفتند و همین باعث نزاعشان شده بود، مثالی دقیق برای این موقعیت‌هاست. تا تعریف دقیقی وجود نداشته باشد، تصمیم درستی هم گرفته نخواهد شد. سؤال و مسئله را درست و صریح برای خودتان توضیح دهید. بنویسید، یا حتی صدای خودتان را ضبط کنید. وقتی مسئله را درست بیان کنید، می‌دانید که خواسته‌تان چیست و دنبال چه چیزی هستید.

3ـ شما همیشه هم ناموفق نبوده‌اید

در طول روز بارها و بارها مجبور به تصمیم‌گیری می‌شویم. صبح که بیدار می‌شویم اما آنچه در ذهن ما بیشتر ثبت می‌شود آن‌هایی است که نتیجه اشتباهی داشته. در خاطر اغلب ما نمی‌ماند که با یک انتخاب رشته درست چقدر توانستیم در کارمان موفق باشیم، اما وقتی تحت تأثیر احساساتمان یک ازدوج ناموفق داشتیم، همیشه آن را در خاطرمان مرور می‌کنیم. تصمیماتتان را ثبت کنید تا یادتان بماند که تصمیم‌های درست هم کم ندارید و با این کار اعتماد به نفستان تقویت می‌شود.

4ـ تحقیق کنید

بی‌گدار به آب نزنید. معمولا بی‌گدار به آب زدن ویژه‌ آن‌هایی است که احساساتشان آن‌ها را کنترل و مدیریت می‌کند. این افراد حق تحقیق و پرس‌و‌جو را به خود نمی‌دهند، یا اگر هم بدهند، به نتایج بی‌توجهند چون دلشان در هر حال آن چیزی را میخواهد که احساسشان تأیید می‌کند، نه عقلشان. پس خوب و کافی تحقیق کنید. برای این کار از کسانی که تجربه‌ای در زمینه مورد تصمیم شما دارند، بپرسید و نه از هر کسی. منابع مستند و صداقت‌پیشه، در اولویت هستند.

5ـ در یک مسیر حرکت کنید

توجه داشته باشید که همه‌ ما اهدافی بلند‌مدت در زندگی داریم که داریم در آن مسیر حرکت می‌کنیم و بر اساس آن تصمیم‌های کوچک‌ترمان را می‌گیریم. نباید فراموش کنید که آن اهدف کلان و اصلی چه بوده است. به یاد خودتان بیاورید تا از مسیر خارج نشوید و راحت‌تر تصمیم بگیرید.

6ـ تکرار کنید

بد نیست که خوب و بد تصمیمتان را بنوسید. یا صدای خودتان را ضبط کنید و تمام آنچه در ذهنتان هست را عنوان کنید. از مثبت تا منفی. بعد آن را دوباره بخوانید یا بشنوید. بارها و بارها! در این حالت هر بار نکات تازه‌ای دستتان می‌آید.

7ـ مکث کنید

هرگز در‌حالی‌که مضطرب، عصبانی یا ناراحت هستید، تصمیم نگیرید. تحمل کنید، به خودتان فرصت بدهید. تنها بشوید و خلوت کنید، مکث کنید و بعد خوب فکرکرده و تصمیم بگیرید. تصور کنید که آن‌قدر از دست همسرتان عصبانی هستید که به مرز انفجار رسیده‌اید. پیامکی می‌نویسید سرشار از عصبانیت، خشم، پرخاشگری، گله و طعنه و در همان حال آن را برای همسرتان می‌فرستید، نتیجه روشن است، سوءتفاهم بیشتر، دلخوری فزاینده و فاصله غیرقابل کنترل. اما اگر به خودتان زمان بدهید. عکس‌العملی نشان ندهید. اگر چیزی می‌نویسید و عصبانیتتان را خالی می‌کنید، آن را پاره کنید، حذف کنید. حتی یک خواب چند ساعته، یک معاشرت و پرت کردن حواس هم می‌تواند به آرمش شما و بازگشتن به موقعیتی که بتوانید درست تصمیم بگیرید کمک می‌کند.

8ـ همه گزینه‌ها را یادداشت کنید

یکی از شرایطی که باعث سردرگمی و تصمیم نگرفتن می‌شود تعدد گزینه‌هاست. یعنی شما نمی‌توانید بین چند گزینه بهترین را انتخاب کنید. هر چه گزینه‌ها بیشتر باشد کار بیشتری می‌برد تا به نتیجه برسید. همه را یادداشت کنید و نکات مثبت و منفی‌اش را به خاطر آورید و بعد از میان آن‌ها یکی را انتخاب کنید.

9ـ به امان خدا رها نکنید

برخی از ما همه‌ مراحل را طی می‌کنیم اما در نهایت می‌گوییم: «حالا بعدا راجع بهش بیشتر فکر می‌کنم» و آن‌قدر این فکر کردن را طولش می‌دهیم تا زمان هی کش می‌آید و فرصت از دست می‌رود. برای خودتان زمانی را مشخص کنید تا طی آن زمان تصمیمتان را بگیرید و اجرا کنید. هرگز تصمیمی که گرفته‌اید را مشمول قانون «حالا ببینم چی میشه» نکنید و اجرایی‌اش کنید.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: