عاطفه میرافضل
روزی که یک الف بچه ملیگرا، با 18 سال سن دست به اسلحه شد و امپراطوری اتریش را در شهر سارایوو در بوسنی به قتل رساند فکر نمیکرد این قتل شعله جنگی بینالمللی را شعلهور سازد و نتیجهاش مثل یک دومینو سسلسلهوار این اتفاقات را رقم زند؛ اتریش ـ مجارستان به صربستان التیماتوم داد. امپراتوری روسیه که متحد صربستان بود دست به بسیج نیروهای خود زد که این خود موجب نگرانی متحد اتریش ـ مجارستان، یعنی امپراتوری آلمان شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دو جبههای به متحد روسیه، یعنی فرانسه حمله کرد. برای سرعت بخشیدن به روند حمله به خاک فرانسه، ارتش آلمان طرح اشلیفن را اجرا کرد که به موجب آن نیروهای آلمانی از خاک بلژیک برای حمله به فرانسه بهره میبردند. تجاوز آلمان به خاک بلژیک باعث شد که متحد این کشور، یعنی امپراتوری بریتانیا نیز به آلمان اعلان جنگ دهد! این جنگ پایان تعدادی از نظامهای پادشاهی اروپا را هم رقم زد و مایه نابودی چهار دودمان پادشاهی هابسبورگ، هوهن تسولرن، عثمانی و رومانوف به ترتیب در امپراتوریهای اتریش ـ مجارستان، آلمان، عثمانی و روسیه تزاری شد. این جنگ همچنین زمینه را برای انقلاب روسیه مهیا ساخت؛ امری که بر آینده جهان تأثیر گذاشت و از چین تا کوبا به انقلابهای سوسیالیستی دامن زد و از سویی زمینهساز تبدیل شوروی به یک ابرقدرت جهانی شد که مقدمهای برای شروع اجراهای جنگ سرد شوروی با آمریکا بود.
در خاورمیانه هم با نابودی امپراتوری عثمانی، ترکیه پایهگذاری شد و سرپرستی موقت مناطق عربنشین تحت حکومت این کشور تا زمان استقلال آنها بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. با فروپاشی امپراتوری اتریش ـ مجارستان در اروپای مرکزی کشورهای تازهای همچون چکسلواکی و یوگسلاوی پدید آمدند و کشور لهستان با پیوند بخشهایی از خاک امپراتوریهای آلمان، روسیه و اتریش ـ مجارستان استقلال خود را پس از دو قرن بازیافت. وقوع این جنگ در حالی بود که ایران تحت سلطه حکومت متزلزل و ضعیف احمدشاه قاجار بود و اعلام بیطرفی کرده بود اما زهی خیال باطل! نیروهای متخاصم از جنوب و شمال وارد ایران شدند. ارتش روسیه تزاری تا دروازههای تهران پیشروی کرد اما از منقرض کردن سلسله قاجار منصرف شدند. در جنوب مردم محلی در چند نوبت با متجاوزان انگلیسی درگیر شدند که از مهمترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران میتوان به مقاومت دلیران تنگستان، دشتستان و دشتی در استان بوشهر و ناصر دیوان کازرونی در فارس و نبرد جهاد در خوزستان اشاره کرد. این برگ از تاریخ به خوبی هویدا میسازد که در عرصه سیاست بینالملل و در فقدان یک اقتدار مرکزی، بازیگران این عرصه باید خودیار باشند. در غیر این صورت در کوتاهترین زمان ممکن توسط قدرتهای دیگر بلعیده میشوند.
بدبختی در ایران
ایران در آغاز جنگ جهانی اول وضعیت رقتانگیزی داشت. کشور پس از انقلاب مشروطه دستخوش فراز و نشیبهای گوناگون شده بود و عملا دولت مقتدری وجود نداشت و جنگ جهانی اول این آشفتگی و هرج و مرج را تشدید کرد. مناطق وسیعی از کشور بر اثر جنگ نابود شده بود؛ دهها هزار ایرانی بر اثر قحطی و جنگ بیمار شدند و مردند و بسیاری بر اثر جنگ و حمله نظامی دچار خسارت شده و خانه و کاشانه خود را از دست دادند.در مورد تلفات و کشتههای ناشی از آثار جنگ آمار متعددی گزارش شده است. آمارهایی که گاه تا نیمی از جمعیت کشور را تخمین زدهاند. کشوری که در آن مقطع، کمتر از 20 میلیون نفر جمعیت داشت پس از جنگ به چیزی حدود نصف کاهش یافت. جمعیت تهران نیز که در آغاز جنگ چیزی حدود چهارصد هزار نفر تخمین زده شده است پس از پایان جنگ به دویست هزار نفر تقلیل مییابد. در واقع مجموعهای از عوامل در این وضعیت اسفبار و دردناک تأثیرگذار بودند. از فروپاشی نظام سیاسی در داخل تا شروع جنگ و شیوع قحطی.1
قحطی گسترده
از آغاز جنگ جهانی اول قیمت کالاها در ایران به شدت افزایش یافت. در واقع صادرات کالا از اروپا به ایران متوقف شد. البته در این مقطع اقلامی که در داخل تولید میشد با افزایش چندانی روبرو نبودند. در واقع مواد مصرفی که توسط خود مردم تولید میشد همچون برنج، گندم و شکر افزایش چندانی نیافته بود ولی هزینه زندگی خارجیها که بیشتر مصرفشان شامل کالاهای اروپایی میشد متفاوت بود. در واقع در یکی دو سال اول جنگ قیمتها افزایش چندانی نداشت و مردم توان برآورده کردن حداقلها را داشتند. ایران از نوامبر 1914 که با حمله انگلیسیها به خوزستان مواجه شد، به جنگ جهانی وارد شد. اشغال ایران پس از این وارد مرحله تازهای شد به نحوی که تبریز به تصرف عثمانیها درآمد و روسها برای بیرون راندن عثمانیها به کشور حمله کردند. درست در همین مقطع بود که کشور با بحران کمبود مواد غذایی و غله روبرو شد. قیمت کالاهای اساسی به شدت در حال افزایش بود و مردم در تأمین نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه شده بودند.
درحالیکه روسها تمام جوی موجود در بازار را برای اسبهایشان با قیمتی نازل خریداری کرده بودند در کرمانشاه برخی نانواها خاک سفید را با آرد مخلوط میکردند تا حجم آن بیشتر شود. تأمین نان مردم پایتخت به مشکلی جدی تبدیل شده بود و امکان یافتن بسیاری از اقلام دارویی وجود نداشت. بدینترتیب تهران با دورهای از بلوای نان روبرو شد. فقر آنچنان گسترش یافته بود که صدها تن در خیابانهای شهر به گدایی مشغول بودند و گاهی یک نفر را دوره کرده و به او هجوم میبرند. این رویه تقریبا در بسیاری از شهرهای ایران متداول شده بود. در ساوجبلاغ روزانه تعداد زیادی از مردم بر اثر گرسنگی جان خود را از دست میدادند. در مشهد و قم مردم روی به تحصن آورده بودند و به تلگرافخانهها پناهنده شده بودند.
گرسنگی فراگیر
با آغاز سال 1918 میلادی وضعیت دیگر بحرانیتر از قبل شده بود. در آغاز سال در عرض یک هفته در تهران حدود 51 نفر بر اثر سرما و گرسنگی در خیابانهای تهران جان باختند. در قم نیز همین تعداد مردند و تعدادی نیز جسدشان بر روی زمین مانده بود. برخی از مردم برای تغذیهشان تنها خون گوسفند در اختیار داشتند. در تهران کار به جایی رسید که میانگین کشتهها بر اثر گرسنگی به 36 نفر در روز رسید.
دنسترویل انگلیسی قحطی وحشتناکی را در همدان گزارش میدهد. «هر کس که قدمی در شهر میزد با آزاردهندهترین مناظر روبرو میشد. اگر کسی از بیتفاوتی خارقالعاده مشرق زمینیها که میگویند خواست خداست، برخوردار نباشد، نمیتواند این صحنهها را تاب بیاورد. مردم میمیرند و کسی نیست که کمکی کند و گاه جسد آدمها آنقدر کنار جادهها ـ بیآنکه کسی بدان توجه کند ـ میماند تا آنکه از بیم لطمه به دیگران، دیگر چارهای جز دفن آنها نباشد. در خیابان اصلی شهر از کنار جسد پسر نه سالهای عبور کردم که روشن بود در همان روز مرده بود، صورتش میان گل و لای پنهان شده بود و مردم از دو سویش به شکل عادی عبور میکردند، گویی او هم یکی از موانع عادی سر راه است.» وی همچنین میگوید آنهایی که غله را پیشخرید میکردند و به اصطلاح عمده فروش بودند از فروش غله به انگلیسیها سود فراوانی نصیبشان میشد اما حاضر نبودند این سود را با مردم عادی و بینوای شهرشان تقسیم کننند.2
حمله تیفوس
در بهار 1918 وضعیت حتی وخیمتر هم شد. این بار عامل دیگری به عوامل گذشته افزوده شد. این بار تیفوس و تیفوئید(حصبه) به قحطی فراگیر و رقتبار مردم افزوده شده بود. کار به جایی رسیده بود که مردم علف، سگ و مردار حیوانات و حتی انسان را میخوردند. این قحطی مختص شهرهای کوچک و بزرگ نبود و سراسر کشور از تهران تا شیراز و از تبریز تا مشهد را دربر گرفته بود. تعداد عادی مرگ و میر در تهران چیزی بین ده تا پانزده نفر در روز بود که بر اثر این وضعیت به چیزی حدود صد و هشتاد نفر افزایش یافته بود و این خود به خوبی گواه و نشاندهنده وضعیت آن روزگار ایران بود. کار به جایی رسیده بود که در گورهای دستهجمعی مردم را دفن میکردند. هر جا هم که قحطی از آن رخت بربسته بود تیفوس و وبا جای آن را گرفته بود. در برخی از گزارشها حتی تعداد کشتههای وبا بیش از قحطی نقل شده است.3
خیانت انگلیس به مردم گرسنه
شاید یکی از اسفبارترین گزارشهایی که از این مقطع تاریخی به دست داده شده است نحوه برخورد انگلیسیها با بروز قحطی در کشور بوده است. در واقع انگلیسیها در جنگ با عثمانی و پس از شکست و عقبنشینی از مواضع خود درحالیکه مردم کشور با فقر و گرسنگی غیرقابل تحملی دست و پنجه نرم میکردند، تمام آذوقهها و غلات را یکجا از بین بردند، مبادا این آذوقهها به دست نیروهای عثمانی در جنگ بیفتد، آذوقههایی که با ظلم و جور از شکم گرسنه مردم شهر، زده بودند. آنها همچنین به جای وارد کردن آذوقه از هندوستان به لطایفالحیل مختلف گندم و جو و سایر کالاهای اساسی مردم را که درگیر قحطی شده بودند به قیمت بسیار ناچیز میخریدند. مبادا از اینکه غلات را با کشتی از هندوستان وارد کنند. زیرا میتوانستند با کشتیهایشان به جای غذا ادوات و تجهیزات نظامی فراوانی را جابجا کنند. مضاف بر این انگلیس در این مقطع به درخواست دولت ایران که به پول نفتش نیاز مبرم داشت پاسخی نمیداد و در واقع به بهانه درگیر بودن این کشور در جنگ جهانی از پرداخت حقوقی که تا حدود زیادی نیز ضایع شده بود سر باز میزد. اما این ظلم و تعدی به نیروهای انگلیسی محدود نماند. روسها نیز که بهعنوان نیروی دیگر درگیر در ایران بودند مصائب وارد شده بر مردم ایران را دو چندان کردند. نیروهای متجاوز روسیه که در غرب ایران درگیر جنگ بودند برای تأمین هیزم مورد نیاز خود به خانههای مردم هجوم میبردند و در و پنجره خانههای مردم بیپناه و بیدفاع را از جا میکندند و میسوزاندند تا بدینترتیب وضعیت دردناک مردم کشورمان را دو چندان کنند.4
منبع
http://www.iichs.ir/s/4360
*محمدقلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه: محمد کریمی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387