یاسمین رضوی
حرف زدن و ارتباط برقرار کردن، از علایق انسان است که اتفاقا به آن نیاز مبرمی هم دارد. یعنی اگر انسان نتواند از طریق صحبت کردن احساسات، خواستهها و افکار خود را منتقل کند، خودتان حساب کنید که چه اتفاقی میافتد. اما در این میان حرفهایی هست که نباید به کسی گفت، این حرفها همانهایی هستند که بهشان میگوییم «راز»! البته که هیچکس دلش نمیخواهد رازش فاش شود یا راز کسی را عمدا فاش کند. اما برخی اوقات شرایطی پیش میآید که حواسمان به چیزهایی که داریم میگوییم نیست یا اینکه نمیتوانیم خودمان را بابت دانستن یک خبر کنترل کنیم و آن را در دلمان نگه داریم، علاوه بر این احساسی که از دانستن موضوعی روی دلمان سنگینی میکند اعم از شادی، غم، افسردگی، احساس گناه یا... را گمان میکنیم با بازگو کردنش میتوانیم سبک کنیم و زمین بگذاریمش. در اغلب موارد، پس از گفتن حرفی که راز محسوب میشده چه مربوط به خودمان باشد چه راز دیگری، پشیمان و افسردهایم! اما معمولا راه بازگشتی نیست. رازها که تکلیفشان روشن است، اما گاهی درباره زندگی خودمان هم و اتفاقاتش دچار سردرگمی هستیم که چه چیزهایی را باید با دیگران درمیان گذاشت و چه چیزهایی را باید برای همیشه در دلمان نگه داریم؟! همچنین گاهی آنقدر درباره رازها بیخیال عمل کردهایم که نمیدانیم چطور رازنگهدار باشیم، در ادامه به این دو سؤال پاسخ خواهیم داد.
راز چیست؟
راز یا سر همان چیزی است که باید در پنهان بماند و برای دیگران بازگو نشود. شاید با خودتان بگویید چه ضرورتی دارد که آدم حرفی را با خودش مدتها حمل کند و به کسی نگوید؛ خداوند اولین رازدار عالم است. اگر خداوند قرار بود تمامی اسرار زمین و آسمانها یا حتی اسرار مربوط به بندگان را با دیگران شریک شود، یا در میان بگذارد، چه وضعیتی میشد؟
حضرت علیعلیهالسلام میفرمایند: هر كه راز خود را بپوشاند، قدرت انتخاب در دست اوست! این بهترین ضرورتی است که میتوانیم برای رازداری بگوییم. حتی اگر حرف پنهان شده، ربطی به آبروی شما هم نداشته باشد، باز هم بازگو کردن آنقدر انتخاب را در زندگی شما کم میکند. چرا؟ چون دیگر علاوه بر همه مسائلی که باید به آن بیندیشید، به نظرات دیگری و نگاه او و بهطور کل تمام مشکلاتی که حضور یک نفر دیگر ایجاد میکند، اضافه میشود.
انواع راز
رازها دو بخشاند؛ رازهایی که مربوط به دیگران است و رازهایی که شخصی است و به مسائل زندگی خودمان ربط دارد. معمولا افراد به آن چیزی میگویند راز که به آبروداری ربط داشته باشد، اما چیزهایی هم وجود دارد که ممکن است هیچ ربطی به آبرو نداشته باشد و حتی اگر همه عالم هم از آنها باخبر شوند، نه تنها آبروی شما نرود که نسبت بهتان دید مثبتی هم پیدا کنند، اما آن خبر یک «راز» است و نباید به دیگران گفت!
رازهایی که گمان نمیکنیم راز باشند
افکار
افکار و استدلالهای شخصی شما، مال خودتان است و قرار نیست همه از آن باخبر شوند. این که شما امروز به «آینده»، «برنامه زندگی»، «هدف یک سال دیگرتان»، «مرگ» و هزاران نکته دیگر فکر کردهاید، امری معمولی است که همه انسانها هم آن را روزانه تجربه میکنند. از میان همین افکار است که شخصیت، نگاه به زندگی، ایدئولوژی، اهداف و برنامههای ما شکل میگیرد. آدمهای موفق جهان، معتقدند که باید با افکارمان مثل راز برخورد کنیم و آنها را با دیگران در میان نگذاریم.
کار خیر
کارهای خیر هم از آن جمله کارهایی هستند که باید مخفی بمانند. بالأخره هر کدام از ما در طی روز خوب است که کاری خیر و بشردوستانه انجام دهیم، مهم نیست کمک چندمیلیونی به یک مؤسسه خیریه و کمک در ساخت مدرسه باشد یا گرفتن بار یک پیرزن ضعیف که دارد از خیابان عبور میکند. مهم این است که لازم نیست کارهای خیرمان را برای کسی شرح دهیم. خاصیت کار خیر، انرژی مثبتی است که از آن دریافت میکنیم. یعنی شما به یک نفر کمک میکنید و سودی میرسانید، اما این سود یکطرفه نیست، قطعا از قبل آن کار سودی معنوی و روحی هم به شما میرسد که همان حال خوب است، گفتن و بازگو کردن کار خیر برای دیگران، از حال خوب کار خیر کم میکند.
اهداف
شاید شما هم در نوجوانی مورد سؤال «هدفت در زندگی چیست؟» قرار گرفته باشید. البته که آن زمان وضعش فرق میکند و منظور ما شامل اهداف کلی زندگی که بین همه انسانها مشترک است، نمیشود. یعنی همه هدفشان این است که علمشان را در رشتهای افزایش دهند، پولدار شوند، مفید باشند، ازدواج کنند و...
منظور ما از اهدافی که جنبه راز پیدا میکنند، آن دسته از هدفهایی است که کمی کوچکترند. حضرت علیعلیهالسلام میفرمایند: موفقترين كارها، كارى است كه با كتمان كامل صورت گيرد!
مثلا لازم نیست اگر قرار است از این شنبه سبک تغذیهتان را تغییر دهید، در مهمانی روز جمعه آن را به همه اعلام کنید. اگر قرار است برای یک سفر دلنشین برنامهریزی کنید و پولهایتان را جمع کنید و شش ماه دیگر به سفر بروید، نیازی نیست از الان دیگران از این هدف شما باخبر شوند.
جزئیات زندگی
جزئیات سبک زندگیتان را با دیگران به اشتراک نگذارید. متأسفانه این روزها شبکههای اجتماعی دارند کاری میکنند که دیگر رازی در جهان باقی نماند و این اصلا خوب نیست. صفحه شخصی افراد را باز میکنی و عکسهای متفاوتی میبینی که حاوی جزئیات زندگی اوست. از سبک تغذیه گرفته تا چیدمان اتاق خواب، از انتخاب وسایل خانه گرفته تا جزئیات رابطه عاطفی با همسر یا حتی لحظات خاص و خصوصی به دنیا آمدن کودک! اینجا دقیقا همان جایی است که بحث حریم شخصی مطرح میشود. همهمان انتظار داریم دیگران به حریم شخصیمان احترام بگذارند، اما خودمان اولین نقضکننده آنیم!
کار به سرانجام نرسیده
شاید بشود این یکی را هم جزئی از اهداف به حساب آورد. اما تفاوتهایی دارد. کاری که هنوز از به سرانجام رسیدنش مطمئن نیستید را با دیگران در میان نگذارید. اگر خواستگاری به منزلتان آمده یا قرار است به خواستگاری بروید، آن را به کسی نگویید. امری است که هنوز شکل نگرفته و نباید دیگران از آن باخبر شوند. تفاوت این رازها این است که قرار نیست تا ابد مخفی بمانند، بعد از به سرانجام رسیدن، دیگران هم باخبر می شوند، اما فعلا به کسی نگویید: امام جوادعلیهالسلام میفرمایند: آشكار كردن چيزى، پيش از آن كه استوار گردد، موجب تباهى آن مىشود!
زندگی مشترک و راز مگو
تصور ما این است که با ازدواج کردن باید کل زندگیمان را با طرف مقابل شریک شویم و با هم ادامه دهیم. ادامه دادن با هم درست، اما قرار نیست کل زندگیتان را با همسرتان شریک شوید. به هر حال او هم آدمی است مثل شما و بهتر است به هزار و یک دلیل از همه چیز باخبر نشود. یکی از اهداف رازداری در زندگی مشترک محافظت از همسر، خانواده و زندگی است. چند نکته از چیزهایی که نباید حتی با همسرتان آن را در میان بگذارید را در ادامه بررسی میکنیم:
1ـ اشتباهات گذشته
تصور نکنید حالا که ازدواج کردهاید باید هر آنچه در گذشته برایتان اتفاق افتاده است را برای طرف مقابل بازگو کنید و او دیگر نسبت به گذشته شما بیتفاوت است. اشتباهات گذشتهتان را نیازی نیست بازگو کنید. در دلتان نگه دارید، مگر آنهایی که دیگر راز نیستند و عده زیادی از آنها باخبرند و لازم است همسرتان نیز آنها را بداند. این موارد را باید در جلسات چندم آشنایی مطرح کنید. بهطور مثال اگر شما پیش از این یکبار تا پای ازدواج و عقد رفتهاید و همه میدانند، آن را از همسرتان مخفی نکنید. اما اگر در گذشته اشتباهی ازتان سر زده و کسی هم از آن مطلع نیست، آن را در دلتان نگه دارید.
2ـ مشکلات کار
این مسئله بیشتر به مردان مربوط میشود که با مشکلات کارشان مثل یک راز برخورد کنند. ضرورتی ندارد اهل خانه از چند و چون و مشکلات و مصائب کاری شما باخبر شوند.
3ـ اختلاف با خانواده پدری
سعی کنید اختلافاتتان با خانواده شماره یک را به سمع و نظر همسرتان نرسانید. آن بخش را بگذارید در همان خانه پدری بماند. اگر شما با مادرتان مشکلی دارید، مربوط به شماست و نه همسرتان، با بازگو کردنش فقط شأن خانوادگی و مادرتان را پایین میآورید. اگر نیاز به همدردی دارید به مشاور معتمد مراجعه کنید.
ادامه دارد...