یاسمین رضوی
مرد گوشی تلفن همراهش را روی میز گذاشته و برای بیرون گذاشتن زبالهها، چند دقیقهای خانه را ترک کرده است. زن، همین که گوشی موبایل را تنها و رهاشده میبیند، دست به کار میشود. اگر آقا برای موبایلش رمزی تعیین کرده باشد که همسرش از آن بیخبر است، جنگ شروع میشود جنگی که ابتدا در ذهن زن اتفاق میافتد و بعد، آتشش دامان همسر و اطرافیان را هم خواهد گرفت. مهم نیست در آن گوشی موبایل چه اتفاقی افتاده است، تنها چیزی که اهمیت دارد و مثل خوره روح زن را میخورد، این است که: «اگه یه ریگی تو کفشش نبود، چرا برای موبایلش رمز گذاشته؟»
ورود تکنولوژی موبایل و دستیابی راحت و ارزان به شبکههای اجتماعی که باعث سهولت رابطهها شده و فصل جدیدی در روابط میان فردی را آغاز کردهاند، آسیبهایی هم با خود به دنبال دارند که به دلیل مواجه مستقیم افراد با آنها، برای کلیه کاربران قابل لمس و درک است. یعنی اغلب افراد حتی اگر شده یکبار با چنین مسائلی روبرو شدهاند.
یکی از مشکلات معاصر زندگیهای متأهلی، مسئله اعتمادسازی و در کنارش حریم خصوصی است. البته هنوز حد و حدودش برای جامعه ما درست و حسابی تعریف نشده است. یعنی افراد میدانند که داشتن حریم خصوصی حق هر فردی است اما در کنار آن اعتقاد صریح دارند که در میان همسران «حریم خصوصی» معنایی ندارد و همه چیزشان باید برای هم رو باشد. آنچه در این جستار میخواهیم به آن بپرازیم در باب کنترل کردن همسران به وسیله سرکشی به گوشی موبایل است. اما و اگرها و چون و چراهای این رفتار را بررسی کرده و به بایدها و نبایدهایش میپردازیم.
تو مالِ منی
همسران نسبت به هم احساس مالکیت دارند. این حس در مورد فرزندان هم وجود دارد. اما در مورد همسر با نوعی غیرت و حساسیت ویژه همراه است. این حس مالکیت از همسر، بیش از آنکه به یک فرد به نام همسر باشد به زندگی مشترک است. درواقع علاقه به حس مالکیت میانجامد و فرد برای از دست ندادن آن حسابی تلاش میکند. اما ممکن است در مسیر تلاشهایش اشتباهاتی هم داشته باشد. شما هر چیز ارزشمند دیگری هم در زندگی داشته باشید، برای حفظ آن تلاش خواهید کرد. این دارایی نیاز به نگهداری همه جانبه دارد. اما این حفظ و نگهداری تا کجا طبیعی است و از چه زمان به یک رفتار مرضی تبدیل شده و همسر به موجودی کنترلکننده و آزاردهنده که خود و طرف مقابل را آزار میدهد تبدیل میشود؟
کمی مثبت فکر کنید
اگر همسرتان برای موبایلش رمز گذاشته است، اولین فکری که به ذهنتان میآید این است که «حتما یه ریگی به کفششه! پس چرا تا قبل از این رمز نمیذاشت؟» شما آدم بدبینی هستید. پس قبل از اینکه بخواهید از رفتار شوهرتان سردربیاورید باید مراقب باشید که این بدبینی، باعث تیره شدن روابطتان و آسیبرسان نشود.
بدبینی و بددلی از آن احساساتی است که کافی است آجر اولش را بگذارید، آنوقت مجبورتان میکند که تا ثریا بروید. با بدبینی مقابله کنید. به خودتان یادآوری کنید که همسرتان تا پیش از این فردی سازگار و متعهد بوده است و قرار نیست با «رمز گذاشتن» روی موبایلش تبدیل به یک مرد خائن در ذهن شما شود و این به معنا نیست که حتما پشت پرده خبرهایی است! نفس عمیق بکشید و لبخند بزنید. در بسیاری از مواقع این مسئله هیچ دلیل بدی ندارد.
بدبینم و کنترل میکنم
میگوییم بدبین نبوده و مدام توی ذهنتان در حال بافتن سناریوهای خیانت نباشید. چرا؟ مطمئنا نمیخواهیم حواستان را پرت خوشبینی کنیم تا یک روز چشم باز کنید و ببینید زندگیتان از دست رفته است. بلکه هدف ما متوجه کردن شما به یک اصل اساسی است و آن اینکه بدبینی شما را به دام رفتارهای آسیبرسان دیگری میاندازد که هم آرامش را از خودتان و هم از همسر و خانوادهتان سلب میکند. بدبینی شما را تبدیل به فردی شکاک و کنترلگر میکند. اینکه صدایی مدام توی ذهنتان بگوید: «چرا رمز گذاشت» «چرا موقع جواب دادن به تلفنش از اتاق بیرون رفت» و چراهای دیگر، باعث میشود مدام سعی کنید رفتار همسرتان را کنترل کنید؛ «اگه راست میگی گوشیت رو بده ببینم» «اگه راست میگی همینجا تلفنت رو جواب بده» و... روشن است که کنترل کردن همسر، باعث دلخوری میشود چون شما با این کار چند پیام مستقیم و غیرمستقیم به او مخابره میکنید:
ـ به تو اعتماد ندارم.
ـ اعتماد به نفس کافی ندارم.
ـ تو مستعد خیانت کردنی.
توجه کنید که هیچکدام این پیامها به نفعتان نیست و اصلا ممکن است خود تبدیل به یک علت برای از دست رفتن زندگی شود. چرا که بدبینی باعث افسردگی، خشم، پرخاشگری و... شده و این صمیمیت رابطه و آرامش خانه را از بین میبرد؛ امیرالمؤمنینعلیهالسلام میفرمایند: «کسي که حس بدبيني دارد از همهکس وحشت دارد.»
به کدام شکها اعتماد کنیم؟
اگر دچار وسواس فکری هستید بهتر است به افکار شکاکانهتان بیتوجه باشید. کسی که آنقدر یک فکر میرود روی اعصابش و آنقدر خودخوری میکند و حول و حوش یک مسئله کوچک چیزهایی بزرگ میبافد تا آن را تبدیل به فاجعه در ذهن خود کند، دچار وسواس فکری است.
اگر سالهاست با همسرتان زندگی میکنید و او هیچگاه اهل روابط خارج از خانواده نبوده، احتمالا شک شما بیمورد است. اگر شما در مورد هر چیزی دچار بدبینی و شک هستید، نباید به شک در مورد همسرتان اعتنا کنید.
چرا بدبینم؟
اگر مدتهاست که با این حس دست و پنجه نرم میکنید و از آن آزار میببینید بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید. اما اگر ابتدای راه هستید و گمان میکنید شک به جانتان افتاده و دارید کنترلتان را روی مسئله از دست میدهید، بنشیند و با خودتان حسابی فکر کنید. شاید ریشههای بدبینی را کشف کنید. کشف ریشهها به درمان کمک میکند در واقع سررشته را به دستتان میدهد. شاید خاطره بدی از گذشته دارید که باعث شده کسی را از دست بدهید. شاید مادری داشتهاید که مدام توی ذهنتان خوانده که مردها همه در حال خیانتاند و به هیچ مردی نباید اعتماد کرد. شاید داستانهایی درباره اطرافینتان و روابط پنهانیشان میدانید و این مسئله دارد شما را بدبین میکند.
معنای حریم خصوصی در ازدواج
اگر از آنهایی هستید که معتقدید حریم خصوصی در زندگی مشترک بیمعناست، به نظر میرسد باید در مورد اعتقاداتتان کمی تجدید نظر کنید. ازدواج به معنای استحاله شدن در طرف مقابل نیست. بالأخره افراد استقلال در هویت و شخصیت دارند، نیاز به تنهایی و مسائلی خاص خودشان دارند. درست است که حریم خصوصی افراد با هم متفاوت است اما نمیتوان نادیدهاش گرفت و انکارش کرد. ممکن است برخی از پیامهای تلگرام و اینباکس ایمیلش جزء حریم خصوصیش باشد و دیگری اینها را حریم خصوصی نداند و چیز دیگری را به عنوان حریم خصوصی برگزیده باشد، در هر صوت شما باید طرف مقابل و حریمش را بشناسید و آن را جدی بگیرید.
تلفن همراه هم را چک نکنیم
در تلفن همراه همسرتان دنبال چه چیزی میگردید؟ دنبال خیانت؟ میخواهید ببینید که آیا با کسی در رابطه است یا نه؟ خب؟ بعدش میخواهید چه کار کنید؟ دعوا کنید؟ طلاق بگیرید؟
هر طور که حساب کنید این پروسه، پروسه معیوبی است و طرف مقابلتان فکر میکند به او توهین شده، شما عملا به او میگویید که اعتمادی که شیرازه و قوام زندگی است را به او ندارید. به جای چک کردن تلفن همراه همسرتان به او احترام و عشق هدیه کنید، بیشتر محبت کنید، اعتماد به نفستان را بالا ببرید، اعتماد را بشتر کنید و اجازه ندهید این بازی خطرناک بینتان رایج شود که از روی لج و لجبازی مُدام در حال کنترل وسایل شخصی و حریم خصوصی هم باشید.
چرا موبایل رمزدار؟
شاید همسرتان یک دلیل ساده برای رمزگذاری روی موبایلش دارد؛ شاید میخواهد از حریمش در محیط کار مراقبت کند. شاید نگران گم کردن گوشی است و میخواهید از اطلاعات موبایلش با رمزگذاری محافظت کند. با هم صحبت کنید. لازم هم نیست همان اول کار با پرخاشگری و دعوا بپرسید که چرا چنین کاری کرده است و مگر دارد چه کار میکند که نیاز به رمز دارد. ظریف و غیرمستقیم گفتگو کنید.
بیخیال باشیم؟
هیچکس توقع ندارد و حتی توصیه نمیکند که شما نسبت به زندگی و رفتار و روابط همسرتان بیتفاوت باشید و برایتان فرقی نکند که همسرتان با چه کسانی روابط باز دارد. این دقیقا خلاف قداست خانواده و تعهد زوجین به هم است. اما قطعا کنترل و چک کردن بیش از حد و مرضی همسر نیز، راهکار مناسبی برای نشان دادن توجه نیست. این تعهد و کنترلگری باید درونی باشد. شما با محبت، عشق، اعتماد، احترام، صمیمیت، گذشت، اعتماد به نفس، داشتن مهارتهای زندگی و... کنترلگری را از منبع بیرونی به یک نیروی کنترل درونی منتقل میکنید که هم آرامش خودتان را تأمین میکند و هم آرامش همسرتان را.