محمد صادق عبداللهی
طلوع خورشید داغ تابستان و پایین آمدن کرکره مدارس و در کنار آن بیبرنامگیهای تلویزیون برای پر کردن اوقات فراغت خانوادهها به ویژه در ساعات پایانی روز موجب گردیده چشمان بسیاری منتظر آخر هفته باشند تا رامبد جوان با خنداونه در قاب تلویزیون ظاهر شود و ساعات شادی را با خوشمزگیهای جناب خان برای ملت ایران خلق کند.
خندوانه که پنج سالی است مهمان خانه ایرانیان شده با خلاقیتهای رامبد جوان و تیم همراهش توانسته در جذب مخاطب موفق عمل کند. اما فصل پنجم خنداونه به گفته بسیاری از مخاطبین تلویزیون کم رونقتر از فصلهای گذشته از کار در آمده و ظاهرا نشان میدهد رامبد جوان و تیمش دیگر ایده جدیدی نداشته و هر آنچه که در آستین خلاقیت خود داشتهاند در فصلهای پیش خرج کردهاند.
ظاهرا این کمبود ایده که حتی در شخصیت جناب خان، با وجود غیبت در فصل پیش، نیز نمود یافته است موجب گردیده نویسندگان برنامه برای خنداندن مردم و روشن نگه داشتن چراغ برنامه، به سمت شوخیهای جنسی بروند که این از خندوانه و به ویژه رامبد جوان که همواره سعی داشته با زبان طنز در راستای ارتقاء فرهنگ تلاش کند بسیار بعید است.
در قسمتهای گذشته با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکتکنندگانی که نیازمند جذب رأی تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند و با این وجود غالبا هم از سانسورها گلایهمندند. این مسئله تا بدان حد رسید که «پانتهآ بهرام»، یکی از مربیان و داوران خندانندهشو، خطاب به «محمدمتین نصیری»، شرکتکننده مرحله اول مسابقه خنداننده شو از گروه اشکان خطیبی، که در استند آپ خود به کرات از شوخیهای جنسی استفاده میکرد این موضوع را تذکر داده و از نامتناسب بودن شوخیهای او با سنش گلایه کند.
در دیالوگهای جناب خان نیز که طرفداران بسیاری به ویژه در میان قشر کودک و نوجوان دارد این مسئله به کرات دیده میشود و تقریبا شبی نیست که جناب خان باشد و شوخیهای جنسی با طعنه و کنایه از زبان او بیان نشود.
عوامل خندوانه و ناظرین پخش قطعا میدانند مخاطب این برنامه خانوادههایی هستند که عموما با کودکان و نوجوانان خود به پای تلویزیون مینشینند و توقع دارند محتوای آنچه که مشاهده میکنند نیز مناسب با فضای خانواده باشد و قطعا این بهانه که «این نوع از شوخیها در همه جا وجود دارد» و یا چسباندن صفت «بیظرفیت» به منتقدین نمیتواند دلیلی قانعکننده برای پخش هر شوخی باشد چرا که رسانه ملی با همه جا فرق دارد و از آن توقع است حتی اگر این نوع از شوخیها در همه جا وجود دارد با فرهنگسازی در جهت مقابله با ولنگاریهای فرهنگی گام بردارد. اما ظاهرا پرمخاطب بودن برنامهای در صداوسیما مجوزی است برای هر لودگی به گونهای که هر چقدر بر مخاطبان برنامهای افزوده شود قدرت مجری و تهیهکننده برای جابجا کردن خطوط قرمز و مرزهای اخلاقی افزایش مییابد.
واکنش کاربران فضای مجازی به ۱۸+های خنداونهای
این نوع از شوخیها، هر چند که در فصلهای گذشته خندوانه و در دور اول برنامه خنداننده شو نیز وجود داشت، اما در این فصل اوج بیشتری گرفته است و موجب شده داد بسیاری از کاربران فضای مجازی نیز بلند شود.
«جلیل محبی»، یکی از فعالین فضای مجازی، در این خصوص در توئیتر خود مینویسد: «چقدر خجالتآور است این شوخیهای جنسی استند آپهای خندوانه. دردمون رو به کی بگیم آقای علی عسگری، آقای موسوی، آقای سرشار، آقای اسفندیاری، آقای ایکس و ایگرگ و زد به خدا ما از خانوادمون خجالت میکشیم. شما از زن و بچهتون خجالت نمیکشید؟»
کاربر دیگری با نام «میم اخلاقی» نیز در این خصوص توئیت کرد: «بدبختانه یکی از پزهایی که تو کشورمون برای متمدن بودن و یا منورالفکر بودن برای این جماعت تازه رسیده مرسوم شده، شوخیهای سبک و جنسی است. صداوسیما هم یا از این ور پشت بوم در حال افتادنه یا از اون ور و همیشه هم خوابه»
همچنین «محمدرضا شهبازی» نیز که خود از هنرمندان طنزپرداز است نوشت: «بعد از چند شب برگزاری خنداننده شو در خندوانه حالا میشه مطمئن بود که هجو پدر و مادر به شوخیهای جنسی که از سری قبل راه افتاده بود اضافه شده. خدا کنه تعمدی نباشه!»
یکی دیگر از مواردی که موجب اعتراض بسیاری از کاربران شد، ترانه گیلکی بود که سعید عزتاللهی، ملی پوش تیم ملی فوتبال کشورمان، در خندوانه اجرا کرد. یکی از کاربران توئیتر با نام کاربری «خوابالوی مدرسه موشها» با اشاره به این ترانه مینویسد: «اگه آقای سانسورچی صداوسیما ذرهای معنی ترانه گیلکی که سعید عزتالهی امشب تو خندوانه خوند رو میدونست، قطعا اجازه پخش نمیداد.»…
تلویزیون خاموش بهتر است!
متأسفانه استفاده از شوخیهای جنسی نه تنها در خندوانه بلکه در بسیاری از فیلمهای کمدی سینما، مانند فیلم هزارپا که هماکنون در حال اکران است و برنامههای کودکی همچون کلاه قرمزی به معضلی جدی تبدیل شده و نشان از ناتوانی و ضعف نویسندگان طنز ایران در خنداندن مردم و کودکان دارد. ظاهرا آنها هنری جز استفاده کنایهآمیز از شوخیهای جنسی نداشته و طنز را در این مسئله خلاصه میدانند!
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار با هنرمندان و دست اندرکاران صداوسیما در سال ۱۳۸۹ با هشدار نسبت به این مسئله میفرمایند: «واقعا خط قرمزهایى هست که باید رعایت شود. یک جاهایى عبور از برخى از خطوط قرمز اخلاقى ـ منظورم خطوط قرمز سیاسى هم خیلى نیست؛ عمدتا انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست.»
با این توصیفات به نظر میرسد اگر تلویزیون قادر به کنترل محتوای برنامههای پخش شده نیست همان بهتر که برنامهای نساخته و با بازپخش برنامههای گذشته حداقل به بدتر شدن آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و عادیسازی مسائل مستهجن در جامعه کمک نکند.
امید است هنرمندان و طنزپردازان با افزایش تواناییها خود و ناظرین محتوایی با افزایش نظارتها بیش از پیش به فکر سلامت اخلاقی جامعه ایرانی و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی باشند.