گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
تصور کنید برای مشکلتان به بیمارستان یا مطب پزشک مراجعه کردهاید و کمی هم نگران هستید. حتی اگر احتمال کوچکی وجود داشته باشد که شما ضمن درمان یا عمل جراحی مشکلی پیدا کنید، پزشک آلمانی معمولا بدون هیچ ملاحظهای به شخص شما تمام احتمالات را میگوید! کاری ندارد که در چه شرایطی هستید و همراه دارید یا نه! شبیه برگه بخش عوارض جانبی اطلاعات دارو، و البته با قیافهای جدی به شما میگوید که این درمان میتواند باعث خوابآلودگی، سرگیجه، حالت تهوع، مشکلات تنفسی، ایست قلبی و... برای شما شود!
ـ دوستم خانم شعاعی در ماه سوم بارداری، یک کرم لایهبردار سطحی پوست صورت را میخواست استفاده کند که به فکرش رسید با دکترش مشورتی بکند. دکتر کرم را که دید، با چشمان گرد شده و حالتی نگران و مضطرب به او اصرار میکرد که به یاد بیاورد آخرین بار کِی این کرم را استفاده کرده. گفت «فکر میکنم دو ماه پیش، قبل از اینکه بدانم باردارم هم یکبار استفاده کرده بودم.» دکتر بعد از اینکه به دوستم گفته بود احتمالا فرزندش بدون دست و پا متولد خواهد شد! او را فرستاده بود پیش دکترهای دیگر، که یکیشان پرونده را گذاشت در وبسایت مشورت تخصصی پزشکان و در نهایت به خانم شعاعی گفتند که احتمالا مشکلی نیست، و نگران نباشد!
ـ همین خانم شعاعی در ماه پنجم بارداری داشت میرفت فرودگاه که بیاید ایران. دکترش تشخیص داده بود پرواز برایش مشکلی ندارد. دو سه ساعت مانده به پرواز، درد باعث شد بدون همراه برود بیمارستان! دکترها با اینکه میدانستند او در چه وضعیتی به بیمارستان آمده و تنهاست همراه هم ندارد، به او گفته بودند باید عمل جراحی شود و ضمن عمل احتمال سقط و مشکلات دیگر برای خودش هم زیاد است. که البته خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیامد و دوست ما سالم و سلامت از بیمارستان برگشت.
ـ ایزابل، دوست آلمانی مشترک ما، حال خانم شعاعی را از من پرسید. گفتم که در چه شرایطی مجبور به انجام عمل جراحی شده. گفت «باید به دیدنش بروم و بگویم که این پزشکان آلمانی هیچ سرشان نمی شود! البته این رویه کاری آنهاست و به این رفتار عادت کردهایم، اما کاملا درک میکنم که اگر از فرهنگ دیگری به آلمان آمده باشی، شرایط وحشتناکی خواهی داشت.» بعد هم سرش را نشانم داد که یک چسبزخم زده بود وسط موهایش. گفت: چند روز پیش برای یک زائده پوستی روی سرش رفته یک عمل جراحی سرپایی انجام دهد. و گفت که اجازه نداده دکتر داستانش را شروع کند، وسط حرفش پریده که: «میدانم که ممکن است بمیرم یا فلج شوم، لطفا کارت را انجام بده!» و دکتر گفته بود: «فقط تکمیل میکنم که ممکن است عفوتنی در سرت ایجاد شود که این عفونت منجر به مرگ تو شود!»