کد خبر: ۲۳۱۱
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۹
پپ
به مناسبت میلاد حضرت معصومه‌سلام‌الله علیها و روز دختر
صفحه نخست » گزارش

فاطمه اقوامی

خوشحال بودند و سرمست... فکرش را هم نمی‌کردند به این راحتی و بدون اینکه زحمتی بر دوش‌شان بیفتد، آرزویشان برآورده شود... خبر داشت دهان به دهان در شهر می‌گشت و لخند شادی بر لبان آن‌ها می‌نشاند... دلشان می‌خواست بدانند او چه عکس‌العملی در برابر این خبر دارد؟! آیا راه آن‌ها را پیش می‌گرفت و این ننگ پیش آمده را در زیر خروارها خاک پنهان می‌کرد یا تا ابد زخم زبان‌های‌شان را به جان می‌خرید... در تصورشان این بود که چهره او را هم مثل خیلی از آن‌ها در این موقعیت از شدت ناراحتی و غم این بلا سیاه شده و عرق شرم به پیشانی‌اش نشسته... اما وقتی او را دیدند تمام تصورات‌شان بهم ریخت... برعکس آن چیزی که فکر می‌کردند او نه ناراحت بود و نه شرمگین... سرش بالا بود... لبخندی بر لب داشت و برق شادی در چشمانش می‌درخشید... باورشان نمی‌شد، او فهمیده بود فرزندش دختر است و غمی به دل نداشت و صورتش از همیشه بشاش‌تر به نظر می‌رسید؟! مگر چنین چیزی امکان داشت؟! باید به خیال خام خودشان او را متوجه این بلایی که بر سرش آمده بود می‌کردند به همین خاطر تمسخرها شروع شد و او را ابتر خواندند... اما او استوار ایستاد و با خواندن جملات آسمانی پروردگارش جواب تمامی آن حرف‌ها را داد: «انا اعطیناک الکوثر... فصل لربّک و انحر... انّ شانئک هو الابتر»...

و اینگونه بود که بر تمام باورهای غلط و پوچ بشر درباره داشتن فرزند دختر مهر بطلانی زده شد و بهترین آن‌ها، کوثر (خیر کثیر) لقب گرفت... و چه سعادتی بالاتر از این برای تمام دختران در طول تاریخ...

این هفته به مناسبت میلاد با سعادت حضرت معصومه‌سلام‌الله علیها و روز دختر گزارشی را به نگاه مهربان شما همراهان همیشه همراه تقدیم می‌‌کنیم.

همین یک افتخار ما را بس است

هنوز به دنیای نیامده بود اما نامش بر زبان برخی از ائمه‌علیه‌السلام جاری بود و و درباره شخصیت بلند مرتبه او سخنانی ذکر می‌شد. مثلا پدربرزگش حضرت امام جعفر صادق‌علیه‌السلام می‌فرمود:«... بانویی از فرزندان من در آن جا (قم) دفن خواهد شد که فاطمه دختر موسی نام دارد و با شفاعت وی همه شیعیان وارد بهشت می‌شوند.»

فاطمه معصومه دختر والامقامی بود که در آغوش امامت پرورش یافت و به رتبه و مرتبتی رسید که پدرش در مقام امامت درباره‌اش ‌فرمود: «فداها ابوها». جمعی از شیعیان به مدینه آمده بودند تا سؤالات خود را در محضر امام موسی کاظم مطرح کنند و جوابش را بیایند اما آن حضرت در مسافرت بود. آن‌ها هم فرصت ماندن نداشتند و ناچار بودند زود به شهر و دیار خود بازگردند پس تصمیم گرفتند که سؤالات‌شان را بنویسند و تحویل افراد خانواده امام بدهند تا در سفر بعدی، جواب‌هایش را دریافت کنند. این کار را انجام دادند و نوشته را تقدیم خانواده امام کردند. موقع خداحافظی که شد در کمال ناباوری دیدند دختر دردانه امام، حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها که سن کمی داشتند پاسخ تمام آن سؤالات را نوشته است. نوشته را با خوشحالی گرفتند و راهی شدند. در مسیر بازگشت، در بین راه به امام موسی کاظم‌علیه‌السلام برخورد کردند و ماجرا را برای‌شان تعریف کردند. امام نوشته را گرفت و آن را خواند و سپس در تأیید آن پاسخ‌های حکیمانه سه بار فرمودند: «فداها ابوها» (پدرش فدایش باد)

یکی دیگر از شواهد عظمت و بزرگی این بانو، آن است که زیارت‌نامه‌‌شان از طرف معصوم یعنی برادرشان امام رضا‌علیه‌السلام صادر شده و زیارت‌شان هم رتبه زیارت معصوم در نظر گرفته شده است. آنجا که امام‌ رضا‌علیه‌السلام فرمودند: «هرکس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرا زيارت کرده است.»

همه این‌ها و هزاران نقل تاریخی دیگر حکایت شأن و مقام بانویی دارد که در طول عمر شریف‌شان هیچ مردی سعادت پیدا نکرد با ایشان ازدواج کند و باعث شده حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها تاج افتخار جامعه دختران تا انتهای تاریخ قرار نام گیرد و حالا چند سالی است روز میلادی که به نام ایشان در تقویم به ثبت رسیده، روز دختر نام گرفته و دختران ایران زمین چنین روزی را جشن می‌گیرند و مفتخرند که دختری هستند با یک تبار پر افتخار.

قدم نو رسیده مبارک است؟!

قدیم‌ترها وقتی خبر می‌رسید لطف الهی شامل حال یک زوج جوان شده و قرار است یک فرشته کوچولو به جمع دونفره‌شان اضافه شود، دل بعضی‌ها می‌لرزید که نکند قدم نورسیده مبارک نشود و دست سرنوشت دختری را تحویل آن‌ها بدهد و بدبختی برایشان به ارمغان آورد و این تصور غلط هر روز رشد کرد و تبدیل به یک باور غالب شد و تا مدت‌های زیادی زندگی را به کام دختران آن روزگاران را تلخ و گزنده می‌کرد. برای یافتن دلایل شکل‌گیری این باور غلط باید صفحات تاریخ را حسابی زیر و رو کرد و یک نگاه دقیق و همه‌جانبه‌ای به آن داشت اما بی‌شک یکی از روشن‌ترین و واضح‌ترین دلایل این اتفاق را می‌توان در شرایط اجتماعی ـ اقتصادی آن‌ روزها جستجو کرد. نوع کسب درآمد در آن زمان‌ها عی ایجاب می‌کرد که پدرها علاقه به داشتن فرزند پسر داشته باشند چرا که او وقتی بزرگ می‌شد می‌توانست وردست پدر در راه کسب درآمد برای خانواده تلاش کند و باری از دوش خانواده بردارد اما دخترها موجوداتی به حساب می‌آمدند که فقط برای خانواده خرج می‌تراشیدند و وجودشان سودی به حال خانواده نداشت.

از طرف دیگر آموزش‌ها غلط که معلوم نبود از کجا آمده‌اند، باعث شده بود مقام والای جنس زن به فراموشی سپرده شود و نگاهی بسیار سطح پایین و به دور از انصاف در این باره شکل بگیرد. نکته مهم اینجاست که این مسأله از همان زمان به پای دین اسلام و آموزه‌های آن نوشته شد و تا امروز ادامه یافته است. یعنی حتی در همین زمان ما هم خیلی مواقع تا درباره طرز نگاه غلط به دختران و زنان حرفی زده می‌شود، نوک پیکان به سمت آموزه‌های اسلامی نشانه می‌رود و به عنوان مقصر اصلی شناخته می‌شود اما واقعا نظر اسلام درباره جنس زن به ویژه دختران عزیز چیست؟!

دختران دوست داشتني

آنچه از سخنان پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و ائمه معصومین‌علیهم‌السلام به ما رسیده همگی ارزشمندی دختران را به تصویر می‌کشند و خبری از آن گمان‌های جاهلانه و خرافی که همیشه به پای اسلام نوشته شده، نیست. برای روشن‌تر شده قضیه در کنار هم چند نمونه از فرمایشات مهربانانه و لطیف این دردانه‌های آفرینش را با هم می‌خوانیم و غرق لذت می‌شویم که این چنین در وصف‌مان گفه شده است.

ـ در روایتی از پيامبر اعظم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل شده است که: « بهترين فرزندان شما دختران هستند.» و در جمله‌اي ديگر می‌فرمایند: «هر خانه‌اي که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزاني‌اش مي‌شود و زيارت فرشتگان از آن خانه قطع نمي‌گردد در حالي که در هر شبانه‌روز براي پدر آن دختران عبادت يک سال نوشته مي‌شود.»

ـ ایشان مهرباني ويژه خداوند به دختران را چنين گزارش مي‌کنند: «خداوند بر دختران، مهربان‌تر از پسران است و هر کسي بانويي از محارم خود را شاد کند، روز قيامت از سوي خداوند شاد مي‌شود.»

ـ به پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بشارت تولد دختري دادند. حضرت با نگاهي به چهره اصحاب دريافت که آن‌ها از اين خبر ناخرسندند. از اين رو فرمود: شما را چه شده است؟ گلي به من داده شده که او را مي‌بويم و روزي‌اش بر عهده خداوند متعال است.»

ـ در دعايي از حضرت براي پدر دختران چنين آمده است: «مهر ويژه خداوند بر پدر دختران باد. دختران مبارک و دوست داشتني‌اند و پسران بشارت دهندگانند و دختران باقيات صالحات‌اند.»
ـ پیامبر عزیزمان این بشارت را هم افزودند که: «هر که را دختري است، خداوند ياري دهنده او، برکت‌بخش به او و آمرزنده او خواهد بود»

ـ امام صادق‌علیه‌السلام نیز در روایتی مي‌فرمايند: «پسران نعمتند و دختران حسنه و نيکي و خداوند از نعمت‌ها مي‌پرسد ولي بر نيکي‌ها پاداش مي‌دهد»

دایه‌های مهربان‌تر از مادر!

در دین مبین اسلام، زن و مرد هم رتبه و هم شأن و مکمل یکدیگر و برای هر کدام حقوق و وظالیفی منطبق با فطرت بشری آن‌ها برایشان در نظر گرفته شده است. حقوق آن‌ها مساوی هست اما شبیه نه چرا که خصوصیات، روحیات، شرایط جسمی، عواطف و... آن‌ها شباهتی به هم ندارد. در اسلام دختران و زنان به سان گل لطیفی هستند که به زندگی لطافت می‌بخشند و با گرمای عواطف و احساسات خدادادی خود فصای خانه را گرما می‌بخشند. روح لطیف آن‌ها با هر کار و شغل و منصب و شرایطی سازگار نیست به همین خاطر سرپرستی او به پدر و بعد از ازدواج به عهده همسر او گذاشته شده تا او با فراغ بال و دور از هیاهوهای و دغدغه‌های مالی و تأمین معیشت به رشد و تعالی خود و به دنبال آن خانواده‌اش مشغول شود و چرخه زندگی در مداری صحیح و منطقی بچرخد.

اما در طول سالیان گذشته جنبش‌های زیادی به طرفداری از زنان و دختران شکل گرفته که داعیه‌دار این هستند که می‌خواهند حق این قشر همیشه مظلوم تاریخ! را از حلقوم روزگار بیرون کشند و زندگی بی‌نظیری را به آن‌ها هدیه کنند آن هم با کمک عقل ناقص بشری! جالب اینجاست این‌ها مدام داد و فریاد راه می‌اندازند که همیشه حق زنان را پایمال کرده‌اند و در حق آن‌ها ظلم روا داشته‌اند و خلاصه بدتر از آن‌ها پیدا نمی‌کنید اما درموقع عمل مدام دنبال این هستند که زنان و دختران را شبیه مردان و پسران کنند! و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزند، مثلا یک زن را با تمام عواطف و احساسات لطیفش تشویق می‌کنند به کارهای سختی مثل کار در معدن فقط به این خاطر که بگویند بلللله، ما از مردان کم نداریم!

این دایه‌های مثلا مهربان‌تر از مادر نه تنها حقی به دختران و زنان هدیه نمی‌کنند که با دور کردن آن‌ها از سرشت طبیعی خود، آرامش و آسایش آن‌ها را هم سلب کرده‌ و روح و جسم این گل‌های لطیف را در معرض خطر نابودی قرار می‌دهند.

پاییز «دختران بهار»

یکی از نمونه‌های وطنی این دایه‌های مهربان‌تر از مادر، زنان به اصطلاح روشنفکری بودند که در دوران پهلوی و در پی ایجاد فضای باز سیاسی اجتماعی که محمدرضا پهلوی از آن دم می‌زد، وارد میدان شدند و مثلا می‌خواستند زنان را به اوج قله‌های موفقیت برسانند. یکی از طرح‌های اجرایی آن‌ها که کپی ناقصی از نمونه‌های غربی‌اش بود، مسابقات «دختر بهار» بود که بعدها به نام «دختر شایسته» ادامه پیدا کرد. مسابقه‌ای که برگزارکننده آن مجله «زن روز» آن روزها بود.

«دوشیزه‌ای بین ۱۶ تا۲۵ سال، با هوش، مهربان، جذاب، باسلیقه، خوش لباس، اهل ورزش، خوش اندام، خوش عکس، رمانتیک و امروزی، تو دل برو و که در بین خانواده و دوستان محبوب باشد و خانواده محترمی داشته باشد.»

این متن که بیشتر شبیه متن آگهی تبلیغ کالا می‌ماند، شرایط شرکت دختران در مسابقه «دختر بهار» بود که در سال ۱۳۴۳ توسط مجله زن‌روز شروع شد و بعدها به مسابقه دختر شایسته تبدیل شد. جوایز این مسابقه هم به شرح زیر بود:

«داشتن عنوان دوشیزه بهار، چاپ عکس تمام قد در مجله زن روز، سفر هشت روزه به پاریس یا لندن و یا رم به خرج مجله زن روز، یک فصل بلیط مجانی سینما، هفت روز مهمان یکی از پلاژهای شمال ( ویلاهای کنار ساحل)، پنجاه صفحه موسیقی به انتخاب خودتان به همراه یک گرامافون برقی و...» این لیست طویل و عریض در مقابل حراج حیا و نجابت دختران ایران زمین جوایز قابل‌داری نبود. البته این سری مسابقات که تا سال 57 هم ادامه پیدا کرد از سوی مخاطبان و خانواده‌های اصیل ایرانی مورد استقبال چندانی واقع نشد و فقط تعداد معدودی از خانواده‌ها اجازه ورود دختران‌شان به این مسابقات را صادر کردند. مسابقه‌ای از تبلیغاتش پر واضح است چه دستاوردی برای دختران این سرزمین درپی داشت. این مسابقات نمونه‌ای از تلاش‌ها و مجاهدت‌های روشنفکران و مدافعین حقوق دختران و زنان در طول سال‌های گذشته است که می‌خواستند مقام و جایگاه زن را بالا ببرد! تلاشی که به نام دختران و زنان بود اما به کام مردان هوس‌باز تمام می‌شد آن هم در سال‌هایی که سهم تحصیل دختران کمتر 40 درصد بود!

دختران خیابان انقلاب

سال 57 خیابان‌های ایران شاهد حضور گسترده دختران و زنان مصممی بود که دوشادوش پسران و مردان می‌خواستند تحولی عظیم ایجاد کرده و سرنوشت کشورشان تغییر دهند. دخترانی که اگر حضور و کمک‌شان نبود به حق آنچه باید رخ نمی‌داد و یک جای کار می‌لنگید. آن‌ها با حضور مؤثر خود به دنیا نشان دادند که یک بانوی تأثیر گذار کیست. این دختران راه خود در طول هشت‌سال دفاع مقدس ادامه دادند و نقش بی‌بدیل و تأثیرگذار خود را به نحو احسن ایفا کردند و گنجینه عظیم تجربیات و داشته‌های خودشان را برای نسل‌های بعد از خود به ارث گذاشتند. ارثیه‌ای که امروز در دستان دختران موفق نسل امروز است. دخترانی که در کنار حفظ شأن و مقام والای خود در چهارچوب قوانین شرعی توانستند قله‌ عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، ورزشی و... را فتح کرده و نام خود را در دفتر تاریخ به ثبت برسانند. و باید گفت دختران خیابان انقلابند، به حق این‌ها هستند نه آن تعداد انگشت‌شمار عروسکان خیمه‌شب‌بازی که با هدایت کارگردانی کم عقل در صحنه تئاتر خیابانی حاضر می‌شوند و نقش سیاه لشکر را ایفا می‌کنند.


دختران امروز، مادران فردا

دختران نسل امروز مادران بالقوه‌ای هستند که فردا روزی قرار است سکان هدایت کشتی یک خانواده را در دست گیرند و با درایت آن را به سر منزل مقصود برسانند و به عنوان مادر تربیت نسلی را عهده‌دار شوند. به همین خاطر امروز باید در محیطی مناسب رشد و پرورش یابند تا بتوانند از پس انجام وظایف آینده به خوبی برآیند. یکی از موضوعات مهمی که در این زمینه می‌تواند تعیین کننده و راه‌گشا باشد، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مسئولان جامعه در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، آموزشی، تربیتی و... است. مهمی که متأسفانه تا به امروز آن طور که باید به آن پرداخته نشده و نگاه‌های غیرکارشناسانه و غیر دلسوزانه آسیب‌های جدی به آن وارد ساخته است.

برخی از مسئولان دولتی در طی این چند دهه بر اثر شیفتگی نسبت به غرب و آنچه آنجا رخ می‌دهد، از اصول و مبانی اسلامی ـ ایرانی فاصله گرفتند و بر روی تفکرات غلط فمینیستی و مانند آن راه را گشودند. این مسأله ساختار اجتماعی ـ فرهنگی جامعه را در دوره‌های مختلف با تغییرات اساسی روبرو کرد که این روزها نتایج منفی و زیان‌بار آن را شاهدیم. دختران در دوره‌هایی تشویق شدند تا از قافله‌های آموزشی و حضور اجتماعی به هر نحوی عقب نمانند و تمام هم و غم‌شان این باشد که شغل و موقعیت اجتماعی خوبی کسب کنند. حاصل این اتفاق به وجود آمدن نسلی از دختران مجرد است که هیچ‌گونه آموزش تربیتی ندیدند و نمی‌توانند برای آینده‌شان تصمیم درستی بگیرند. و هنوز هم که هنوز است برخی از مسئولین دولتی ما مخصوصا بانوان فعال در این حوزه، مسائل اصلی و مهم را به حال خود رها کرده‌اند و به دنبال مسائل بی‌ارزشی چون ورود دختران و زنان به ورزشگاه هستند!

امید آنکه روز دختر در یک تبریک ساده خلاصه نشود و مسئولان گمان نکنند با این کار وظیفه‌شان را به انجام رسانند بلکه به جای گرفتن ژست‌های الکی و دم زدن از زنان و دختران در عمل در راستای اعتلای جایگاه دختران و زنان با در نظر اصول و مبانی اسلامی ـ ایرانی گامی مثبت در این زمینه بردارند.

دنیای دخترانه به روایت شاهزاده خانم:

تاج‌السلطنه یکی از عزیزترین دختران ناصرالدین شاه روایت‌های خواندنی و جالبی ازخاطرات دوران کودکی اش، همبازی‌ها و هم اسباب بازی‌هایش دارد که در زیر چند نمونه از آن‌ها را از نظر می‌گذرانیم تا ببینیم دنیای دخترانه شاهزاده خانم چطور بوده است:

ـ اینجا شرحی از صورت و شمایل این همبازی‌های خود به‌طور اختصار به شما می‌نویسم و بعد از اتاق بازی خود اشیایی که اسباب اشتغال (سرگرمی) طفولیت من بود. این دخترها تمام بیسواد و بی‌ادب! صحبت‌های آنها ساده و بازاری. صورتا (از نظر قیافه) یکی دوتا از آن‌ها مطبوع (خوب). یکی از آن‌ها سفید با موهای طلایی و چشم‌های آسمانی رنگ، همیشه متفکر و محزون. خیلی بردبار و حلیم، خیلی موذی و تفتیش کننده(فضول) و اغلب این دختر غمناک، مشغول آوازه‌خوانی و نغمه‌سرایی بود. یکی از آ‌ن‌ها سبزه با موهای سیاه انبوه، چشم‌های درشت و قدری تابدار (منحرف). خیلی پر حرف و سبک و مضحکه (شوخ طبع) عجیبی.

تمام ساعات عمر مشغول اختراع (ابداع) حرف‌ خنده‌دار یا حرکت لغوی (مشغول به مسخره‌بازی) و اغلب به قدری آشوب (شلوغ) کرده می‌خندید که اسباب تغییر (باعث عصبانیت) دده جان و مورد ملامت و لعن واقع می‌شد. سایر همبازی‌ها همین قسم‌ها(به همین شکل)، مختلف و متفاوت بودند.

ـ اسباب بازی از هر قبیل، هر قسم (نوع)، متعدد برای من فراهم بود. لیکن عشق غریبی به موزیک داشتم و خیلی دوست داشتم تمام بازی من با پیانو و ارگ باشد. تمام روز را مشغول بازی و عصرها را حسب‌المعمول(مثل همیشه) به حضور اعلیحضرت تاجدار پدر بزرگوار خود می‌رفتم و اغلب مورد تحسین و تمجید واقع می‌شدم و به من نوازش می‌کردند و همیشه به من مرحمت می‌نمود (محبت می‌کرد). یک پول طلایی از جیب خود بیرون می‌آورد و مکررا می‌فرمود: این دختر خوشگل است و شبیه به شاهزاده‌های فتحعلی‌شاه است.

ـ چون من هیچ مردی را غیر پدرم نمی‌دیدم. در نظرم این شخص فوق‌العاده و قابل ترس می‌آمد (فوق‌العاده ترسناک بود.) و همیشه آن پولی که از پدرم می‌گرفتم با ذوق و شعف برای دده جان برده و با اقسام نوازش‌ها به او می‌دادم و دده‌جان هم مرا می‌بوسید و وعده می‌کرد (قول می‌داد) که یک اسباب بازی برای من ابتیاع نماید(بخرد).

ـ مقدماتی که برای دنیا آمدن یک پسر انجام می‌شود جالب و بی‌نظیر است، اما اگر نوزاد دختر باشد ننو و گهواره پارچه‌ای زیبا جایش را به نوعی پست‌تر می‌دهد. نوزاد توزین (وزن) نمی‌شود و هم وزن او میان خویشان شیرینی توزیع نمی‌گردد. از موسیقی، رقص پسران و برنامه‌های مهیج دیگر خبری نخواهد بود. گاه احتمال دارد این شایعه که نوزاد پسر است پخش شود تا آبروی والدین حفظ گردد. گاه لباسی دخترانه بر تن یک پسر می‌کنند تا احتمال خطر ناشی از چشم زخم حسادت دیگران را کاهش دهند.


نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: