عاطفه میرافضل
تاریخ ایران اسلامی، آینه عبرتی است که زنگار نمیگیرد تاریخ این سرزمین، بستری برای رشد و تکامل روح ایرانی است و چراغی برای آیندگانمان. گاه نیمهسوز و گاه فروزان و مشتعل. گاه تلخ و گاه مشحون از پویایی و سرافرازی. اتفاقات چندین روز اخیر بهانهای شد تا در این شماره، سراغ گروهک منافقین برویم. هفته گذشته، اعتراضات محدود برخی بازاریان تهران و اغتشاش و آشوب فرصتطلبان، اشک تمساح را درآورد؛ مریم رجوی، برای بازاریان تهران اشک ریخت و خواهان اغتشاشات بیشتر با استفاده از فضای به وجود آمده شد. مردم هم بیکار ننشستند و با هشتگ «هزار اشرف ـ هزار جلاد» از پیام تمساح استقبال کردند و جنایتهای شرمآورشان را در طول تاریخ انقلاب اسلامی، برایشان مرور کردند... اشارهای کوتاه به چند نمونه از کلکسیون جنایات این فرقه جای تأمل بسیار دارد، که شرح مفصل جنایات این فرقه در این مجال نمیگنجد.
عملیات مهندسی
منافقین، ربودن و شكنجه افراد مشكوك را «عملیات مهندسی» مینامیدند. انجام عمليات مهندسي در سال 1361 نمونهاي خاص از جنايات اين سازمان است. در اين عملياتها شكنجهگران آزاد بودند به هر روش ممكن از افراد اطلاعات بگيرند. يكي از اعضاي دستگير شده منافقين در بازجويي خود در مورد اين عمليات ميگويد: «در پي ضربات شديد در اوايل سال 61 و لو رفتن بسياري از خانههاي تيمي، سازمان دستور داد افراد مشكوكي را كه در حوالي خانههاي تيمي مشاهده ميكردند، ربوده و سپس آنها را براي كسب اطلاعات مورد شكنجه قرار دهند و تحليل در مورد عمليات مهندسي نيز اين بود كه كار مهندسي خيلي پيچيدهتر از كار عملياتي است و احتمال بريدن هست. ما شكنجه ميكنيم چون مجبوريم ولي وقتي كه حاكم شويم، نميكنيم.» شنيدن نام «طالب طاهري» هنوز دل آنهايي كه ماجراي شهادت وي را به ياد دارند، به درد ميآورد. جوان 17 سالهاي كه به همراه دو پاسدار و يك كفاش به فجيعترين شكل ممكن شكنجه شدند و بدن زخميشان به آتش كشيده شد. منافقين پوست بدن طالب را كنده و چشمهايش را از حدقه درآورده بودند. خسرو زندی از اعضای گروهک منافقین در تشريح عمليات ربودن و شهادت عباس عفتروش میگويد: «از طرف مسئولان سازمان به تيم ما يک شناسايی داده شد كه فردی كه شغل كفاشی دارد بايد ربوده شود، فرمانده واحد، مصطفی معدنپيشه (رحمان) بود و من و فرد ديگری با نام جعفر، مسئوليت ربودن وی را داشتيم. ساعت 10 و نیم شب 17 مرداد 61 به مغازه وی مراجعه كرديم و با اين بهانه كه ما از طرف كميته آمدهايم و شما بايد برای پاسخ دادن به پارهای از سؤالات با ما بياييد، كفاش را از مغازه خارج كرديم و پس از انتقال به ماشين و بستن دستها و چشمهايش، وی را به خانه امنی كه برای شكنجه آماده شده بود، منتقل كرديم.همچنین مرداد ماه سال 1361 يكی از پاسداران كميته به نام شاهرخ طهماسبی كه وظايف شغلی او با كارهای اطلاعاتی بیارتباط بود، توسط اعضای منافقین ربوده شد و طی 10 روز شكنجه، نهايتا به قتل رسید و جنازه او در منطقه عباسآباد تهران رها شد.»
حمله به اسلامآباد غرب
یکی از تلخترین صحنهها این بود که منافقین بعد از گرفتن شهر به بیمارستان امام خمینیره حمله کردند و تمام کارکنان مجروحان نظامی و شخصی را کشتند و پیکرهایشان را در حیاط بیمارستان آتش زدند به گزارش یکی از شاهدان عینی منافقین به 30 نفر از رزمندگان مجروح که به این بیمارستان آورده شده بودند تیر خلاص زدند و یکی از مجروحان را که قصد مقاومت داشت به محوطه بیمارستان آورده روی بدنش بنزین ریختند و زنده زنده سوزاندند. از جنایات دیگر منافقین در اسلامآباد شرطبندی روی زنانه حامله بود «ایران ترابی» یکی از زنان حاضر در منطقه میگوید: «آنها روی زن حامله شرطبندی میکردند، سپس شکم آن را پاره میکردند نوزادش را بیرون میآوردند تا ببینند پسر است یا دختر. آنها با همسر یکی از معتمدین شهر هم همین کار را کردند. شکمش را دریدند و بچهاش را سر بریدند بعد هم مادر مجروح را اعدام کردند. در حوالی شهر کرمانشاه نیز منافقین با تانک از روی یک پیکان قرمز رنگ که یک خانواده پنج نفره سوار آن بودند رد شدن به طوری که رنگ خون افراد این خانواده با رنگ خودرو یکی شده بود. خبر جنایات منافقین در اسلامآباد خیلی سریع به شورای عالی دفاع در تهران رسید شهید علی صیادشیرازی به سرعت با یک فروند فالکون عازم کرمانشاه شد و طرحی را برای به دام انداختن منافقین طراحی کرد. صبح روز پنجم مرداد، عملیات «مرصاد» آغاز شد. در این عملیات دو گردان از تیپ نبی اکرمصلیاللهعلیهوآله، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلامآباد حمله کردند و توانستند به راحتی شهر را از دست نیروهای منافق خارج کنند. رزمندگان هنگام ورود به اسلامآباد با صحنههای دلخراش جنایات منافقین روبرو شدند، یکی از صحنهها این بود که عمامه یک طلبه را دور گردنش بسته بودند و او را از ساختمان سه طبقهای در میدان مرکزی اسلامآباد آویخته بودند.
زنده به گور کردن کودکان کرد
بزرگترین اتحاد عمل مجاهدین خلق با دیکتاتور وقت یعنی صدام حسین در عملیات کردکشی شکل گرفت که سازمان مجاهدین آن را مروارید نامید. دیکتاتور وقت عراق که در داخل کشورش به سرکوب قومها و اقلیتهای عراقی به طور خاص کردها پرداخته بود، در همین حال به کویت هم حمله کرد که با مقابله آمریکا مواجه شد، در این هنگام کردهای عراقی در شمال عراق فرصت را برای براندازی دیکتاتوری صدام مغتنم شمردند و به تحرکاتی دست زدند. منافقین نیز به صدام وعده دادند که کردها را به آنان بسپارد و او به جنگ کویت بپردازد و خودش را درگیر پاکسازی کردها نکند. بلافاصله مسعود رجوی و مریم قجرعضدانلو فرمان حمله به کردها را صادر کردند و حتی در فیلمهایی که هنوز در داخل خود سازمان موجود است، مریم قجرعضدانلو فرمان داد تا کردها را با تانکها زیرگرفته و از هدردادن گلوله جلوگیری شود. درفیلمهایی که بعد خود سازمان آنها را از بین برد، کردهایی را نشان میداد که با لباسهای کردی در زیر تانکهای مجاهدین له شده بودند. در یکی از دلخراشترین عکسهایی که از این رویداد به جا مانده کودکان کرد، در صف انتظار برای زنده به گور شدن لبخند میزنند.
تکه تکه شدن زائران حرم رضوی
خرداد 1373 مصادف با عاشورای 1415هجریقمری، ساحت امن و قدسی رضوی، شاهد یکی دیگر از جنایات گروهک تروریستی منافقین بود. در این تاریخ، حوالی ساعت ۱۴ و ۲۶ دقیقه بمبی که توسط تروریستهای جنایتکار تا نزدیکی ضریح مطهر حمل شده بود، منفجر شد که به شهادت 26 نفر و مجروح شدن 300 نفر از زائران بیگناه منجر شد. بمب در محلی واقع در قسمت بالا سر مبارک منفجر میشود. بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه مقدار آن معادل ۱۰ پوند ماده منفجره تی.ان.تی بوده است، اعضای بدن تعدادی از زائران هم چون سر و دست و پا و انگشت جدا شده و به اطراف محل حتی پشت بام حرم و سقف ضریح مطهر پراکنده میشود. خدام حرم که روز عاشورا همگی در حرم مولای خود امام رضاعلیهالسلام حضور دارند برای کمک به مردم و نجات مجروحان به داخل حرم میشتابند و مردم را به بیرون حرم راهنمایی و مجروحان حادثه را به صحن آزادی و صحن انقلاب اسلامی منتقل میکنند. طاقتفرساترین و سوزناکترین بخش کار، جمعآوری و پاکسازی حرم مطهر از قطعات ریز ریز شده پیکر مطهر زواری بود در ظهر عاشورای حسینیعلیهالسلام که سطح بیشتر رواقها هم چون رواق دارالحفاظ، دارالسعاده و نیز گنبدالله وردیخان، گنبد حاتم خانی و... بخش وسیعی از دیوارها را پوشانیده بود. در تکمیل سناریویی که با عملیات منافقین آغاز شده بود، رسانههای بیگانه از یکسو و عناصر مخالف وحدت شیعه و سنی در داخل کشور از سویی دیگر در صدد برآمدند تا وانمود سازندکه حادثه انفجار که باعث رنجش شیعیان شده، توسط گروهی از اهل سنت انجام گرفته است اما دستگیری و بازداشت منافقی که دو روز بعد قصد داشت در مسجد مکی اهل تسنن در زاهدان و در حین برگزاری نماز جمعه بمب بگذارد، و به دنبال آن شناسایی مهدی نحوی عامل بمبگذار در حرم مطهر امام رضاعلیهالسلام پرده از این توطئه برداشت. همچنین اخیرا شواهدی به دست آمده که حکایت از دست داشتن گروهک منافقین در فاجعه کشتار حجاج ایرانی در سال 1366 دارد؛ حادثهای که در جریان آن حدود 500 تن از زائران ایرانی بیتالله الحرام توسط مزدوران سعودی کشته و زخمی شدند. به اعتراف یکی از عناصر سابق سازمان منافقین به نام رضوانی، «مسعود رجوی سرکرده منافقین با استفاده از فرصت ایام حج، طبق یک طرح از قبل برنامهریزی شده و با همکاری عراق، تظاهرات آرام اعلام برائت زائران ایرانی را به خون کشید تا به اهداف خاص خود برسد».