مریم کمالی نژاد
گمان میکنم پدر و مادرهایی که علاقه شدید به مؤدببار آوردن کودک دارند، جزء اولین رفتارهای شتابزدهشان در تربیت کودک، وادار کردن او به عذرخواهی کردن است. معذرت خواستن بابت هر آنچه که از نظر ما بزرگترها خطاست. بسیار میشنویم از والدین که آمرانه از کودک میخواهند از دوست و فامیل و همبازی و... عذرخواهی کند؛ «از دوستت معدرت بخواه که عروسکش رو برداشتی»، «به بابا بگو ببخشید» و...
کودکان در سنین پایین مفهوم عذرخواهی کردن را متوجه نمیشوند. چون آنها ذهن انتزاعی ندارند که تحلیل کنند. دو سه سالهها دارند طبق طبیعتشان بازی میکنند، تجربه میکنند، کنجکاویشان را ارضاء میکنند و بزرگ میشوند. آنها قوانین دنیای بزرگترها که برخی از آنها تنها در عالم بزرگسالی معنا و مفهوم دارد را نه میدانند و نه اگر بدانند، درکش میکنند. در ادامه با هر آنچه که در باب مفهوم عذرخواهی کردن و نقش آن در تربیت کودک است آشنا خواهیم شد.
بگو چیکار کردم؟
یک جمله دستوری تأثیری در تربیت کودک ندارد. این را بپذیرید. آن هم کودکی که هنوز نمیداند چه خطایی اتفاق افتاده است که باید بابتش این جمله را تکرار کند. کودک با شما لجبازی نمیکند، اگر بازی و به زعم شما شیطنت میکند، قصدش آزار دادن نیست. اگر باقیمانده پاپ کورن را مثل نقل روی سر خودش میپاشد و میگوید: «عروس شدم» تصوری از کثیف شدن موهایش، به هم ریختگی خانه و هر آنچه که شما بابتش از کوره درمیروید و جیغ و فریاد میکشید، ندارد. او فقط دارد بازی میکند. پس در بسیاری از مواقع کودک ما درک نمیکند چه خطایی ازش سر زده که باید عذرخواهی کند و این باعث میشود که سردرگم شود و اثر این جمله نیز در ذهن و فهم او از بین برود.
شرایط را بسنجید، آیا واقعا کودک شما دست به کاری زده که نیازمند عذرخواهی کردن است؟ آیا او قبل از این توضیحاتی درباره شرایط اشتباه، دریافت کرده؟ یعنی شما قبل به او گفتهاید که کتک زدن دوستش کار خیلی بدی است و ممکن است به او آسیب برساند؟ اگر او نمیداند که چه خطایی انجام داده و اصلا نمیداند که کارش خطاست، مجبور کردن او به عذرخواهی کار بیهودهای است. پس قبل از این که او را مجبور کنید، وضعیت و علت بدی عملش را با زبان کودکانه و روشن و قابل فهم برایش تشریح کنید.
من اشتباه نمیکنم
شما به عنوان والد، قویترین فرستنده پیامهای تربیتی برای کودکان هستید. البته نه تنها با زبان بلکه عمل و رفتارتان. اینکه مدام کودک را مجبور به عذرخواهی کردن و گفتن کلمات «ببخشید» و «معذرت میخواهم» بکنید، از او یک مؤدب واقعی بار نمیآورد. آنچه که او را مؤدب میکند و اثرات مثبت پذیرش اشتباه را به همراه دارد، رفتار شما در شرایط مشابه است.
آیا خود شما الگوی مناسبی در این زمینه هستید؟ هر انسانی ممکن است خطا کند. شما نیز از این اصل مستثنا نیستید. کودک شما رفتارتان را میبیند. هم رفتارهایی که در ارتباط مستقیم با خود اوست و هم رفتارتان با دیگران را. اگر شما با «پذیرش اشتباه» بیگانهاید چطور توقع دارید که کودکتان خلاف رفتار شما، همیشه اشتباهش را بپذیرد و اصلاح کند؟ تصور کنید که جلوی کودک با پدرش بگو مگو کردهاید، صدایتان بلند شده و کودک شاهد این رفتارهاست. بعد از این شما چه میکنید؟ کار اشتباه کدام است؟ داد زدن؟ بله! درست است، ما توقع نداریم که کودکمان صدایش را روی ما بلند کند. اما داریم جلوی او سر پدرش داد و بیداد میکنیم و هیچ عذرخواهی و پذیرش اشتباهی هم در کار نیست.
راه درست این است که اشتباهمان را بپذیریم بدون اینکه گمان کنیم شأن والدینیمان دارد زیر سؤال میرود. قبل از هر چیز بپذیرید که خطایی رخ داده است. بعد هم خیلی آرام عذرخواهی کنید. حتی اگر کودک طرف اشتباه شما نیست به او توضیح دهید؛ «از اینکه موقع حرف زدن با بابا عصبانی شدم و صدام بلند شد، خیلی ناراحت و پشیمونم، من از بابا عذرخواهی کردم و امیدوارم منو ببخشه، سعی میکنم از این به بعد خودمو کنترل کنم»
شما با این کار چند پیام به کودک مخابره کردهاید:
یک: آموزش رفتار غلط؛ «داد زدن کار بدی است و نباید انجام شود»
دو: در شرایط بحرانی، رفتار درست کدام است؛ «باید خودم را کنترل میکردم»
سه: وقتی اشتباهی از ما سر میزند، صرفنظر از اینکه حق با کیست، باید اشتباهمان را بپذیریم.
چهار: باید بابت اشتباهی که رخ داده عذرخواهی کنیم.
پنج، عذرخواهی به تنهایی اثری ندارد و باید رفتارمان را اصلاح کنیم؛ «سعی میکنم از این به بعد خودمو کنترل کنم»
شش: پذیرش اشتباه منافاتی با شأن و شخصیت ما ندارد و نباید از آن خجالت کشید و احساس بدی داشت.
بخشیدن را یاد بگیر
کسی که توقع عذرخواهی کردن دارد، باید توانایی بخشیدن داشته باشد. نمیتوانیم به کودکمان بگوییم: «بگو ببخشید» و وقتی او مراحل عذرخواهی را به جا آورد باز هم با او سرسنگین برخورد کنیم و حالت نبخشیدن و ناراحتی بگیریم. کودک باید مهارت بخشیدن دیگران را از کوچکی یاد بگیرد. عذرخواهی کردن از کودک، باعث میشود او نیز در شرایطی قرار بگیرد که فکر کند و بخشیدن را یاد بگیرد. امام حسینعلیهالسلام میفرمایند: «عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش»! بنا به همین فرمایش رفتار کرده و بخشنده باشیم تا کودکمان نیز آن را فرا بگیر.
مادری را تصور کنید که به فرزندش میگوید: «عزیزم معذرت میخوام که بدون اجازه وارد اتاقت شدم» کودک یا نوجوان در این حالت بخشیدن را فرا خواهد گرفت و این مهارت را تمرین میکند. این یک مثال کوچک و پیش پا افتاده است. در بقیهی مراحل زندگی شرایط پیچیدهتری پیش خواهد آمد که نیازمند بخشیدن و بخشیده شدن هستیم.
قانون برای همه یکسان است
عدالتخواهی و معتدل رفتار کردن از خانه شروع میشود. اگر توانایی عذرخواهی کردن در والدین نباشد، کودک گمان میکند تمام قوانین خانه صرفا جهت محدود کردن او و دوریاش از هر آنچه دوست دارد، وضع شده است و دیگران، خاصه والدین مستثنی هستند. تصور کنید که استفاده از تلفن همراه حین غذا خوردن در خانه شما ممنوع است. این یک قانون بسیار مطلوب خانوادگی است. اما یک روز، هنگام صرف ناهار، تلفن شما زنگ میخورد و ناخودآگاه و بدون حواس، پاسخ میدهید. دو راه وجود دارد؛ بعد از پایان تماس و در پاسخ به نگاههای تیزبین کودک و نوجوانتان، سکوت کنید و به روی خودتان نیاورید که چه اتفاقی افتاده، دوم اینکه بپذیرید که قانون را زیر پا گذاشتهاید و بابتش عذرخواهی کنید و بگویید که دیگر تکرار نمیشود و به کودکتان این پیام را بدهید که قانون برای همه یکسان است حتی برای کسانی که آن را وضع کردهاند.
من قدرتمندم
هرگز گمان نکنید که با عذرخواهی کردن شأن والدینیتان زیر سؤال رفته و دیگر بچه روی حرفتان حساب نمیکند و خودتان را کوچک کردهاید. اینها تصور اشتباهی است و دقیقا عکس این اتفاق میافتد. شما به کودکتان یاد میدهید که توانایی و قدرت پذیرش اشتباهش را داشته باشد. قدرتی که اگر به آن مصلح شود، روابط اجتماعی بهتری را تجربه خواهد کرد. بسیاری از افراد به دلیل نداشتن قدرت پذیرش اشتباه، در روابط شخصیشان دچار مشکلات بزرگ شده و تنها مانده یا طرد میشوند.
آرم باش، من اشتباه کردم
یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما، نداشتن توانایی عذرخواهی کردن است فرقی هم نمیکند در خانه یا در جامعه اتفاق بیفتد. ما بلد نیستیم اشتباهمان را بپذیریم و بابتش عذر بخواهیم، تا آنجا که پای سازمانهای قضایی را وسط بکشیم تا کسی میانمان قضاوت کند. در واقع علاقه عجیبی داریم، به جای نگاه کردن به درون و پذیرفتن اشتباه، فرافکنی کرده و تقصیر را گردن این و آن بیندازیم. بسیاری از دعواهای خیابانی سر همین مسئله اتفاق میافتد. رانندگان دو اتومبیل با هم گلاویز شدهاند و هیچ کدام حاضر به پذیرش اشتباهش نیست تا وقتیکه پلیس بیاید و بگوید کدام اشتباه کردهاند.
شکست گارد عصبی
وقتیکه به اشتباهمان اقرار میکنیم، خود به خود گارد عصبی طرف مقابل را میشکنیم. طرف مقابل در برابر کرنش و پذیرش اشتباه شما، آرام خواهد شد و گمان نمیکند که علاوه بر اشتباهی که اتفاق افتاده، بیعدالتی دیگری هم در حال وقوع است، بنابراین آرام میشود. فرزند شما هم چنین است. به جای اینکه کار را به لج و لجبازی بکشانید که واقعا در شأن والدینیتان نیست، سریعا بپذیرید که اشتباه کردهاید، تا کودکتان نیز چنین کند. بگویید معذرت میخواهید تا راه بر روی پرخاشگری، عصبانیت و ناراحتی بسته شود و فضا آرام شده و روابط صمیمانهتر میشود.
جاده اشتباه
عذرخواهی کردن نباید بهانهای شود برای مدام اشتباه کردن. تکرار مداوم یک اشتباه و پشتش معذر خواستن به کودک یاد میدهد؛ حالا که میتوان عذرخواهی کرد و بخشیده شد، پس مجاز به اشتباه کردن هستیم! امام حسینعلیهالسلام میفرمایند: «مؤمن بد نمیکند و عذر نمیخواهد» البته این سخن به معنای نفی عذرخواستن نیست، بلکه نگاه پیشگیرانه نسبت به عذرخواهی دارد. یعنی مراقب باشیم کمتر در دام اشتباه بیفتیم! همچین با عذرخواهی زبانی بدون جبران، مفهوم آن را لوث نکنیم. عذرخواهی زبانی یک قسمت از داستان است، قدم مهم بعدی جبران و اصلاح است که اگر اتفاق نیفتد، عذرخواهی کردن اثر خود را از دست میدهد.