کد خبر: ۲۲۵۴
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۷
پپ
یادداشت یک تحصیل‌کرده از فرنگ برگشته
صفحه نخست » ینگه دنیا

گردآوری و تنظیم: مریم سیادت

برای برخی دوستانم که در حسرت زندگی و تحصیل در آمریکا هستند سوال است که من چرا به ایران برگشتم؟ دلیل اصلی من برای برگشتن نا‌امید شدن از آکادمی بود. آخر و منتهای دانشگاه هیچ است. در بهترین دانشگاه‌های دنیا، عده‌ای درس می‌دهند و عده‌ای درس می‌خوانند. و این حلقه هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. این عده برای خود قواعد و شرایط خاص ایجاد کرده‌اند تا بتوانند پول در بیاورند. شرایط چاپ مقاله در مجله فلان! ولی تهش به ندرت خدمت به بشریت یا افزایش شعور و آگاهی است. من نه حوصله و نه سکون و سکوت و بی‌حاصلی شرکت در مسابقه بی‌مزه چاپ بیشتر و بیشتر مقاله را ندارم. بچه‌های دکتری در آمریکا 6 ـ 7 سال درس می‌خوانند. کار می‌کنند برای دانشگاه. عمده کارشان هم برگه تصحیح کردن و کلاس حل تمرین رفتن است. آخرش هم باید برای یک لقمه نان با یک‌سری بجنگند و وارد این مسابقه بی‌معنی شوند. این چیزی نیست که من ترجیحش بدهم. اما متأسفانه آنچه از آکادمی در ایران تبلیغ می‌شود بسیار غیر واقعی است. گویی همه در حال کار علمی هستند و هر روز دارند روی مرزهای علم قدم می‌زنند و چای می‌نوشند! و دستاوردهای تازه دارند! و ما این‌جا افتاده‌ایم برای خودمان! زندگی‌هایشان هم پر از شادی است. پر از لذت آزادی است. ولی این واقعیت ندارد. دانشجوی دکتری حداقل 6 ـ 7 سال بدبختی می‌کشد با پول ناچیز دانشگاه. باید با سختی تمام زندگی کند و درس بخواند و کار کند، بعدش هم که وارد بازار کار شد، هیچ تضمینی وجود ندارد.

دلیل چهارم برای برگشتن هم دیدن غرب، مشکلاتش و معضلاتش بود. دیدن این‌که آسمان همه جا یک‌رنگ است. دیدن این‌که مشکلات همه جا هستند. فهمیدن این‌که تفاوت ایران با آمریکا در میزان اصطکاک زندگی است و نه چیز دیگر. به این معنا که در غرب اصطکاک کمتر است و این‌جا بیشتر. این‌جا بیشتر هنگام رانندگی اعصابت خورد می‌شود و آن‌جا کمتر. این‌جا بیشتر هوا آلوده است و آن‌جا کمتر. ولی همه این مشکلات آن‌جا هم هست فقط میزانش متفاوت است. از سوی دیگر آن زندگی بی‌مزه و بی‌بوی غرب مورد نظر و علاقه من نیست. من همین زندگی که اصطکاکش بیشتر است و دردسرش را به آن ترجیح می‌دهم. و درک این باعث می‌شود زندگی در ایران بسیار زیباتر به نظر بیاید.

دلیل دیگر هم این است که موقعیت‌هایی که من و بسیاری شبیه به من در ایران دارند با آن‌جا قابل مقایسه نیستند. آن‌جا به لحاظ رقابت شدید و شاید ضعف ما، باید حداقل 10 ـ 15 سال کار می‌کردم تا بتوانم پوزیشن‌هایی که همین الان در ایران دارم را بگیرم. و خب همیشه فکر می‌کنی که چرا باید چندین و چند سال را این‌طور سپری کنی و بعد برگردی. از سوی دیگر مایی که در دانشگاه در آن‌جا تحصیل می‌کنیم، برای دانشگاه تربیت می‌شویم نه برای بیزنس. در نتیجه آینده کاری‌مان آینده‌ای دانشگاهی خواهد بود. مفهوم این آینده با مفهوم آینده یک دانشگاهی در ایران متفاوت است. وقتی در آمریکا دانشگاهی هستی یعنی چیز دیگری نمی‌توانی باشی، مگر این‌که خیلی خاص باشی، اما در ایران دانشگاهی‌ها غالبا کارهای دیگر هم می‌کنند. من به شخصه به سکون و سکوت و بی‌مزگی دنیای آکادمیک علاقه چندانی ندارم. و این را آن‌جا فهمیدم. که البته خیلی فهم بزرگی بود. بنابراین اگر می‌خواستم آینده‌ام در دانشگاه رقم نخورد عاقلانه‌ترین راه برگشتن بود.

یک دلیل دیگر هم این است که بچه‌ات که آمریکا به دنیا بیاید، آمریکایی می‌شود. رد خور هم ندارد تا آن‌جایی که من دیدم. یعنی بعد از 5 سال شاید دیگر جوابت را به فارسی ندهد. و این واقعا خیلی از زیبایی‌ها و لذت‌های زبانی زندگی را از آدم می‌گیرد.

در کل ریزه‌کاری‌های زیادی هستند. فی‌الحال این‌ها مهم‌تر بودند. وقتی در ایرانی خیلی از این‌ها را شاید درک نکنی و این جوی که درست شده که حتما باید بریم «خارج» درس بخونیم همه را گرفته است. و خودمان هم در درست کردن این جو قطعا نقش داشته‌ایم. ولی وظیفه اخلاقی همه دوستانی که آن‌جا و این‌جا هستند این است که همان‌طور که اخبار مثبت را راجع به خودشان منتشر می‌کنند، معایب و مشکلات را هم بگویند.

واحد خوشبختی در دانشگاه معروف آمریکا

دانشگاه ییل آمریکا در اقدامی جالب، یک واحد درسی به نام «خوشبختی» را در لیست واحدهای درسی‌اش اضافه کرده که با استقبال وسیع دانشجویان روبرو شده است. تا به حال 1200 دانشجو این درس را انتخاب کرده‌اند.

این واحد درسی هفته‌ای دو بار در کلاس بزرگ این دانشگاه در ایالت «کنتیکت» ارائه می‌شود.

«لوری سانتوس» این واحد را تدریس می‌کند. سانتوس درباره این اقدام دانشگاه گفت: پیش از این یک واحد درسی به نام «روان‌شناسی و زندگی خوب» را در لیست واحدها داشتیم که با استقبال زیاد دانشجویان روبرو شد. مشارکت دانشجویان در کلاس این واحد درسی در تاریخ این دانشگاه بی‌سابقه بود. چیزی که دانشجویان را به این واحد درسی جذب کرده، امید به این است که شاید علم بتواند به دانشجویان آمریکایی کمک کند بر افسردگی که به سطح بسیار بالایی در دانشگاه‌های آمریکایی رسیده است، ‌غلبه کند.

تکالیف منزل این واحد درسی، نشان دادن قدردانی بیشتر، انجام کارهای خیر و افزایش ارتباطات اجتماعی است.

گفتنی است دانشگاه ییل (Yale University) از قدیمی‌ترین و معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا و جهان به حساب می‌آید. دانشگاه ییل، دانشگاهی خصوصی است که در سال ۱۷۰۱ میلادی در شهر نیوهیون ایالت کنتیکت آمریکا تأسیس شد.

دانشگاه ییل از لحاظ قدمت، بعد از هاروارد و ویلیام‌ اند مری، سومین مرکز آموزش عالی قدیمی در آمریکاست. بعد از دانشگاه ییل، دانشگاه پرینستون چهارمین مرکز آموزش عالی قدیمی آمریکاست.

پنج رئیس جمهور آمریکا و شمار بسیاری از دیپلمات‌های آمریکایی و 52 تن از برندگان جایزه نوبل، از جمله کسانی هستند که از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شده اند. افرادی مثل بیل کلینتون، هیلاری کلینتون، جان کری ،جورج دبلیو بوش و... از دانش آموختگان معروف این دانشگاه هستند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: