مریم کمالینژاد
احساس ترس، یک حس طبیعی است که کوچک و بزرگ هم نمیشناسد و هر کسی ممکن است به فراخور سن و سال، تجربیات، شخصیت و موقیت ترسناک، دچارش شود. اما کودکان بیش از بزرگسالان دستخوش احساس ترس هستند و بیشترین ترسی را که تجربه میکنند، ترسهایی است که مربوط به امور فیزیکی است اما ترس بزرگسالان دیگر جنبه فیزیکی چندانی ندارد و بیشتر ذهنی است.
کودکان از موقعیتهای ابهامآمیز و ناشناخته میترسند. موجودی که پیش از این ندیدهاند، تاریکی، آدمهای غریبه و... ممکن است باعث ترس کودک شود. بسیاری از ترسهای کودکانه سطحی هستند و با مرور زمان از یاد میروند اما برخی از آنها که همراه با تجارب عمیق اضطراب و ناراحتی همراه هستند، اثرشان تا بزرگسالی میمانند.
ترس از تاریکی، شایعترین ترس در میان کودکان است. در ادامه به این مسئله خواهیم پرداخت.
چرا میترسی؟
1ـ چرا کودک از تاریکی میترسد و حاضر نیست در اتاق خودش بخوابد و مدام به پدر یا مادر چسبیده است و اشک میریزد که او را هم در کنار خودشان جای دهند؟ ترس از تاریکی ممکن است علل متفاوت و متنوعی داشته باشد اما شایعترین علت آن برای کودکان زیر شش سال، تصورات و تخیلات کودکانه است.
2ـ ممکن است کودک شاهد یک فیلم، کارتون یا صحنهای بوده که او را ترسانده است. موجودات فضایی و خیالی کارتونها، عروسکهایی با شکل و شمایل اغراقآمیز، زیادی بزرگ، دارای رنگهای تیره و... میتوانند کودک را بترسانند و ریشه در جانش کنند.
3ـ ذهن کودک با قدرت تخیلگرایی قویای که دارد آنچه را که میبیند میتواند پروبال بدهد و تبدیل به یک امر ترسناک کند. کودکان عاشق تخیلگراییاند و گاهی این مسئله باعث ترسشان میشود.
4ـ داستانهایی که کودکان در طول روز برای هم تعریف میکنند از تجارب واقعی یا تخیلات ذهنیشان ممکن است علت ترس کودک شود.
5ـ حرفهای معمولی رد و بدل شده میان بزرگسالان، ممکن است کودک را بترساند. کودک دقیقا آن چیزی را که شما میگویید باور میکند و هیچ تصوری از استعاره، تشبیه، اغراق و... ندارد. بنابراین وقتی شما او را تهدید میکنید که «میذارمت میرم» یا «خودم رو از دست تو میکشم» او واقعا باور میکند که او را رها خواهید کرد و یا خودتان را خواهید کشت.
6ـ محیطهای تازه، بر اضطراب و استرس کودک دامن میزنند. محیط ناشناخته و تازه مثل مهدکودک و مدرسه ممکن است این ترس را در جان کودک بیندازد که والدینش دیگر به سراغش نخواهند آمد و این امر باعث میشود که او از تنها ماندن اجتناب کند و این ترس را به تاریکی ربط بدهد.
7ـ والدینی که مدام در حال مشاجره و جر و بحث هستند، کودکانی ترسو بار خواهند آورد که از همه چیز میترسد، چون احساس آرامش و امنیت نمیکند و پایه همه ترسهایش، ترس از دست دادن والدین است و اضطراب جدایی رهایش نمیکند.
8ـ ترساندنهای والدین؛ اگر ترساندن کودک از تاریکی، جزئی از روش تربیتیتان بوده، چه توقعی دارید که کودک شما تا ابد از تاریکی نترسد؟ هر وقت که خطایی از کودک سر میزند به او نگویید: «میری توی اتاق تاریک، بدون چراغ میمانی تا تنبیه شوی» در واقع شما تاریکی را تبدیل به یک موقعیت ترسناک کردهاید و کودکتان را با آن تهدید میکنید، بنابراین طبیعی است که کودک از تاریکی بترسد و بیزار باشد.
راهکارهایی در مواجه با ترس کودکان
پیش از آنکه بگوییم با ترس کودکتان از تاریکی چطور برخورد کنید باید بگوییم که چه کنید که کودک دچار این ترس نشود؛
1ـ کودکتان را از تاریکی و تنهایی نترسانید. راه دیگری برای تنبیه کردن پیدا کنید. راهی عاقلانه.
2ـ جلوی کودک از موقعیتهای ترسناک صحبت نکنید. از ترسهای دنبالهدار خودتان از سوسک، جن، دزد و... نگویید.
3ـ ورودیهای ذهن کودک را کنترل کنید. همینکه تلوزیون را روشن کنید و یک کارتون کودکان برای فرزندتان پخش شود، رسالت شما به پایان نمیرسد، باید بدانید که چه چیزی قرار است به کودکتان ارائه شود، محتوا و ظاهر و قالب کارتون چیست، چه شخصیتهایی دارد و...
4ـ در حضور کودک جر و بحث نکنید. مشاجرات خانوادگی کودک را میترساند و او را دچار اضطراب و ترس از تنهایی و تنها ماندن میکند.
5ـ کودک را به از دست دادنتان و خودکشی و... تهدید نکنید. مراقب جملاتی که روزانه به کودک میگویید باشید.
6ـ اگر خودتان دچار ترس از تاریکی هستید، احتمالش زیاد است که این ترس را به کودکتان هم منتقل کنید، بنابراین به یک رواندرمانگر مراجعه کنید و پیش از آنکه کودکتان هم دچار این اختلال شود، آن را درمان کنید.
با کودکی که از تاریکی ترسیده چه کنیم؟
1ـ در گام اول باید حواستان باشد که سعی نکنید احساس کودک را انکار کنید. «اینکه ترس نداره» «مرد که نمیترسه» و... باعث میشود که احساس تنهایی و درک نشدن را هم به ترس کودک اضافه کنید.
2ـ به او بگویید: «من میدونم که ترسیدی، بهم نشون بده که چی تو رو ترسونده.»
3ـ چراغ را روشن کنید.
4ـ به حرفها و حتی تخیلات و توهمات کودک خوب گوش کنید.
5ـ هر چیزی که باعث ترس او شده را با هم بررسی کنید. کمد، اسباببازی، سایهها، جارختی و...
6ـ به او اطمینان بدهید که هر چیزی در تاریکی میبیند، همان چیزی است که در روز و روشنایی میبیند.
7ـ در اتاق تاریک یا نیمه تاریک کنار کودکتان بخوابید و با او سایهبازی کنید، اجازه دهید که او با سایهها و تغییر شکل اجسام در سایهشان، اشنا شود.
8ـ اگر کودکتان دچار کابوسهای شبانه و خوابهای ترسناک است، اجازه دهید تا میتواند از آن چیزی که در خواب دیده صحبت کند. حرفهایش را قطع نکنید و او را بابت چیزیهایی که میبیند سرزنش و انکار نکنید. خوب گوش کنید و ببینید عنصر مشترک در تمام کابوسها و خوابها چیست، آنوقت دستتان میآید که چه چیزی بیشتر کودک را میترساند.
9ـ کودکان زیر سه سال تفاوت چندانی میان خواب و واقعیت قائل نیستند. بنابراین آنچه در خواب میبینند را با خود به واقعیت میآورند و این باعث ترس بیشترشان میشود. اگر کودک ترسیده و از خواب پریدهای دارید، او را در آغوش بکشید، ببوسید و به او بگویید که خواب دیده و آنچه دیده است واقعیت ندارد.
10ـ به کودکتان اطمینان دهید که همیشه مراقبش هستید.
11ـ جلوی کودک از ناتوانی در برابر موقعیتهای ترسآور صحبت نکنید. مثلا اگر قرار است شبی در خانه تنها بمانید با تلفن زدن به این و آن و گفتن از ترسهایتان جلوی کودک، او را هم ترسیده و مضطرب نکنید.
12ـ کودک را مجبور نکنید با آنچه که از آن میترسد روبرو شود. اگر شخصی در فامیل و دوست و آشنا دارید که کودکتان از آن میترسد، به زور کودک را به آغوش آن فرد نیندازید. این کار باعث از بین رفتن ترس نمیشود بلکه آن را چند برابر میکند.
13ـ به کودکتان اطمینان بدهید که احساس او را درک میکنید و همه آدمها ممکن است از چیزی بترسند. به او بگویید: «همه آدما ممکنه از یه چیزی بترسند ولی فرار کردن راه خوبی نیست.»
14ـ کودک را به فرار کردن تشویق نکنید. اگر جانوری دنبالش کرده است، به او نگویید فرار کن، چون به ترس او دامن میزنید.
حساس نشوید
همانقدر که احساس ترس کودک را دست کم نمیگیرید و به آن بیاعتناد نیستید، حواستان باشد که زیاد هم روی آن تمرکز نکرده و حساسیت نشان ندهید. معمولا این ترسها بعد از مدتی کوتاه و طی کردن دورهاش برطرف میشوند. اما اگر متوجه شدید که ترس دارد دنبالهدار میشود و زمان آن طولانی شده است و بهبودی در وضعیت کودک دیده نمیشود و زندگی روال طبیعی خود را از دست داده است به یک روانشناس کودک مراجعه کنید. چراکه در بسیاری از موارد ترس کودک نشان از اضطراب او از مسائل دیگری است که حتما لازم است ریشهیابی شود.»