شاهراه دین در شهر نیاز
یاسمین رضوی
دین اسلام به عنوان یک دین فطری برای ریزترین و پنهانترین ابعاد وجودی انسان دستورالعمل مناسب دارد و هرگز انسان را به حال خود رها نکرده است. کافی است سری به احکام شرعی بزنید یا یک توضیحالمسائل را باز کنید تا دریابید که از نحوه وضو گرفتن و غذا خوردن تا تقسیم ارث و خرید زمین و... احکام ویژه وجود دارد. همه این احکام در جهت رعایت عدالت، حفظ شأن انسانی و مصونسازی جامعه مسلمانان وضع شده است. چنین دینی هرگز نمیتواند در مورد موضوعی با اهمیت نیاز جنسی، موضع سکوت یا انکار را انتخاب کرده یا آن را به حال خود رها کند و هیچ دستورالعملی درباره این مسئله صادر نکرده باشد. نیاز جنسی، مسئلهای است بشری. که با غریزه انسان در ارتباط است. نمیتوان منکر شد که بخشی از سلامت جسم و روح انسان به نوع و کیفیت برآورده شدن نیازهایش بستگی دارد. اسلام اولین و درستترین راه را برای برآوردن نیاز جنسی، ازدواج معرفی کرده است که تا از انواع انحرافات جنسی و آسیبهای مرتبط اجتماعی، جلوگیری کند.
اما با توجه به شرایط اجتماعی و اقتضائات زمانه ما، ازدواج هم چون و چراهای ویژهای به پا کرده و عفتورزی تا زمان رسیدن به سن ازدواج نیازمند برخوردای از تربیت جنسی سالم است. شرایط به گونهای است فضای مجازی و ارتباطات وسیع و گسترده که به واسطه تکنولوژی به وجود آمده است، فضا را برای عفتورزی نسبت به قبل سختتر کرده است و اذهان جوانان به واسطه عوامل تحریکزای موجود در جوامع بیش از قبل درگیر این گونه مباحث میشود. بدیهی است اولین و بهترین پیشنهاد برای جوان امروزی ازدواج است. این بدان معنا نی است که ازدواج تنها ثمرهاش ارضای نیاز جنسی است، این تنها یک بعد از ابعاد وجودی انسان است که به واسطه ازدواج تأمین میشود.
غریزه جنسی
حفظ حیات انسانی و بقاء نسل به غریزه جنسی وابسته است. تمایل و کششی که در هر انسان سالمی نهاده شده است. این غریزه نیز همانند هر امر انسانی دیگر میبایست در مسیر اعتدال هدایت شود و از افراط و تفریط به دور باشد. چنانچه افراط یا تفریط سبب به خطر افتادن سلامت جسم، و بهداشت روان و هرج و مرج جنسی در جامعه میشود و آرامش را سلب میکند. انکار و سرکوب غریزه جنسی در هیچ مکتب سالم و عقلانی تأیید نمیشود، اسلام نیز که کاملترین برنامه زندگی را در خود دارد هرگز توصیه به سرکوب این غریزه نکرده است و از سوی دیگر هرج و مرج و آزادی و ولنگاری در این بحث مهم مورد تأییدش نیست در زیر به مدل رفتاری پیشنهادی اسلام خواهیم پرداخت.
نکاح
نکاح، یا ازدواج که ارضای سالم، مطلوب و رضایتمند نیاز جنسی است اولین و کاملترین پیشنهاد اسلام است. همسرگزینی و پیوند زناشویی هم به ارضای کامل این نیاز میانجامد و هم بقاء نسل را تضمین کرده و به پایداری نظام خانواده کمک میرساند و از هرج و مرج جنسیای که ویژه جوامع انکارکننده ازدواج هستند، جلوگیری میکند. ازدواج دائم که به عنوان سالمترین و اولین پیشنهاد اسلام مطرح است، آیات بسیاری در قرآن عزیز در باب مسئله ادواج وجود دارد از جمله آیه 21 سوره روم که میفرماید: «و از آیات خداوندی است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید، که در کنار او آرامش یابید، و میان شما عشق و محبت و مهربانی قرار داد، که در این حقیقت نشانههایی از خداست برای مردمی که در گردونه اندیشه و فکر نسبت به حقایق به سر میبرند!»
با این حال زمانی که حکم ازدواج به متن زندگی انسانی کشیده میشود دچار انقلتها و اما و اگر و چراهایی میشود که اسلام برای آنها نیز برنامه و پاسخ دارد. به طول مثال؛ زنان از سن ده تا دوازده سالگی و مردان از دوازده تا چهارده سالگی بلوغ جنسی را آغاز میکنند و نیاز جنسی در آنها شکل میگیرد. درست از همین سن و سال است که توجه به جنس مخالف پررنگ میشود و عشقهای آتشین نوجوانی و جوانی شکل میگیرند؛ نکتهای که در اینجا مطرح می شود این است که کدام نوجوان پانزده ساله در دنیای کنونی و مختصات جامعه امروزی توانایی تشکیل یک زندگی مشترک را دارد. پسری پانزده ساله که تازه قدم به سالهای اول دبیرستان میگذارد و هنوز پول تو جیبیاش را از پدرش میگیرد و مانند گذشته که پسران خیلی زود حرفه و مهارتی را فرامیگرفتهاند، چیزی در چنته ندارد و هنوز به عبارتی بچه محسوب میشود آیا میتواند ستون یک خانه باشد؟
پاسخ منفی است. غالب پانزده شانزده سالهها توانایی مالی و روحی اداره یک زندگی را ندارند، پس راهکار چیست؟ آیا باید این غریزه را نفی کرد؟ سکوت کرد؟ به او وعده ازدواج در ده سال آینده را داد؟
ازدواج بههنگام
ازدواج را نباید به هیچ دلیلی به تأخیر انداخت. البته مراد از زود ازدواج کردن، این نیست که نوجوانی نابالغ را روانه زندگیای با مسئولیتهای فراوان کنیم و تنها معیار مدنظر برای ازدواج رسیدن به بلوغ جنسی باشد. بلکه مراد آمادگی و استعدادی است که افراد بعد از بلوغ جنسی به آن دست پیدا میکنند و این آمادگی هم به لحاظ رشد عقلانی است و هم بلوغ اجتماعی و عاطفی.
و نکته دوم این که بلوغ فکری در افراد نتیجه تحول شناختی است که از دوران نوجوانی اولیه شروع میشود و این در افراد متفاوت است و بسته به این است که فرد چه دوره کودکی را پشت سر گذاشته و تحت چه تربیتی بوده است، فرق میکند. با این حال به دليل تفاوتهاي فردي نميتوان دقيقا مشخص كرد كه افراد در چه سني به اين بلوغ ميرسند برخي از افراد به دلايل گوناگون ژنتيكي، محيطي و اجتماعي و خانوادگي ممكن است در سن 15ـ16 سالگي به بلوغ فکری برسند و عده اي ديگر در 17ـ18 سالگي و برخي 18ـ20 سالگي. عدهاي هم ممكن است هيچگاه به آن نرسند.
بنابراین مراد از زود ازدواج کردن، ازدواج بههنگام است. درست زمانی که بلوغ در کلیه ابعاد خود را نشان بدهد.
وظیفه والدین این است که فرزند خود را طوری تربیت کنند که در اوایل جوانی آمادگی ورود به زندگی مشترک را داشته و به بلوغهای مدنظر رسیده باشد. والدینی که تا میانسالی فرزندانشان حاضر نیستند به ازدواج آنها فکر کنند و گمان میکنند با ازدواج، فرزندشان را از دست میدهند، ظلمی جبرانناپذیر در حق فرزندشان میکنند.
عفت ورزی
از مهمترین علتهای انحراف در هر زمینهای، خاصه در مسائل جنسی و ارتباط با جنس مخالف، عدم تسلط صحیح بر خویشتن و خودکنترلی است. اسلام افراد را به پرهیزکاری و خویشتن داری جنسی دعوت میکند و از فرد، خانواده و جامعهاش میخواهد که افراد را در این زمینه یاری کنند. گفته میشود که روانشناسان نیز به این ننتیجه رسیدهاند که خودمهارگری و توان انتظار کشیدن و به تأخیراندازی از مهمترین مؤلفههای هوش هیجانی است. والدین لازم است که از کودکی با رعایت عفت و حیا در خانه، کنترل دیدنیها و شنیدنیهای کودک، و تربیت جنسی، خودکنترلی را برای فرد درونی و ملکه کنند. همچنین اسلام از زنان و مردان میخواهد که در جامعه، حریم خود و دیگران را از طریق حفظ حجاب برای زنان و حفظ نگاه برای مردان رعایت کنند. در قرآن آیاتی در تأیید حجاب برای زنان آمده است که همگی ضامن سلامت و بهداشت روانی فردی و اجتماعی و جلوگیری از انحرافات متفاوت جنسی است از جمله خداوند در آیه 31 سوره نور میفرماید: «و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار كه پیداست آشكار نكنند و مقنعههاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همكیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود كه رغبت به آن ندارند، یا كودكانى كه از شرمگاه زنان بىخبرند. و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت كه پنهان كردهاند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه كنید، باشد كه رستگار گردید.»
خودمهارگری که در اینجا از آن صحبت شد در اسلام به آن تقوی میگویند که اسلام برای رسیدن به آن و ملکه شدنش راههای مختلفی را ارائه میدهد از جمله صبر، حلم، کظم غیظ، خوف، عفت و حیا که مصادیق کنترلکنندهها هستند. تقوی وقتی در قلمرو شهوت و نیاز جنسی قرار میگیرند نامش عفت است. خداوند در قسمتی از آیه 33 سوره نور میفرماید: «وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ...»
«و كسانى كه (وسيله) زناشويى نمىيابند، بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بىنياز گرداند...»