مریم کمالینژاد
نمیتوان انکار کرد که بخش بزرگی از مسئولیت والدین مربوط به تربیت فرزندانشان است. دغدغه اغلب تازهوالدین، یا حتی کسانی که نسبت به فرزندآوری مشکوک و مرددند، این است که آیا میتوانند فرزندی خوب تربیت کنند؟ تربیت مربوط به روح کودک است. آنچه همهمان از یک تربیت سالم انتظار داریم، سلامت روان است. امروزه در اغلب نظامهای تربیتی به این نکته توجه میشود که بخش قابل توجهی از سلامت روان به تربیت معنوی برمیگردد. شاید با خودتان بگویید که کودکتان چه نیازی به معنویت دارد و اصلا معنویت در سن و سال او چه مصداقی پیدا میکند و چطور میتوان در مسیر تربیت معنوی کودک قدمهای اساسی برداشت؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ میدهیم.
چرایی تربیت معنوی
حتما از خودتان میپرسید که معنویت به چه درد کودک شما میخورد. تربیت معنوی مستقیما با روح و روان افراد در ارتباط است. آن چیزی که ما به آن باور داریم، نه تنها بر روح که بر جسممان هم اثر میگذارد. کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. باورهای منفی و سمی که همخوانی با فطرت و سرشت انسان ندارند، سلامت روح و روان او را به خطر میاندازند و در عوض باورهای مثبت که ضامن اخلاق و بر اساس فطرت خداجوی انسان انتخاب شدهاند، و گرایشات معنوی او که اغلب ذاتی هم هستند را ارضا میکنند، سبب فراهم آمدن سازگاری اجتماعی و خویشتنداری در فرد شده و همه اینها مقدمهای است بر شکلگیری سلامت روان و آرامش و امنیت خاطر. در واقع شما با پرورش معنویت، به فرزندتان یک تکیهگاه محکم، دائمی و خللناپذیر درونی معرفی میکنید؛ همانطور که خداوند در قرآن میفرمایند: «کسانی که در راه نجاتی که خداوند جلوی پایشان گذاشته قدم میگذارند، نه ترسی بر آنها غلبه میکند و نه غصه و نگرانی دارند» همین تربیت معنوی سبب میشود که فرد در تمام طول زندگی و در بحرانها و تلاطمهای درونی و بیرونی، امنیت خاطر داشته باشد. نیازی نیست بگوییم که کارشناسان و محققان با تحقیقات گستردهشان به این نتیجه رسیدهاند که افرادی که زندگی معنوی و مذهبی دارند، کمتر دچار فشار خون، افسردگی و دیگر بیماریها میشوند، این یافتهها در زندگی بسیاری از ما جاری است. کم ندیدهایم آدمهایی که دین، مذهب، اخلاق و معنویت حافظ سلامت روح و جسمشان بوده است.
آنچه توسط والدین باید در نظر گرفته شود این است که تربیت معنوی یک جریان مداوم و مستمر است که از کودکی به اشکال مختلف و در قالبهای متفاوت باید به کودک ارائه شود و نباید آن را به بعد از سن تکلیف موکول کرد به این بهانه که کودک نسبت به این مسائل درک درستی ندارد. اتفاقا کودکان به خاطر ضمیر پاکی که دارند، لوحی سفید برای دریافت معنویاتند.
از چه سنی شروع کنیم؟
اگر آدمهایی آیندهنگر باشیم و قبول کنیم که روحیات، خلقیات و پاکی ضمیر و جسم و روح ما بر کودکمان اثرگذار است، پس میپذیریم که تربیت معنوی نیز باید از قبل از بارداری و حتی قبل از انتخاب همسر جدی گرفته شود. انتخاب همسری که حلال و حرام را رعایت میکند، باورهای مثبت دارد، از سلامت روان برخوردار است و اهل معنویات است، قطعا در پرورش یک کودک معنوی اثرگذار خواهد بود. در هر حال اولین الگوهای تربیتی و معنوی کودک، والدین هستند. پس از آن و پیش از بارداری لازم است که مواردی از سوی والدین رعایت شوند، هستند کسانی که دورههای عبادی و خودسازیای را پیش از اقدام به فرزندآوری برای خود تدارک میبینند. رعایت نکاتی که برای دانستنشان نیاز به تلاش زیادی هم نیست، سبب میشود که کودک از زمان جنینی با این مسائل آشنا شده و روح او تحت تأثیر سلامت روح و باورهای مثبت پدر و مادر خویش قرار بگیرد. برای آگاهی از خودسازیها، اذکار، حتی تغذیه مناسب این دوره میتوانید به متونی دینی و روایات و کتابهایی که در این زمینه منتشر شده است مراجعه کنید.
خودتان هم اهل توکل باشید
والدین جوانی هستند که دغدغه تربیت معنوی فرزندشان را هم دارند اما با استناد به جامعه پیچیده امروزی و مظاهر فساد و بیماریهای اخلاقی، از فرزندآوری دوری میکنند و میگویند محال است که بتوان فرزندی سالم در دنیای امروزی پرورش داد. یکی از باورهای مثبت و از اجزاء معنویت، توکل کردن است. چطور خودمان در همان قدم اول، از این اصل روبرمیگرداریم و انتظار داریم بتوانیم فرزندی معنوی پرورش دهیم. توکل کنید و برای تربیت فرزند از خداوند کمک بخواهید. از خداوند و ائمه معصومینعلیهمالسلام بخواهید که یاریتان کنند و هرجا که پیچیدگیهای روحی انسان و شرایط محیطی و اجتماعی، شما را به بنبست رساند به یاریتان بیایند و دستتان را بگیرند. همین توکل باعث رشد معنویتی در شما میشود که هم آرامش و امنیت خاطر میدهد و هم الگوی خوبی برای فرزندتان خواهید شد.
شما الگوی فرزندتان هستید
اگر خود شما هنوز در دودوتا چهارتای دین و ایمانتان ماندهاید چطور میخواهید فرزندی پرورش دهید که سرشار از معنویت بوده و شخصیتی یکپارچه، مستقل و آرام داشته باشد؟ کودک شما قبل از هر کسی به والدیناش چشم دارد. او لحظه به لحظه رفتار شما را ضبط میکند؛ آرامش یا طوفانی بودن، گذشت یا عصبانیت، صبر یا بیقراری و بسیاری دیگر از نشانههای معنویت را از شما فرا میگیرد. پس قبل از این که به فکر تربیت معنویت در کودکتان باشید، به تربیت معنوی خود نیز فکر کنید.
تعملیات دینی، تربیت دینی
شاید با خودتان فکر کنید که کودک شما هم به زودی بزرگ میشود به مدرسه میرود و همه چیز را فراخواهد گرفت. به آن سن و سال که برسد حتما به او نماز خواندن، روزه گرفتن و دیگر مسائل شرعی و باید و نبایدها را یاد خواهند داد. اما همه اینها تعملیات دینی است. در واقع مجموعهای از اطلاعات است که در ذهن فرد جمع خواهد شد، تعلیم با تربیت متفاوت است. شما اگر اقدام به تربیت معنوی کودک نکرده باشید، او هرگز تن به تعلیمات نخواهد داد. در واقع نیاز است که شما زمین مستعدی را که در اختیارتان گذاشتهاند با روشهای صحیح آمادهی کشت و زرع کنید.
در جلسات مذهبی شرکت کنید
کودک را از شرکت در جلسات و فضاهایی که روح مذهب و معنویت در آنها جریان دارد، به بهانههای متفاوت محروم نکنید. نگویید خسته میشود، خوابش میآید، سر و صدا اذیتش میکند و ... همه اینها راه و چاره دارند و شما میتوانید با رعایت چند نکته ساده، مثل تغییر ساعت خواب کودک و ... او را با خود همراه کنید. شبهای قدر، همانقدر که برای خود ما سرنوشتساز است، برای کودکمان هم هست، زیارت، همانطور که به ما آرامش میدهد کودک را نیز سرشار از حس مثبت و آشنایی با بسیاری از مفاهیم مذهبی و معنوی میکند.
معنویت و نوجوان
کودک شما، در این ابعاد باقی نخواهد ماند، به زودی بزرگ میشود و پا به جامعه میگذارد. او حتما در معرض درست و غلط و تصمیم بر سر دوراهیها قرار خواهد گرفت. تربیت معنوی، تجهیز کردن فرد است به نکاتی که حین این مسائل به کمکش خواهد آمد، او باید و نباید و خط قرمزها را میشناسد و معنا و هدف زندگی را درک کرده است. بنابراین کمتر پیش میآید که نوجوانی که از تربیت صحیح معنوی برخوردار بوده است و روح ایمان، اخلاق و عواطف در او به خوبی شکل گرفته و پرورش یافته، به سمت خطا، گناه و بزهکاری برود. فردی که با نماز، خدا و مجالس معنوی آشناست، به ورطه اعتیاد، روابط غیرشرعی، پوچی و افسردگی و ... نخواهد افتاد.
بامحبت و محترمانه رفتار کنید
برای پاشیدن بذر معنویت در زمین روح کودک، نیاز به دو اصل اساسی دارید، اول محبت و دوم احترام. تربیت خالی از محبت و احترام نتیجه عکس خواهد داد. کودک نیاز به دیدن و شنیدن محبت دارد. همچین اگر با کودکتان محترمانه رفتار نکرده و به شخصیتاش احترام نگذارید، در تربیت او نیز موفق نخواهید شد.
الف: کودک تفاوت میان محبت و لوس کردن را متوجه میشود. پس نگران لوس شدنش نباشید و او را با کلمات محبت آمیز و نوازشهای به موقع مورد لطف و توجه و محبت قرار دهید و به او بگویید که چقدر بیقید و شرط دوستش دارید.
ب: خشونت را از سیستم تربیتیتان حذف کنید. قاطعیت با خشونت فرق دارد. شما با خشمتان تنها یک کار میکنید و آن معرفی یک الگوی خشن به کودک است در عوض با حفظ آرامش خود به کودک صبر و تحمل و راههایی برای برونرفت از عصبانیت را آموزش دهید.
د: به شخصیت کودکتان احترام بگذارید. او را با اسامی و القاب مثبت و با محبت خطاب قرار دهید. جلوی جمع مدام در حال سرزنش و خرد کردن شخصیتش نباشید. علایق و سلایقاش را به رسمیت بشناسید و با توجه به حرفهایش گوش دهید. حین تذکر نکات منفی و انتقاد از او، نکات مثبت و خوبیهایش را هم بگویید.
ج: وظایف شرعی فرزندتان را مهم بشمارید. همانقدر که نماز و روزه و حج و دیگر وظایف شرعی خودتان برایتان مهم است، مراقب وظایف شرعی فرزندتان نیز باشید. علاوه بر آموزش و تعلیم این وظایف، زمان را به او یادآوری کنید و از فلسفه آنها برایش بگویید. این اهمیت دادن، نوعی احترام به کودک و نوجوان است که او، آن را دریافت خواهد کرد.