گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
خیلیها مالزی را آینه تمام قد مملکت پیشرفت اسلامی میدانند و معتقدند کشور مالزی در بالاترین رده استانداردهای زندگی در آسیاست و توانسته خود را از زمره کشورهای عقبمانده اقتصادى خارج کرده، مسیر توسعه اقتصادی ـ اجتماعی را به سرعت طی کند. حال بر اساس گفتههای یکی از دانشجویانی که زندگی در این کشور را تجربه کرده نگاهی به وضعیت این کشور میاندازیم.
مالزی سطح علمی خیلی پایینتری نسبت به ایران دارد. به قول یکی از اساتیدمان، یکی از نشانههای پیشرفت و تکنولوژی در هر جامعهای نمود ورزش آن کشور در سطح جهانی است. حالا تصور رتبه ورزشی مالزی رو بکنید و قیاسش کنید با ایران. از لحاظ علمی هم این کشور هیچ نمودی در سطح جهانی ندارد. مشکلات دیگر معیشتی در این کشور از این قرارند:
ـ در مالزی هزینههای خدمات درمانی و بهداشتی بالاست.
ـ ورود ایرانینماها و انجام هر نوع اقدامی توسط آنها، دید مردم نسبت به ایرانیها به شدت بد است. چند سال پیش بود که در این کشور دو دختر دانشجو به اتهام حمل مواد مخدر به اعدام محکوم شدند.
ـ پلیسهای رشوه بگیر و سیستم دولتی ضعیف و در عین حال مستبدی دارد که منافع مسافران خارجی به خصوص ایرانیها را را در نظر نمیگیرد.
ـ تراز علمی و ردهبندی دانشگاهی در سطوح علمی مختلف پایین است. تنها به واسطه ورود دانشجویان ایرانی و کارهای علمی این قشر باعث سطح علمی یکی دو تا از دانشگاههای مالزی اندکی ارتقا یافته است.
ـ تنها رنگ پیشرفت و آزادی و... روی کشورشان پاشیدهاند تازه آن هم به کمک وام های بسیار و تکنولوژی وارده از چین!
ـ خلاف آنچه که در تبلیغات تورها برای سفر به این مملکت مشاهده میشود، در آنجا خبری از مکالمات انگلیسی نیست حتی در سطوح دانشگاهی و اکثر اساتید هم به این نوع زبان تسلط ندارند. برای ارتباط با مردم هم باید به زبان بومی آنها مسلط باشی.
ـ در مالزی خیلی از مردم، هنوز با دست غذا میخورند و هنوز تکلیفشان در ارتباط با سبک زندگیشان مشخص نیست.
ـ اگر با یک مالایی مشکل پیدا کنی و کار به دعوا بکشه، هیچکس که نمیاد جداتون کنه، هیچ، اگر هم مقصر شما نباشید، هر چی مالایی اون دور و بر باشند، میان و با هر چی به دستشون برسه، تا جایی که میخوری، شما را میزنن، بعدش برات یه ماشین میگیرند تا بری بیمارستان، بعدش هم دیگه هیچوقت آنها را نمیبینی!
ـ در این کشور کیف قاپی و موبایل دزدی و این جور مسائل امری عادی بوده سطح امنیت پایین است. زندان و اعدام برای ایرانیها در مالزی
در سال 1392، دو دختر ایرانی که فریب یک قاچاقچی ایرانی را خورده بودند پس از تحمل 33 ماه زندان به اعدام محکوم شدند، مجازاتی که منتظر اغلب متهمین و قاچاقچیانی است که توسط پلیس مالزی دستگیر میشوند. قاضی دادگاه شهر شاهعالم مالزی در آخرین دادگاه این دو خواهر، دلایل دو متهم مبنی بر بیگناهی و فریب خوردن را قبول نکرد و تمام دفاعیات آنان را بدون سند و مردود خواند تا سنگینی طناب دار سوغات سفرشان شود.
در اظهارات متهمان در دادگاه آمده بود که آنها برای اولینبار از طریق یک دوست مشترک به نام علیرضا با یکدیگر آشنا شدند که علیرضا به آنها پیشنهاد سفری رایگان به مالزی را میدهد و با همین شیوه مقداری مواد غذایی همچون بیسکویت را به دو خواهر می سپارد که به مالزی ببرند. با قبول این پیشنهاد فرد دیگری با نام بهزاد به هتل محل اقامت آنها می رود و چمدانهای حاوی مواد خوراکی را تحویلشان میدهد. این دو خواهر در حالی این پیشنهاد را خوشباورانه میپذیرند که به گفته پلیس مواد مخدر در میان لباسهای دو متهم در چمدان جاسازی شده بود. امروزه تعداد قابل توجهی از زندانیان ایرانی قاچاق مواد مخدر در درون زندانهای مالزی وجود دارند که طبق آخرین آمار رسمی دولت مالزی قریب به چهارصد ایرانی در این زندانها وجود دارد که این تعداد را وزارت کشور دولت مالزی تأیید کرده است. در سال 1394 نیز دادگاه عالی ایالت سلانگور یک مادر و دختر ایرانی را سه سال پس از بازداشت و زندان به پای میز محاکمه کشاند و به اتهام حمل دو کیلو و 500 گرم مواد مخدر از نوع متامفتامین مجرم شناخت و حکم به اعدام آنها داد. طبق قوانین کشور مالزی، داشتن و حمل بیشتر از پنجاه گرم مواد مخدر از مشتقات آمفتامین و هروئین میتواند شامل مجازات اعدام شود. بارها گزارش شده است شرایط نگهداری این افراد در اتاقکهای کوچکی شبیه قفس است که از شرایط بهداشتی بسیار ضعیف و ناهنجاری برخوردارند بهطوریکه در صورت بیماری نیز امکانات حداقلی پزشکی و دسترسی دارویی وجود ندارد.