فائقه بزاز
به دیگران بد و بیراه میگویند، توهین میکنند و آنها را عقبمانده و متحجر میدانند چون آنها فقط جور دیگری فکر میکنند. سلایق و اعتقاداتشان با آنها متفاوت است. زیر سایه مومیایی تازه کشف شده سینه میزنند و دنبال اعاده حق جسد هستند تا با تشریفات و احترام به خاک سپرده شود. تنها حق ضایع شده زنان را حضورشان در استادیوم و مجالشان برای آواز خوانی میدانند و برای مطالبهاش هیاهو میکنند. گرد مقبره کوروش طواف میکنند. و وصفش به قول جلال آلاحمد اینگونه است؛ از جمع خلایق بریده است دستی به مردم ندارد و ناچار خود را هم دربند مردم نمی داند. به مسائلی میاندیشد که محلی نیست، وارداتی است و تا روشنفکر ایرانی با مسائل محلی محیط بومی خود آشنا نشود و گشاینده مشکلات بومی نشود وضع از همین قرار هست که هست... چون روشنفکر ایرانی در محیط بومی خود تحقیر میشود، همیشه ناراضی است پس ناشیانه در جستجوی روزگار بهتری هم هست... همچون کندهای است که در کنار اجاق مانده و سیاه شده، نه به آتش زیر دیگ کمکی کرده و نه چوب سالم باقی مانده.
این وصف همان جماعتی است که برای برقراری نظام سرمایهداری در این مملکت تقلا میکنند. نظامی که مفاهیم متنوعی دارد؛
-کاپیتالیسم یک نظام اقتصادی است. نظامی بر پایه سرمایهداری که به ضعیفترها دهن کجی میکند.
ـ کاپیتالیسم یعنی سود و دستمزد، یعنی این که زمین، نیروی انسانی و سرمایه فقط در اختیار گروهی از افراد جامعه باشد تا سایر افراد جامعه با استفاده مشروط از آنها، تولید کنند و اندک بهرهای برند.
ـ کاپیتالیسم یعنی توزیع ناکارامد و ناعادلانه پول و قدرت، یعنی گرایش به انحصارطلبی بازار
ـ کاپیتالیسم همان استثمار است در کنار پدیدههایی مثل از خود بیگانگی فرهنگی، نابرابری، بیکاری و بیثباتی اقتصادی
ـ کاپیتالیسم یعنی بلعیده شدن واقعیت توسط رؤیای سیاستمداران، یعنی وعده بازگشت قهرمانی از قعر تاریخ که قرار است همه مشکلات را با تم ایرانی حل کند.
ـ یعنی تقسیم انسانها به دو دسته زرنگها و تنبلها، باجنمها و بیعرضهها تا استثمار و فقر و نابرابری را توجیه کنند.
ـ کاپیتالیسم یعنی تبلیغ کالاها و ترویج برندها، انسانها را به بدنهایی رام و سر به راه تبدیل کردن، بدنهای بیولوژیک تشنه مصرف و لذت و در قالب زوفیلیا، پارانویا، فتیش و سادیسم!
ـ کاپیتالیسم یعنی ترامپ؛ نشانهای از یک بیماریِ مسری جهانی؛ تشنگی مفرط برای قدرت کاپیتالیسم یعنی خروج از یک قرارداد یعنی شعارزدگی زیر سایه روشنفکری
ـ کاپیتالیسم یعنی مشکلات درونی جامعه را گردن مهاجران، بیگانهها، دشمنان، زنان انداختن و کاپیتالیسم یعنی این اعتقاد مشترک که «بدن زنان فقط برای خدمترسانی به مردان به وجود آمده است، حال چه برای لذت جنسی از آنها یا به عنوان ماشین تولید کودک».