عاطفه میرافضل
در زمانپیامبرصلیاللهعلیهوآله، انقلابینماها کسانی بودندکه «ظاهرا» ایمان آورده و ادعای اسلام میکردند، اما رفتار آنها، دقیقا برخلاف ادعای آنان بود. اینان کسانی بودند که با کارهای خود مانند انتشار شایعه، دروغ یا سیاهنمایی از وضع موجود، موجب تضعیف نظام اسلامی و ایجاد تشویش در گروه دوم میشدند. مثلا در ابتدای جنگ احد، پیامبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم مانند همیشه از اصحاب خواستند که نظر خود را درباره چگونگی جنگ بیان کنند. عدهای معتقد به جنگ در درون مدینه و عدهای موافق جنگ در خارج از مدینه بودند. بالأخره تصمیم به جنگ در خارج از مدینه گرفته شد و پیامبر با سپاه هزار نفری خود، به سمت خارج از مدینه حرکت کرد تا در مقابل سپاهی چند برابری قرار گیرد. اما در میانه راه، انقلابینماها به بهانه آنکه پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم حرف آنان را گوش نکرده و در مدینه نجنگیده است، ساز مخالفت با پیامبر زده و ۳۰۰ نفر از او جدا شدند. انقلاب اسلامی نیز از این گروه ضربههای زیادی خورده است که تاریخ گواه آن است.
مذاکره پنهانی دولت بازرگان با آمریکا
«مارک گازیوروسکی» تاریخنگار آمریکایی که ایرانیان او را بیشتر به خاطر تحقیقاتش در خصوص کودتای 28 مرداد میشناسند به تازگی مقالهای درباره ارتباط اطلاعاتی دولت بازرگان و آمریکا در فاصله اردیبهشت 58 تا تسخیر سفارت آمریکا در آبان 58 در مجله «میدل ایست» منتشر کرده است.
در این مقاله، جزییات ارائه اطلاعاتی از سوی CIA به وزارت امور خارجه ایران در زمان دولت موقت منتشر شده است. براساس این گزارش مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی و عباس امیر انتظام افرادی بودند که مستقیما با نماینده CIA وارد مذاکره شدند و اطلاعاتی را از تحرکات عراق، وضعیت فعالیت کردها، تحرکات شوروی در افغانستان دریافت کرده اند.
گازیوروسکی نوشته است: «16اردیبشت 1358 بازرگان و امیر انتظام با استمپل و چارلز ناس، کاردار سفارت آمریکا در ایران دیدار کردند و در این دیدار بازرگان درخواست اطلاعاتی کرد که «به ایران برای دفاع از استقلالش در برابر دشمنان کمک کند» و خواست که این اطلاعات از طریق امیر انتظام به دولت منتقل شود.»
وی در ادامه آورده است: «در این برهه مقامهای آمریکایی چندان میلی به دادن اطلاعات حساس به ایران نداشتند و میترسیدند چنین اطلاعاتی دست آدمهای نامشخص بیافتد. به رغم این بیمیلی، 26 اردیبهشت ماه گزارشی کمابیش ملایم و بیخطر درباره وضعیت افغانستان به امیر انتظام دادند. طی دیداری در روز 3 خرداد ماه، امیر انتظام به یکی از مقامهای سفارت آمریکا گفت این گزارش به دردشان خورده اما ایران واقعا نیازمند اطلاعاتی در مورد تهدیدهای پیش روی امنیت داخلیاش است.»
روابط امیر انتظام با سفارت آمریکا در ایران ادامه پیدا میکند، براساس روایت گازیوروسکی در اواسط مرداد ماه یک چهره دیگر به عنوان رابط آمریکا با امیر انتظام وارد ماجرا میشود. شخصی به نام «کِیو» که پیش از آن رییس پایگاه سیآیای در یکی از کشورهای خاورمیانه بود. نگارنده مقاله میدل ایست بیشتر اطلاعات و جزییات را از این فرد عضو CIA دریافت کرده است.
گازریوسکی نوشته است: «اولین گزارش 31مرداد ماه در تهران داده شد». بنا به این روایت «گزارش مذکور، معجون مفصل و پرابهامی درباره روند جاری اتفاقات پیرامونی و اهداف سیاست آمریکا در قبال این منطقه بود،» واکنش ایرانیها مثبت بود؛ بازرگان حتی درخواست کرد فاصله بین گزارشها کمتر از آن حدی باشد که قبلتر برنامهریزی کرده بودند. این رابطه ادامه پیدا میکند و در مهرماه 58 به اوج خود میرسد، یعنی دقیقا یک ماه پیش از تسخیر سفارت آمریکا.
براساس گزارش تاریخنگار آمریکایی در شهریور 58 بخشهایی از جامعه اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که عراق دارد مهیای حملهای احتمالی به ایران میشود؛ «حدس واحد منافع ایالات متحد سفارت آمریکا در عراق این بود که عراق میخواهد «ضرب شستی سریع» به ایران نشان دهد».
گازیوروسکی با اشاره به گزارش تایچر؛ کارشناس وقت پنتاگون نوشته است: «تایچر گزارش مفصلتر و با جزئیات بیشتری نوشت که از افزایش عظیم نیروهای مسلح و تانکبَر عراق، اسنادی دال بر خواست این کشور برای دستیابی به سلاح هستهای، افزایش سریع و روز افزون درآمد نفتیاش و لفاظیها ستیزهجویانه پان عربی صدام حسین. تایچر نتیجه گرفت که عراق دارد آماده حمله به ایران و اشغال میدانهای نفتی خوزستان میشود».
گازیوروسکی در ادامه مقاله خود به دو تأسیسات دیدهبانی الکترونیکی آمریکا در ایران اشاره کرده است. یکی تَکسمن در شرق ایران که برای رصد فعالیتهای شوروی ساخته شده بود و دیگری آیبِکس که برای جمعآوری اطلاعات در مورد تحرکات نیروهای نظامی، ارتباطات رادیویی و دیگر فعالیتهای نظامی متداول همسایههای ایران در کناره مرزها طراحی شده بود.
گازیوروسکی نوشته است که «کیو» به استکهلم رفت و 8 و 9 شهریور با امیر انتظام دیدار کرد آنها در مورد طرحهایی برای تداوم اطلاعات گفتگو کردند و توافق شد گزارش بعدی اواسط مهر ماه ارائه شود. پس از این توافق مقامهای آمریکایی به این نتیجه میرسند که در گزارش جدید از تلاشهایی عراق برای حمله به ایران پرده بردارند. تهیه گزارش جدید طول میکشد، بنابراین موعد ارائه گزارش تا اواخر مهر ماه به تعویق میافتد. براساس این روایت؛ کیو، اسمیت و لینگن روز 23 مهر ماه با ابراهیم یزدی و امیر انتظام دیدار کردند. قرار بود مصطفی چمران، وزیر دفاع، هم در این جلسه حضور داشته باشد اما در کردستان مجروح و بستری شده بود. هیچ فرد دیگری در این جلسه نبود. کیو به طرفهای ایرانی اطلاعاتی در مورد حمایتهای عراق از آشوبهای خوزستان داد. او همچنین اشاره کرد آمریکا هیچ سندی دال بر حمایتهای خارجی از آشوبهای کردهای ایران ندارد. یزدی گفت ایران اطلاعاتی دارد حاکی از اینکه آمریکا، اسرائیل و عراق مشترکا دارند از ناآرامیهای کردستان حمایت میکنند.
بازرگان جزییات مذاکرات را لو نداد
گازیوروسکی در ادامه مهمترین بخش گزارش کیو را اینگونه آورده است: «کیو در مورد تدارکات عراق جهت حمله به ایران برای یزدی و امیر انتظام گزارش داد. او به آنها گفت آمریکا اسناد متقنی دارد مبنی بر انجام مانورهای نظامی عراق که فقط میتوان با گزینه آماده شدن برای حمله احتمالی به ایران توجیهشان کرد؛ مثلا مانورهای مشترک یگانهای مختلف و تمرینهایی برای گسیل حرکت سریع یگانهای بزرگ در مسیر شطالعرب. او گفت عراق برای فرستادن سریع یگانهای مسلح از پایگاههای دیگرش در نقاط مختلف کشور به این منطقه مرزی دارد مانورهایی اجرا میکند و این مانورهای را جوری زمانبندی میکند که اثرگذاریشان بالاتر برود، این کارها را هم شب میکند تا ایرانیها و تأسیسات دیدهبانی آمریکا نتوانند به راحتی رصدشان کنند؛ عراق همچنین دارد مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی در این منطقه جاسازی میکند، این بزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار میکنند و مشغول اجرای طرحهای مهندسی نظامی است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد. کیو همچنین گفت نیروهای اطلاعاتی نظامی عراق سازمانی تأسیس کردهاند به نام «جبهه آزادیبخش عرب» که همراه و همزمان با حمله عراق شورشی میان اعراب خوزستان به راه خواهد انداخت».
براساس این گزارش کیو خیلی کوتاه به تأسیسات ایبکس اشاره کرد و گفت «بخش زیادی از ان جور اطلاعات جنگی را با استفاده از این ابزارهای فنی میشود جمعآوری کرد به امیر انتظام و یزدی اصرار کرد که از این امکان استفاده کنند.»کیو سپس 27 مهر ماه دوباره امیر انتظام را تنها میبیند و گزارش مفصلی درباره آیبکس به وی ارائه میدهد کیو در آن دیدار تأکید میکند که «آیبکس این امکان را به ایران میدهد که بدون نیاز به کمک آمریکا تدارکات عراق برای حمله به ایران را رصد کند».
این آخرین دیدار کیو با مقامات ایران بود. جیمی کارتر پذیرفت شاه مخلوع ایران برای مداوای بیماری به آمریکا برود. این باعث شد روابط نصفه و نیمه ایران و آمریکا تیره و تار شود. راهپیماییهای ضد آمریکایی در ایران پیاپی برگزار میشد تا اینکه دانشجویان خط امام در تاریخ 13 آبان با حمله به سفارت آمریکا و تسخیر آن نسخه رابطه ایران و آمریکا و همچنین دولت موقت را پیچیدند. بازرگان تحت تأثیر این اقدام دانشجویان و به دلیل مخالفت با آن و همچنین افزایش اختلافات دولتش با دیگر گروههای فعال سیاسی در ایران استعفا کرد. پس از تسخیر سفارت و بررسی اسناد به دست آمده از آنجا عباس امیر انتظام بازداشت شد. 28 اسفند ماه 58 امیر انتظام پای میز محاکمه نشست.
چرا؟
پس از استعفا، بازرگان اطلاعات موجود در گزارش کیو را به جانشینانشان نداد، اطلاعات در مورد تدارک حمله عراق به ایران و اینکه چطور میتوان به یاری آیبکس این تدارکات را رصد کرد. مقامات ایرانی غافل از تهدیدی که از سوی عراق متوجهشان بود، پاکسازی نیروهای مسلح را ادامه دادند. آنها همچنین به رغم درگیریهای مکرر با نیروهای عراقی طی ماههای پیش از حمله، تلاشی برای تقویت استحکامات دفاعی در مناطق مرزی نکردند ایران یگان جنگی بزرگ، گردان توپخانه، گردان مسلح یا یگانهای هلیکوپتری یورشی در مناطق مرزی که عراق شهریور از آنجا حمله کرد نداشت».
این مهمترین بخش مقاله گازیوروسکی است که بازرگان، ابراهیم یزدی و عباس امیر انتظام هیچ وقت درباره آن توضیحی ندادهاند. این مطلب که چرا اطلاعاتی که از سیآیای درباره احتمال حمله عراق به ایران دریافت کردهاند به مقامات عالی رتبه ایران ارائه نکردهاند و در اختیار شورای انقلاب و هیچ فرد دیگری قرار ندادهاند. گازیوروسکی این مطلب را دوباره تأیید میکند.
او با اشاره به دیدار10یا 12 سال پیش خود از ایران و گفتگو با برخی چهرههای سیاسی ایران گفت: « یزدی و امیر انتظام و بازرگان، تنها سه نفری بودند در ایران که آن زمان اطلاع کامل از این ماجرا داشتند».