فرشته امیرزاده
یک روز داغ تابستان بود و مورچه از کار زیاد حسابی عرق کرده بود. گنجشک به مورچه گفت: « چرا این همه کار میکنی؟ بیا با هم بازی کنیم و از این هوای خوب لذت ببریم. حیف نیست که تو تمام وقتت را کار میکنی و خودت را این همه خسته میکنی»؟ مورچه گفت: «ولی همیشه هوا خوب نیست.» گنجشک به این حرفها خندید و پر زد و رفت. روزها گذشتند و نوبت فصل سرما رسید. همه جا پر از برف شد. گنجشک هر چه دنبال غذا گشت، چیزی برای خوردن پیدا نکرد. او دیگر از شدت سرما قادر به حرکت نبود. از پشت پنجره به خانه مورچه نگاه کرد و دید که او به راحتی زندگی میکند و غذای کافی برای خوردن دارد. جلوی در خانه مورچه رفت و در زد. مورچه در را باز کرد و با دیدن حال گنجشک گفت: « خانه من خیلی کوچک است و تو نمیتونی وارد آن شوی. وقتی جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود.» گنجشک خجالت کشید و رفت دنبال کارش!
بچه که بودیم قصه کودکانه مورچه و گنجشک حالمان را میگرفت. حتی گاهی به خاطر ابراز تأسف برای آخر و عاقبت گنجشک اشک در چشمانمان حلقه میزد و تأسف میخوردیم چرا جیک جیک مستون گنجشک به گل نشست و تمام خوشیهایش زهرمارش شد؟! اما مورچه که تمام تابستان را باربری کرده بود، سر سیاه زمستون، در لانهاش لم داده بود و برای خودش در آسایش مطلق پادشاهی میکرد. آخر سر منطق بر احساسمان غلبه میکرد و با خودمان به یک دو دو تا چهارتای منطقی میرسیدیم. اینکه نتیجه تلاش عاقبت به خیری است و پاداش سر خوشی، سیه روزی است. اگر چه این داستان مربوط به دنیای کودکی است اما آن را میتوان به موضوعات بزرگ عصر و زمانه حاضر هم تعمیم داد. برای همین است که کارشناسان از بد عاقبتی سرخوشی در دوران فراوانی میترسند. به خصوص که بیشتر این فراوانی ارمغان غرب برای مردم است. از ابزارهای ارتباطی و تکنولوژیهای نوین گرفته تا خوراک و پوشاکهای خارجی.
پایت را روی پای دیگرت بنداز
معمولا تجربه ثابت کرده است که به جای منتظر نشستن برای اینکه مسئولان بیایند و به دادمان برسند، باید خودمان آستین همت بالا زنیم و دست به کار شویم و اگر چوب لای چرخمان نگذارند، برنده این کارزار خواهیم بود. وقتی دغدغه کارآفرینی داشته باشیم، قطعا به دنبال بانک یا مؤسسهای نمیگردیم که سود بانکی بیشتری بدهد تا پساندازمان را در آن ذخیره کنیم و هر ماه، با خیال نسبتا آسوده سودش را بگیریم. وقتی کنار دغدغه کارآفرینی، دغدغه اعتقادی هم داشته باشیم و حس نوعدوستی هم ضمیمهاش شود آن وقت از اینکه نانی هم سر سفره دیگران بگذاریم احساس غرور میکنیم. این میشود که کار بالا میگیرد و جریان جدیدی را رقم خواهیم زد. طی سالهای اخیر و گسترش کسب و کارهای داخلی و بومی در کنار کمک کارشناسان و کارآفرینان این عرصه خیلی از هم نوعان ما توانستهاند طرحی نو دراندازند تا ثابت کنند نباید نشست و منتظر دیگران ماند:
ـ «برادران عبدالرزاقی» وقتی دست در دست یکدیگر قرار دادند ثابت کردند که در راه خودکفایی این کشور و بینیاز کردن اقتصاد از نفت و تحریم میتوان با امکاناتی کم دست به کارهایی بزرگ زد «ابراهیم عبدالرزاقی» جوانی است که در سختترین شرایط امکانات اطراف خود را دیده و از آنها برای کارهای بزرگ استفاده کرده است کاری که زمینه را برای نان خوردن 5 خانواده فراهم کرده است. ابراهیم توانسته به کمک 4 تن از برادران خود با بهرهبرداری و دو منظوره کردن استخر آبیاری زمینهای کشاورزی و تبدیل آن به استخرهای پرورش ماهی سالانه 100 میلیون تومان درآمد خالص از این استخر کسب کند.
ـ داوود آزاددل یکی از علاقمندان به پرورش کبک است که بعد از بازنشستگی تحمل خانهنشینی را نداشته و آستینهایش را بالا زده تا با اشتغالزایی از وقت خود نهایت استفاده را ببرد و غیر از کمک به خودکفایی کشور به اقتصاد خانواده خود نیزکمک کند. کبک از پرندگانی است که به سهولت قابل پرورش بوده و در صورت تولید انبوه، از درصد بهرهوری بالایی برخوردار است به طوری که میتوان گوشت آن را عرضه داشت. کبک را میتوان با بهکارگیری تکنیکهای مدیریتی ویژه و استفاده از سیکل نوری معین، در تمام طول سال پرورش داد.
ـ سریعی از زنان سرپرست خانوار است. وی که تحصیلاتاش دیپلم ناقص امور اداری است و به دلیل مشکلاتی نتوانسته ادامه تحصیل بدهد، میگوید: سرمایه اولیه من 70 هزار تومان بود که با آن کشمش آفتابی خریدم و در بستهبندیهای کوچک در مشهد به فروش رساندم. سریعی که امروز سرمایه 70 هزار تومانیاش به 7 میلیون تومان رسیده است میگوید موفقیت من از روزی شروع شد که تصمیم گرفتم به جای کار کردن برای دیگران برای خودم کار کنم.
ـ تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران با سرمایه شخصی به میدان عمل آمدند و «یا علی» گفتند و دوست دارند سفرههای مردم را پر کنند از خوراکیهای پاکتر از حلال. جوانانی که دوست دارند سفرههای مردم را از خوراکیهای پاک تر از حلال پرکنند.
«رضا مقدم» یکی از این دانشجویان در این باره میگوید: «ما چند تا از دانشجویان فارغالتحصیل بسیجی دانشگاههای تهران هستیم که دو هدف اصلی داشتیم. اول اینکه میخواستیم غذای طیب یا ازکی به دست مردم جامعه برسد، یعنی غذایی که استاندارد آن یک لایه عمیقتر از «حلال» است. در آیه 19 سوره کهف، آمده که «اَزکی طعاماً» تهیه کنید و در تهیه آن هم دقت کنید. طبق تفاسیر گوناگونی که ذیل این آیه آمده، دانستیم غذایی ازکی است که تهیهکنندگان آن اهل ایمان باشند، اهل خمس و زکات باشند و مالشان پاک باشد. هدف دوم، تقویت جریان خمس و زکات در کشور بود. با توجه به اینکه اقلام خوراکی حدود 30 درصد از هزینههای خانوار را به خود اختصاص میدهند، اعتقاد داریم که اگر از افراد مؤمن که مسائل شرعی را رعایت میکنند، خرید کنیم، پولمان، تقویتکننده این جریان خواهد شد.
اعتقاد ما این است که بر اساس روابط علی و معلولی، کوچکترین کار ما در کل جهان اثرگذار است. بنابراین تصمیم گرفتیم به سهم خودمان، کاری برای بازار خورد و خوراک مسلمانان انجام دهیم و بر مبنای دستور قرآن که «طعام ازکی» را به عنوان خوراک پاکیزهتر از حلال معرفی کرده، زنجیره تأمین غذایی «ازکی» شکل گرفت.
ـ علیرضا نبی، کارخانهداری است که فقط افرادی را استخدام میکند که سوء سابقه داشته باشند. او میگوید: «به جای غذا چمن میخوردم و آجرهایی که مادرم به شکمهای بچههایش میبست، خوب به یاد دارم». علیرضا نبی بعد از احداث کارخانهای، تنها شرط ورود کارگران را محدود میکند به اینکه سابقه داشته باشند! در واقع فقط کسانی را به کار میگیرد که پیش از این سابقه داشتهاند، درد و بدبختی را کشیدهاند و هیچ جای دیگر به آنها اعتماد نکردهاند!
ـ صوفیان بانوی کارآفرین کامیارانی است که بدون حمایت مسئولان زمینه اشتغال ۴۴ بانوی این شهرستان را در کارگاه تولیدی زین و تجهیزات اسب فراهم کرده است.
وعدههای سر خرمن و رشد غول بیکاری
کارشناسان اقتصادی معتقدند علل بیکاری جوانان در جامعه امروز به عوامل مختلفی بستگی دارد که نوسانات اقتصادی، عدم توزیع مناسب درآمد و امکانات، عدم جذب نیروی کار در مراکز تولیدی و صنعتی، عدم تناسب بین آهنگ رشد جمعیت و فرصتهای شغلی، ضعف قوانین و مقررات، اتخاذ برخی سیاستهای غلط و فقدان آموزشهای متناسب با نیاز بازار کار از شاخصترین عوامل به شمار میرود.
به گفته کارشناسان، پذیرش بیش از حد دانشجو بدون در نظر گرفتن بازار کار در بیشتر رشتههای تحصیلی و عدم تناسب آموزشها با نیاز بازار کار نیز مقدمه دیگری بر گسترش بیکاری جوانان بوده است. علاوه بر آنچه که گفته شد دلایل دیگری نیز در این زمینه وجود دارند که به خود اشخاص برمیگردد:
ـ «فقدان مهارت» یکی از اصلیترین علل بیکاری در کشور است. خیلی از جوانان فقط اهل دروس تئوری هستند و نه تنها مهارت ورود به کف بازار را برای کسب درامد ندارند که از عهده سفت کردن یک پیچ کوچک در خانه هم برنمیآیند.
ـ «شغلهای خالی» را میتوان به عنوان زنگ خطر نام برد. این اتفاق موجب شده امروز چند صد هزار شغل در کشور با عدم استقبال کارجویان و فارغالتحصیلان روبرو شوند. محال است یک جوان لیسانس سراغ کار جوشکاری یا صافکاری برود.
ـ «میل به پشت میزنشینی و داشتن شغلهای دولتی» هم همان قصه تکراری است که سالهاست گریبان جوانان را محکم گرفته و رها نمیکند.
ـ مشکل «نظام پرداخت حقوق و دستمزد» در کشور دارد و میگوید: در حالی که پرداخت دستمزد نیروی کار در بسیاری از کشورها از جمله همسایگان ما به دلار است در ایران حقوق و دستمزدها به ریال پرداخت میشود در حقیقت کارگر ایرانی به ریال حقوق میگیرد اما به دلار خرج میکند!
ـ «عدم تزریق به موقع وامهای بانکی» سنگ اندازی برخی بانکها در ارائه تسهیلات بانکی، میل به تولید و کارآفرینی را کاهش داده، بیکاری را افزایش میدهد. گسترش قاچاق و واردات بیرویه کالا هم به این مسأله دامن زده است.
مگو چیست کار
اهمیت کار و تلاش و اهمیت استقلال اقتصادی سبب شده تا امسال حضرت آقا برای تأکید بر موضوع تولید ملی و اهمیت مدیریت بحران بیکاری و از یک نام مشابه برای سال جدید استفاده کنند. نوسانهای مختلف در اقتصاد کشور به خصوص در سالهای اخیر و با رشد بیرویه قاچاق کالای خارجی امواجی را به همراه داشته که سبب ضربه بر پیکره تولید و افزایش آمار بیکاری شده و در پی آن اثرات خود را بر سفره مردم و بروز معضلات دیگر اجتماعی نشان داده است. به دلیل بروز این اتفاق، ایشان، توجه به نام «اقتصاد مقاومتی» را به تنهایی مؤثر ندانستند و در خصوص راهحل و علاج وضع کنونی، افزودند: «علاج، در تقسیم کردن اقتصاد مقاومتی به نقاط کلیدی و مهم و تمرکز همه همت مسئولین و مردم بر آن نقاط است و این نقاط کلیدی عبارت است از تولید داخلی و اشتغال به ویژه اشتغال جوانان.» یادمان بماند که اقتصاد ریاضتی و اقتصاد مقاومتی با هم تفاوت دارند. اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ریاضتی نیست، بلکه اقتصادی است متعالی که اجرای آن بهبود رشد اقتصادی، تولید ملی، عدالت اجتماعی، اشتغال، تورم و رفاه عمومی را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر به کار و تلاش با پشتوانه منطقی و درس گرفتن از شکستها موضوعی است که در کنار اقتصاد مقاومتی متضمن سعادت جوان ایرانی است.
به قول حکیم فردوسی:
تن آسايي و کاهلي دور کن بکوش و ز رنج تنت سور کن
که اندر جهان گنج بيرنج نيست کسي را که کاهل بود گنج نيست
همه کالبد مرد را کوشش است اگر بخت بيدار در جوشش است