کد خبر: ۱۹۴۰
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۱
پپ
گفتگوی صمیمانه با «منا اورعی» گوینده خبر شبکه قرآن
صفحه نخست » گفتگو

جمال طاهری

این روزها تلویزیون عضوی از کانون گرم خانواده‌های ایرانی شده و معمولا ساعات زیادی از اوقات فراغت آن‌ها را پر می‌کند؛ هر روز هم شبکه‌ای جدید به آن اضافه می‌شود و پنجره‌ای به روی دنیای تازه‌‌ای می‌گشاید و واقعا حق داشتند که قدیمی‌های ما نام جعبه جادو را برای آن انتخاب کرده بودند. فارغ از دیدن برنامه‌ها برای خیلی‌ از ما همیشه شنیدن و خواندن و دانستن درباره آن‌هایی که پایشان به این فضا باز شده و به اصطلاح چهره‌ای تلویزیونی شدند جذابیت داشته و دوست داشیم بدانیم کسی را که بارها در قاب تصویر دیده‌ایم روزگارش را چه طور می‌گذراند و اندیشه و نگاهش چه مسیری را طی می‌‌کند. در میان خانواده بزرگ تلویزیون هستند کسانی که با اندیشه و اعتقادی محکم و استوار پا در این میدان گذاشته‌اند و دنیای کاری و زندگی‌شان بر پایه همین اعتقاد بنا شده و آمده‌اند که کار رسانه‌ای مفیدی را به سرانجام برسانند و ما در یکی از روزهای بهاری که تازه بوی عطر سال نو خانههای ایرانیان را پر کرده به خانه یکی از این چهره‌های تلویزیونی رفتیم تا پای صحبت‌های او بنشینیم. «منا اورعی» گوینده این روزهای خبر شبکه قرآن مهمان این هفته مجله ما است و البته شاید جالب باشد بدانید او اولین اجرای تلویزیونی‌اش را برنامه نوجوانی پرمخاطب سال‌های قبل یعنی برنامه «نیم‌رخ» آغاز کرده است. او سال‌هاست که نه تنها مجری خبری شبکه قرآن است بلکه خود را غریق دریای معرفت قرآنی کرده و تلاش نموده تا خانه و کاشانهاش را نیز با این آموزهها گرم و پر محبت نماید. برخلاف توقعی که همه ما از مجریان خبری و رسمی بودن‌های آن‌ها پشت قاب تلویزیون داریم برخورد او گوینده خبر بودن ایشان را از یاد ما ‌برد و توصیه می‌کنیم شما خوانندگان خوب مجله هم همه ذهنیت‌ها در مورد یک مجری و گوینده خبر را کنار بگذارید و با ما در این گفتگو همراه شوید. منا اوراعی فارغ‌التحصیل مهندسی معماری و دین پژوه حوزه دانشجویی علوم اسلامی است. او حدود ۱۰ سالی است که در زمینه‌های مختلف در صدا و سیمای جمهوری اسلامی مشغول به فعالیت است. با همراه شوید تا صحبت‌های او را با هم بخوانیم.

بدون مقدمه برویم سراغ اصل ماجرا. چه شد که وارد صدا وسیما شدید؟

حکایت ورود من به صدا و سیما به علاقه زیاد دوران کودکی‌ام به کار اجرا برمی‌گردد. من فعالیتم را از برنامه نوجوانانه «نیم رخ» از شبکه اول شروع کردم. بعد به دعوت دوستی در رادیو مشغول به کار شدم سپس به عنوان نویسنده و مجری در شبکه‌های مختلف و در برنامه‌های مذهبی و غالبا مناسبتی حضور داشتم به عنوان نویسنده و مجری در شبکه‌های ۵ و ۲ و ۱ و شبکه قرآن فعالیت داشتم. در حال حاضر هم به عنوان گوینده خبر قرآنی و دبیر تحریریه در معاونت سیاسی سیما حضور دارم.

در زمینه نویسندگی در چه فضایی کار می‌کردید؟

من هم برای برنامه‌های کودک و نوجوان نویسندگی کردم و هم برنامه‌های مذهبی. برای مثال پلاتوهای برنامه «عصربخیربچه‌ها»ی شبکه دو در سال ۸۷ و برنامه «اذان‌گاهی» آستانه شبکه اول سال ۸۹ را نوشتم و اجرا کردم که حدود ۱۰۰ نیایش برای اول و آخر برنامه داشت اما تخصص و علاقه‌ام در نوشتن متن‌های ادبی و نیایشی است.

در نویسندگی خبر نوعی بی‌روحی وجود دارد درحالی‌که در متن ادبی فضا کاملا متفاوت است این دوگانگی کار شما را سخت نمی‌کند؟

در خبرهای مربوط به ما این موضوع کمتر است. اتفاقا ما دست‌مان در نوشتن خبرهای احساسی و ادبی بازتر هم است. البته من در خواندن خبر کمی احساساتی هستم و در روزهای شیفت بنده دوستانم سعی می‌کنند ادبی‌تر خبر را تنظیم کنند.

از این احساساتی بودن خاطره‌ای هم دارید؟

روز اربعین امام حسین‌علیه‌السلام گوینده خبر بودم و چون تا به حال سعادت زیارت قبور مطهر در کربلای معلی را نداشتم بسیار متأثر بودم. یادم هست در هنگام خواندن عناوین خبر و لیدها بغض داشتم و حتی نزدیک بود گریه کنم. آن‌قدر این حالت تأثر در من زیاد بود که بعد از خبر متوجه شدم در اتاق فرمان همه همکاران نگران شده بودند که چه اتفاقی می‌افتد که خدا را شکر بخیر گذشت.

شما در فضای مجازی هم فعالیت دارید؟

فقط در اینستاگرام صفحه‌ای دارم که خیلی معمولی به آن می‌پردازم اما به شدت به تأثیرگذاری فضای مجازی معتقدم و تأثیر آن بر تحولات جامعه را بسیار زیاد می‌دانم؛ متأسفانه در این بخش جامعه مذهبی کم‌کار است و شناختی روی اولویت‌ها ندارد که همین هم به دین و مذهب ضربه می‌زند. البته این به معنای نادیده گرفتن دغدغه‌مندان و فعالان این عرصه نیست. به نظرم برای نوجوان و جوان جامعه امروز باید به هر سه ضلع مثلث هنر، ورزش و دین توأمان پرداخته شود.‌ جوان و نوجوان امروز خودش می‌بیند و یاد می‌گیرد و چیزی که ما باید به او یادآوری کنیم این است که در این هجوم اطلاعات، خوبی‌ها رو نگه دارد و بدی‌ها را کنار بگذارد.

بااین‌که به عنوان مجری تلویزیونی یک چهره محسوب می‌شوید، ولی تصویر پروفایل‌تان به جز تصاویر اول عمدتا نمادین هست. چرا؟

درست است که مجری تلویزیونی هستم و تصویرم را میلیون‌ها نفر از قاب تلویزیون می‌بینند ولی معتقدم گداشتن تصویر شخصی در پروفایل یا اینستاگرام شرعی نیست البته این نظر و اعتقاد شخصی من است این به معنای توصیه نیست خودم به آن رسیدم.

چند خواهر و برادرید؟

یک برادر کوچک‌تر از خودم دارم.

پدر و مادرتان هم از اهالی رسانه‌ هستند؟

نه مادرم فرهنگی و پدرم استاد دانشگاه هستند.

با توجه به این‌که ازدواج کرده‌اید و دارای فرزند کوچک هم هستید فعالیت‌های خارج از خانه برای فعالیت‌های خانه و تربیت فرزند مشکل‌ساز نبوده است؟

همسر بنده مهندس برق هست و یک پسر ۳ ساله هم دارم. همسرم در ابتدای زندگی مشترک اعتقاد داشت که ما در جامعه وظیفه‌ای داریم و باید آن را به سرانجام برسانیم و جامعه را برای ظهور امام زمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، آماده کنیم لذا برای انجام این مهم از هیچ کاری نباید فروگذار کرد؛ البته تربیت فرزند هم جزوی از آن است. به لطف خدا و همکاری همسرم، مادر و پدر خودم و مادر و پدر همسرم در این زمینه مشکلی نداشتم و همه امیدم به این است که خدا نیت الهی ما را به لطف و کرم خودش قبول کند و در تربیت فرزندم یاورم باشد.

ملاک‌هایتان برای گزینش همسر چه بود؟

به اعتقاد من ازدواج برای هر انسانی امتحان بزرگی است لذا مهم‌ترین اصل در انتخاب شریک زندگی اول توکل به خداست و بعد تلاش و تلاش و تلاش برای یک انتخاب درست. این به واقع تجربه شخصی خود من است. برای من ایمان و اعتقاد به مبانی دین به صورت ویژه اهمیت داشت اما نکته‌ای که نباید فراموش می‌کردم این بود که شاید مردهای مذهبی با کار من موافق نباشند آن‌جا بود که دوستی یک جمله طلایی به من یاد داد و آن این بود؛ به خدا توکل کن که هیچ کاری برای او سخت نیست. توکل به معنای واقعی یعنی امید به او و قطع امید از هر کس دیگر. این توکل جواب داد و به لطف خدا همسری نصیبم شد که از نظر اعتقادی فراتر از خواسته من و در مورد کار و فعالیت اجتماعی هم بغایت همراه و پشتیبان بود و حتی گاهی بعد از خستگی و فشار مشکلات ایشان بنده را تشویق به ادامه کار می‌کرد و اعتقاد دارد وظیفه ما در حکومت اسلامی تلاش برای ساختن یک جامعه مهدوی است.

چقدر اهل مطالعه هستید؟

بسیار زیاد و هر چند وقت یکبار به نوعی کتاب علاقه پیدا می‌کنم و آن را می خوانم. در حال حاضر بسیار رمان می‌خوانم.

چه کتاب‌هایی می‌خونید؟ اگر بخواهید به کسی مطالعه سه کتاب را پیشنهاد بدهید چه کتاب‌هایی را پینشهاد می‌دهید؟

رمان‌هایی که بتواند در زندگی به من کمک کند. در مورد معرفی کتاب، کتابهای«صمیمانه با جوانان وطنم» و «فاطمه فاطمه است» از دکتر شریعتی، زندگینامه شهدا علی‌الخصوص شهید ابراهیم هادی و حمید رضا تورجی‌زاده و احمدرضا نیری از انتشارات شهید هادی را به مطالعه توصیه می‌کنم. همچنین بهتر است نوجوانان علاقمند به رمان‌های فارسی رمان‌های خانم مهریزی مقدم را بخوانند که در کنار لذت آموزنده نیز هست.

به نظرتان بهترین رمانی که خوانده‌اید کدام است؟

از نویسندگان خارجی‌ رمان «خرمگس» از اتل لیلیان وینیچ و از نویسندگان داخلی کتاب‌های رضا امیرخانی و «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور به نظرم کتاب‌های جذاب و جالبی بودند.

از میان شبکه‌های تلویزیونی کدام شبکه را بیشتر دنبال می‌کنید؟

به خاطر فعالیتم و چون ساعاتی را خارج از منزل می‌گذارم در زمانی که فرصت دارم و در منزل هستم ترجیح می‌دهم بیشتر وقتم را با فرزندم بگذرانم؛ البته تلویزیون ما بیشتر روی شبکه پویا است اما شب‌ها بیشتر شبکه‌های آی فیلم و نسیم را می‌بینم در بقیه مواقع هم عاشق کتاب خواندن هستم چون بی‌نهایت از این کار لذت می‌برم.

دست پخت‌تان چطور است؟

راستش را بخواهید خیلی اهل غذا درست کردن نیستم و فرصت ندارم؛ البته آشپزی را دوست دارم وقتی هم غذایی درست می‌کنم به تأیید همه خیلی خوشمزه می‌شود.

پس چه کسی در منزل غذا درست می‌کند؟

هروقت که خودم در منزل باشم و البته خسته هم نباشم آشپزی می‌کنم منظورم از غذا پلو و خورشت و اینهاست وگرنه استاد غذاهای فوری و من درآوردی هستم.

تاکنون دیدار رهبری هم رفتید؟

بله؛ سال ۹۱ قبل از این‌که گوینده خبر بشوم به واسطه همکاری با شورای فرهنگی اجتماعی زنان زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی و لطف دوستان به مناسبت روز زن همراه حدود ۲۰۰ فعال خانم فرهنگی علمی و رسانه‌ای به دیدار حضرت آقا مشرف شدم که یکی از زیباترین و بهترین روزهای زندگی‌ام بود. آرزوی کاریم همیشه این است که روزی بتوانم در محضر رهبر معظم انقلاب اجرا داشته باشم.

آیا تا به حال شده از بین سوژه‌های قرآنی که خبرشان را خوانده‌اید موضوعی آن‌قدر جذاب باشد که پیگیر آن شده باشید و حتی در صورت لزوم کمکش هم کرده باشید؟

اتفاقا امروز چنین چیزی اتفاق افتاد. گزارشی داشتیم از پیج یک زوج طلبه که در فضای مجازی سبک زندگی اسلامی ایرانی رو تبلیغ می‌کند. خودم جزو فالوورهایشان بودم. به آن‌ها در دایرکت پیام دادم که گزارش را ببینم و دوست شدیم.

به عنوان فعال و نویسنده مذهبی برای ترویج قرآن در بین خانم‌ها و خانواده‌ها پیشنهادی هم دارید؟

دو سال پیش بعد از اتمام حوزه دانشجویی خلاء عجیبی در زندگی احساس می‌کردم به توصیه یکی از دوستان به کلاس‌های تفسیر قرآن رفتم که با شیوه‌های جدیدی روی تفسیر آیات الهی کار می‌کردند. همین کلاس‌ها به شدت حالم را خوب کرد و در زندگی‌ام تأثیر داشت. بعد از فرزند‌دار شدن نتوانستم به آن کلاس‌ها بروم به شدت خلاء آن را حس می کنم. به نظرم هیچ چیز به اندازه انس با قرآن و فهم آیات آن نمی‌تواند در زندگی به انسان آرامش بدهد.

شما در دانشگاه معماری خواندید چقدر زندگی کار و غیرکاری برایتان مفید بود؟

در زمان تحصیل روی دکوراسیون داخلی خیلی کار کردم خوب طبعا در چیدمان منزل هم از آن خیلی استفاده می‌کنم و درباره رنگ‌ها و ست کردن لباس هم چیزهایی بلد هستم و از آن در کار و زندگی بهره می برم.

با کدام آیه قرآن بیشتر مأنوس هستید؟

آیه دوم و سوم سوره طلاق را بسیار دوست دارم و عجیب به آن معتقدم. «و من یتق اله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی امرا ....»و هنگامی که تقوا پیشه کنید خداوند از آن‌جایی که هرگز گمانش را نمی‌برید به شما روزی خواهد داد. خواندن آیت‌الکرسی، سه بار سوره اخلاص، سه صلوات و این دو آیه مبارکه بعد از نمازهای واجب به توصیه حاج آقای نخودکی بالاتر از کیمیاست.

نکته قرآنی که سعی کردید در زندگی همیشه رعایت کنید چه بوده است؟

فکر می‌کنم بهترین نکته‌ای که در بخش‌های مختلف زندگی کمکم کرده، توکل به خدا و واگذاری امور به خودش و اهل بیت بوده، و آیه عزیز و آرامش بخش «الا بذکر الله تطمئن القلوب» به راستی که با یاد خدا قلب‌ها آرام می‌گیرد.

از میان ترجمه‌های قرآن کدام‌ها را توصیه می‌کنید؟

ترجمه آیت‌الله مکارم شیرازی بسیار روان و زیباست و به شخصه از خواندنش لذت می‌برم؛ البته مفاتیح با ترجمه و از انتشارات ایشان هم بسیار مرتب گردآوری شده و برای استفاده عموم مردم بسیار راحت است.

در زندگی جایی بوده که ناامید شوید؟

بله متأسفانه زیاد پیش آمده است. در کل من آدم احساساتی و زودرنجی هستم خیلی زود از چیزی ناراحت می‌شوم و خداروشکر به زودی هم حالم تغییر می‌کند و سعی می‌کنم به خودم امید بدهم و حالم را عوض کنم.

وقتی از همه چیز دلگیر می‌شوید، چه کار می‌کنید؟

من زیاد با خودم حرف می‌زنم. سر هر اتفاقی با خودم آن مسأله را حلاجی می‌کنم. اتفاقات گذشته را مرور ‌کرده و به خودم امید می‌دهم. در چنین مواقعی که خیلی ناراحت یا دلگیر باشم قطعا به اهل بیت متوسل می‌شوم و از آن‌ها کمک می‌خواهم. تازگی‌ها هم راه جدیدی برای آرامش خودم پیدا کردم. گاهی رو به قبله می‌نشینم قرآن را باز می‌کنم و راه حل مشکلم را در بین آیات جستجو می‌کنم و عجیب از این کار آرامش می‌گیرم.

با کدامیک از اهل بیت بیشتر مأنوس هستید؟

به امام علی‌علیه‌السلام به طرز عجیبی ارادت دارم و زندگی‌ام را مدیون ایشان هستم. عاشقانه فاطمه زهرا‌سلام‌الله‌علیها را دوست دارم. به امام حسین‌علیه‌السلام و خاندان مطهرشان به ویژه حضرت رقیه‌سلام‌الله‌علیها هم احساس نزدیکی دارم. امام زمان‌عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هم که امام حاضر و ناظر ما هستند و همه زندگی‌ام برای ایشان و به خاطر آن حضرت است.

غیر از فعالیت‌هایی که در تلویزیون دارید در حوزه‌های اجتماعی یا فرهنگی دیگری هم فعال هستید؟

به عنوان مشاور رسانه‌ای با مؤسسه خیریه حضرت رقیه همکاری دارم. این مؤسسه به طور مستمر با همکاری کمیته امداد و سپاه پاسداران در زمینه محرومیت‌زدایی و رفع فقر بخصوص تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند فعالیت می‌کند و قرار است تا انتهای سال حدود ۱۰هزار جهیزیه شامل کلیه لوازم اولیه یک زندگی برای نیازمندان تحت پوشش کمیته امداد تهیه کند که رسانه‌ای خواهد شد. علاوه بر آن در مدرسه‌ها و آموزشگاه‌ها هم به عنوان مدرس سواد رسانه‌ای و گویندگی فعالیت می‌کنم. سال گذشته دبیر سواد رسانه‌ای در مدرسه تیزهوشان فرزانگان بودم.

چند دوست صمیمی دارید و قدمت این دوستی‌ها چقدر است؟

من کلا دوست زیاد دارم. از نوجونی آدم رفیق‌بازی بودم ولی دوستای خیلی صمیمیم حدودا ۶ یا ۷ نفر هستند. ۲ تا دوست از دوران دبیرستان. ۲ تا دوست دانشگاهی و ۲ تا دوست خیلی صمیمی و مهربون که قدمت دوستی‌مان به ۴سال می‌رسد اما خیلی دوست‌شان دارم و معنای واقعی رفاقت را با آن‌ها احساس و درک کردم. فاطمه خانم و زینب خانم که از همکارانم در تحریریه قرآنی هستند از جمله دوستان خیلی خوب من به شمار می‌روند.

تعداد دوستان صمیمی شما جالبه، به نظرتون این به خاطر این که خواهر نداشتید نبوده است؟

نمی دانم راستش زیاد راجع به این موضوع فکر نکردم ولی کلا گشت و گذار با دوستانم به خصوص در دوره نوجونی جز اولویت‌هایم بوده است.

یکی از مسائلی که معمولا در زندگی خانوادگی خانم‌ها مهم است، بحث ارتباط آن‌ها با خانواده همسرشان است، ظاهرا رابطه شما با مادر شوهر و خواهر شوهرتان خوب است؟

بله؛ خدا را شکر خیلی زیاد دوست‌شان دارم و به گمانم این علاقه دوطرفه است و همین‌طور ارتباط خوبی با پدرشوهرم دارم که بسیار فوق‌العاده‌اند.

راز این صمیمیت در چیست؟

برای این‌که شعار ندهم اول باید بگویم که من ۳ سال اول زندگی مشترکم را در یک ساختمان با مادر شوهر و خواهر شوهرم زندگی کردم. قطعا اختلافاتی وجود داشت اما راز اصلی محبتی که بین ماست برمی‌گردد به فهم و درک تفاوت‌ها و گذشت. و البته در این میان نباید از مدیریت همسرم که در این روند مهم و تأثیرگذار بود غافل شد.

اهل دیدن فیلم هم هستید؟ جالب‌ترین فیلمی که دیدید و در ذهن‌تان مانده چه فیلمی بوده و چرا؟

من کلا آدم فیلم‌بینی هستم. از نوجوانی عاشق فیلم دیدن و سینما رفتن بودم. الان هم یکی لذت‌بخش‌ترین تفریحهایی که دارم سینما رفتن هست. فیلم «آژانس شیشه‌ای» به شدت روی من تأثیر گذاشت. به طوری که یک نمایش از روی آن نوشتم. از بین فیلم‌های جدید هم اخیرا فیلم «لاتاری» و «به وقت شام» را دیدم که هر دو فیلم جدا فوق‌العاده بودند به خصوص فیلم «به وقت شام» که به نظر من تکرار نشدنی است.

وقتی با همسرتان بحث و اختلاف پیدا می‌کنید، چه کار انجام می‌دهید؟

راستش را بخواهید به لطف خدا در این سال‌ها هرچقدر از عمر زندگی مشترک‌مان میگذرد اختلافات و دعواهای ما کمتر می‌شود و البته من این موضوع مهم را به برکت حضور خیریه و اهل بیت‌علیهم‌السلام‌ میدونم. توضیحش کمی سخت هست و یه مسأله کاملا درونی است. البته در زندگی ما هم مثل باقی زندگی‌ها اختلافات هست با عرض شرمندگی کمی داد و بیداد و قهر بالأخره در دعواها و بحث‌هایی که گاهی پیش می‌آید، وجود دارد که خدا را شکر به ۲۴ ساعت نرسیده آشتی میکنیم.

ایام نوروز مسافرت هم رفتید یا به صله ارحام پرداختید؟

بله؛ امسال یکی از پر سفرترین نوروزهای ما بود. هم به شمال و هم مشهد مقدس رفتیم. تحویل سال را هم مثل هر سال کنار مادر و مادر بزرگم بودیم. به لطف خداوند کریم انشاءالله سایه آن‌ها بر سر ما باشد البته امیدوارم خداوند بزرگ‌ترها را برای همه خانواده نگه دارد.

و کلام اخر

سپاس بی‌کران از خداوند که همه زندگی‌ام را مدیون نگاه پرمحبتش هستم و عرض ارادت به اهل بیت‌علیهم‌السلام و سپاس ویژه از مادر و پدرعزیزم که از نوجوانی همراهم بودند و خیلی به خاطر دغدغه‌ها و آرزوهای من اذیت شدند و لحظه‌ای از حمایتم دست برنداشتند و بعد از همسرم که همواره مشوق و همراهم بوده و حتی گاهی که بی‌انگیزه می‌شدم من را وادار به حرکت کرده، تشکر می‌کنم. از شما هم به خاطر فرصتی که برای گفتگو و صحبت با مردم عزیزمان به من دادید بسیار سپاسگزارم.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: