مریم کمالینژاد
اسم نوروز که میآید اولین چیزی که در ذهنمان روشن و شفاف نقش میبندد، صحنه دید و بازدید و دورهمیهایی است که تجربه کردهایم، میدانیم که امسال هم مثل سالهای قبل وضع به همین منوال پیش خواهد رفت. لیستی از فامیل و آشنایان داریم که باید به رسم هر ساله به ملاقاتشان برویم، حالشان را بپرسیم و سال جدید را تبریک بگوییم. «صله رحم» رسم خوشایند نوروزیِ ما ایرانیان است.
اما گاهی همین رسم خوشایند، محلی برای مسائل و مشکلات و ایرادگیری اعضای خانواده میشود. مسئله ماهیت آن نیست که انسان به حکم اجتماعی بودنش از دید و بازدید و روابط اجتماعی لذت میبرد، مشکل در نحوه اجرای آن است. خانوادهها بیشترین بگو مگو را برای دید و بازدید عید، با نوجوانان دارند. کودکان دیروز که امروز قد کشیدهاند، صاحب رأی و نظر مستقل شدهاند، زیر بار تصمیمهای یکطرفه ما نمیروند و دلشان برنامههای شخصی و خلوت خودشان را میخواهد. اگر به عنوان والدین، با ساز مخالف، هوشمندانه برخورد نکنید، شک نکنید که خانهتان در این ایام محلی برای اعتراضهای دنبالهدار و حتی بحث، تشنج و اجبار میشود.
اما چه باید کرد؟ با نوجوانانی که میخواهند مستقل رفتار کنند، زیر بار دید و بازدید نمیروند و حاضر نیستند خانواده را همراهی کنند، چه باید کرد؟ آنها را در خانه و با دوستانشان تنها رها کنیم؟ در مقابل سؤال «پسرتون/ دخترتون نیستن؟» و احوالپرسی فامیل، سکوت کنیم و مدام در دلشوره غوطهور شویم که «بچهام الان کجاست و چه میکنه؟»
در ادامه به این سؤالات پاسخ خواهیم داد.
ـ علت را دریابیم
هر رفتاری از سوی انسان، در هر سن و سالی، علتی دارد. در اینجا هم اولین قدم این است که تشخیص دهید علت امتناع نوجوان برای حضور در مهمانی چیست. آسانترین راه رسیدن به پاسخ، گفتگوست. در فضایی به دور از تشنج، دستور دادن، سرزنش کردن و نصحیت، دوستانه و همدلانه از نوجوانتان بپرسید که چرا نمیخواهد در مهمانی شرکت کند. این کار را یک ساعت قبل از عیددیدنی از او نپرسید. چون اصلا زمان مناسبی نیست. قبل از آغاز سال جدید، سر میز شام، یا زمانیکه دور هم جمع هستید از برنامههای آیندهتان صحبت میکنید، درباره این مسئله هم صحبت کنید و از نوجوانتان بخواهید که علت را برایتان بگوید. شما هم در مقابل میتوانید از ضرورت صله رحم برایش صحبت کنید. از بودن در اجتماع خانواده، از اینکه دوستان و خانواده آدم چقدر در زندگی او نقش مهمی دارند. احادیث مربوط به «صله رحم» را با زبانی روان برایش بگویید، مثلا میتوانید بگویید: «امام رضاعلیهالسلام میگویند: چه بسا مردی كه سه سال از عمرش بیشتر نمانده، ولی صله رحم به جا آورد و خدا به خاطر این كار، عمرش را به سی سال افزایش دهد... یا امام علیعلیهالسلام میگویند: خویشاوندان اگر با یكدیگر تماس و ارتباط برقرار كنند، نسبت به یكدیگر مهربان و با عطوفت میشوند.»
ـ عدم اعتماد به نفس
نوجوان در سن و سالی است که ظاهرش دچار دگرگونیهای زیادی شده. بینیاش بزرگ شده، جوشها، پوست صورتش را پوشاندهاند. آن تناسب اندامی که دوست دارد را از دست داده، بعید نیست که اعتماد به نفس حضور در جمع را از دست داده باشد و دلش بخواهد همه چیز را به وقتی دیگر موکول کند. تا زمانیکه بتواند نگین هر جمعی باشد و از او تعریف کنند. شما به عنوان والدین باید بسیار مراقب این مسئله باشید. برچسبهایی مثل «دراز شدی، بیقواره شدی، چقدر دماغت بزرگ شده، این جوشها را باید یه فکری به حالش کرد، چرا همه لباسها به تنت زار میزنن، چقدر چاق شدی، چرا لاغر شدی اینقدر و...» را به نوجوانتان نزنید. در عوض نکات مثبت اخلاقی، روحی، درسی و... را در او بستایید و مدام بگویید که از داشتن پسر به این فهمیدهای، دختری به این درس خوانی، فرزندی به این مهربانی افتخار میکنید تا نوجوانتان به خاطر ظاهرش دچار انزوا نشود.
ـ خجالت میکشم
افراد خجالتی معمولا از حضور در جمع ابا دارند. نوجوانان بیشتر دچار خجالت کشیدن هستند. هم به دلایلی که بالا اشاره شد، هم اینکه هنوز درست و حسابی نمیدانند در جمع چطور باید برخورد کنند. نشانههای خجالتی بودن را به راحتی میتوانید تشخیص دهید. نوجوان خجالتی معمولا شانههای خمیده دارد، به آهستگی در جمع سخن میگوید آن هم به اجبار. هنگام ورود به یک جمع دستپاچه شده و نمیداند چطور باید سلام و احوالپرسی کند. اغلب اوقات ساکت است و تا توان دارد از حضور در اجتماعات خودداری میکند. اگر نوجوانتان با کمرویی دست به گریبان است باید برای آن فکری اساسی کنید. مطالعه و مشورت کنید و دست به کار شوید.
ـ فرزندی که بزرگ شده
دیر یا زود باید بپذیرید که فرزند شما دیگر آن کودک چند سال قبل نیست که با لباسهای رنگارنگ و نو حاضرش کنید و با خودتان از این خانه فامیل به آن یکی خانه دوست و آشنا به دید و بازدید ببرید. او نوجوانی است که برای خودش استقلال رأی و برنامه دارد. به او حق بدهید که دلش بخواهد زمانی را تنها باشد، ساعاتی را با دوستانش بگذراند، به پارک و سینما برود.
بدین منظور قبل از چیدن برنامه دید و بازدید، برنامهریزی را از جمع زن و شوهری درآورده و فرزندتان را در آن دخیل کنید. بگویید که چه روز و ساعتی قرار است به کجا بروید و از نوجوانتان بخواهید که نظرش را بگویید و آیا برنامهای دارد یا نه. «موافقید با عمهخانم تماس بگیریم و فردا عصر بریم منزلشون؟ کسی برای فردا عصر برنامه خاصی نداره؟» در این صورت او یک ساعت قبل از مهمانی نمیتواند بگوید که برنامه خودش را داشته و نمیتواند شما را همراهی کند. همچنین متوجه میشود که شما برای او و برنامههایش احترام قائل بودهاید و قطعا او هم به نظر و برنامههای شما احترام خواهد گذاشت.
ـ یادمان نرود
یک سال بدو بدو کردهایم، یک ماه سخت اسفند را با تمام شلوغی و کارهایش پشت سر گذاشتهایم. مدتهاست خانواده و فامیل را درست و حسابی ندیدهایم، حالا هم که قرار است با فراغ بال چند ساعتی دور هم باشیم و گپ بزنیم، این بچه نمیگذارد و مدام میگوید: «برویم؟»
حق با شماست. اما فرزند شما هم حق دارد. او مثل شما فکر نمیکند، با بزرگسالان مهمانی حرف مشترکی ندارد. آنقدر حوصله ندارد که چندین ساعت پشت سر هم یکجا بماند. دلش کمی هیجان و برنامههای جدید میخواهد. خسته میشود. حوصله محدودی دارد. بنابراین یکبار که با شما به مهمانی آمد و متوجه شد که شما برای او و خواستههایش اهمیتی قائل نیستید، حوصلهاش سر میرود و کاملا نادیده گرفته میشود، دیگر با شما جایی نمیآید. اما اگر متوجه شد که بخاطر او مهمانی را کوتاه کردهاید، به او اهمیت دادهاید، مطمئنا جایی برایتان جبران میکند. البته این توجه شما نباید همراه با منت گذاشتن باشد که «بخاطر تو نتونستم درست و حسابی خاله خانوم رو ببینم» « مهمونی رو زهرمار میکنی به دهن آدم بچه» و...
ـ خانه را رها کنید
نوعی جدیدی از دید و بازدید را تجربه کنید. اینکه ما امشب برویم خانه خاله و خاله فردا شب مهمان ما باشد، چندان خوشایند نیست. کاملا مشخص است که هدف فقط از سر باز کردن و اجرای پوشالی یک آیین است. قرارهای دید و بازدید را به شکل جدیدی تجربه کنید. همهاش که نباید در خانه باشد، قرار پارک و پیک نیک بگذارید. بچهها از این قرارها بیشتر استقبال میکنند، کمتر حوصلهشان سر میرود و بهشان خوش میگذرد.
ـ وقتی هم برای تو
ساعاتی را در طول تعطیلات به فرزندتان اختصاص دهید. حتما به او بگویید که میخواهید تعطیلات به او خوش بگذرد پس فکر کند و بگوید که دوست دارد چه کارهایی انجام دهد. سینما رفتن، کوه و پارک رفتن، پیک نیک و مسافرتهای یکی دو روزه، خرید و فروشگاه و آشپزی خانوادگی و... میتواند به نوجوان شما این پیام را برساند که دیده شده و نظر و خواستهاش مهم است. اما اگر از آن خانوادههایی هستید که از صبح هر کسی توی اتاق خودش مشغول است و شب همه را با تحکم مجبور میکنید که با شما به دید و بازدید بیایند، مطمئن باشید یا موفق نمیشوید یا موفقیتتان همراه با جنگ و دعواست.
ـ میخواهم تنها باشم
نوجوان زمانی را برای تنهایی و خلوت نیاز دارد. چه بهتر که این زمان را وقتی که شما هم در خانه هستید و میتوانید نظارت غیرمستقیم داشته باشید، فراهم شود. بنابراین آنقدر نوجوانتان را با برنامههای متفاوت خسته نکنید که لحظهشماری کند ساعتی را بدون شما تنها بماند.
ـ تجربه خوب
هر ناراحتی از نوجوان دارید در جمع عنوان نکنید. اگر از ظاهر یا رفتارش ناخوشایندش به ستوه آمدهاید، اگر در جمع احترام شما را نگه نداشته است. اگر مدام سرش توی تلفن همراهش است، لازم نیست همانجا و وسط مهمانی شروع به تربیت بچه کنید، این مسائل را به خانه و جمع دو سه نفری خانواده موکول کنید، تا فرزندتان به خاطر تجربه بد تحقیر شدن در جمع، از حضور در جامعه و فامیل ابا نداشته باشد.