کد خبر: ۱۸۲۶
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۲
پپ
دو یادداشت از ینگه دنیا
صفحه نخست » ینگه دنیا

گردآوری و تنظیم: مریم سیادت

هواشناسی اعلام کرده است که فردا تهران، به شدت مه‌آلود خواهد بود، و قدرت دید تا یک متر کاهش پیدا می‌کند.
اگر خبر فوق، خبر رسمی باشد، چه می‌کنید؟ چند درصد محتمل است، ماشین‌تان که به چراغ مه‌شکن مجهز نباشد را بر‌دارید و بزنید به دل خیابان؟ یا در خیابان چگونه حرکت می‌کنید؟ آیا می‌شود ماشین‌تان را همین‌طور بی‌محابا بردارید، بزنید به جاده، سرعت تان را برسانید به 60-70 و بعد بگویید حالا ببینیم تا کجا می‌شود پیش رفت؟هر لحظه‌اش، حماقت است.

فضای ـ مجازی، مه‌آلود است. همین لحظه باید مردم را به مه‌شکن مجهز کرد. راننده‌های قدیمی به کنار، راننده‌های جدید هر لحظه وارد خیابان می‌شوند و قصد دارند در این فضای مه‌آلود، رانندگی کنند!! نوجوانان و جوانانی را می‌گویم که در پیچ و خم فضای مجازی هر روز عمیق‌تر حرکت می‌کنند و هیچ‌وقت، کسی به آن‌ها مه‌شکن نداده است. چند وقت پیش در دانشگاه رایرسون کانادا، مانور رسانه‌ایِ «خبر دروغ را تشخیص دهید» برگزار شد. خلاصه‌ای از پیامی که در همین خصوص در آدرس زیر منتشر شد را خدمت‌تان ارائه می‌دهم:

«دانشگاه به دانشجویان ایمیل زده است؛ که در ماه پیش‌رو، چندین ایمیل تقلبی برای‌تان ارسال خواهد شد. هر کس که سه تا از ایمیل‌های تقلبی را بدون این‌که روی لینکی کلیک کند، به آدرس ایمیل اعلام شده ارسال کند، اسمش وارد سبدی برای قرعه‌کشی‌ می‌شود که قرار هست به پنج نفر از آن سبد، طبق قرعه، جایزه داده شود. اما اگر هم، اشتباهی روی لینکی کلیک کنید و اطلاعات‌تان را در جایی وارد کنید که امن نیست و در تور کلاهبرداری‌ بیفتید که ما (دانشگاه) طراحی کردیم، باید دوره‌ مجازی یک ساعته‌ای را بگذرانید که مهارت‌تان در شناسایی ایمیل‌های تقلبی و کلاهبرداری‌های اینترنتی زیاد شود.»

مانور جالبی است نه؟

نکته‌ اول

تجربه‌ چند وقت پیش نشان داد، برای کاستن از خطرات فضای مجازی، فیلتر کردن تلگرام، راه حل مناسبی نیست. حال که باید فکر دیگری کرد، تعریف یک واحد درسی اجباری برای مقاطع راهنمایی، و دبیرستان در خصوص سواد رسانه‌ای، مانند واکسن عمل نخواهد کرد؟

نکته‌ دوم

نمی‌شود در دانشگاه کنار دروس اخلاق، درس سواد رسانه‌ای را به عنوان یک درس اختیاری برای دانشجویان کارشناسی ارائه داد؟

آیا کار سختی است دانشجوها را دعوت کنیم در یک مراسم به صرف ناهار یا شام مفصل شرکت کنند و برایشان کارگاه سواد رسانه‌ای را اجرا کنیم؟ آیا نمی‌شود در سطح شهر، مسابقه‌های خبر دروغ را پیدا کن برگزار کنیم؟ آیا موضوع، عکس دروغ را شناسایی کن، یا خبر دروغ را تشخیص بده نمی‌تواند قالب یک مسابقه‌ تلویزیونی را به خود بگیرد؟

سواد رسانه‌ای را با ابزارهایی چون کارگاه‌های آموزشی، واحدهای درسی، مسابقه‌های تلویزیونی، مانور‌های پخش اخبار دروغ و...، به عنوان یک مهارت ضروری، به مردم آموزش دهیم.

حالا با هم ببینیم آیا کار کردن روی سواد رسانه‌ای کودکان و نوجوانانمان، در مدارس راهنمایی و دبیرستان، روی خانواده‌ها اثری دارد یا نه.

اول، صحیح آموزش دهیم. یک برنامه‌ آموزشی جدی را دنبال کنیم. هر سال دانش‌آموزان، طی سال تحصیلی به طور منظم، به فراگیری سواد رسانه‌ای بپردازند. خانواده‌ها را دعوت کنیم تا بچه‌ها به طور گروهی، چند تکنیک شناسایی اخبار نا‌موثق را برای والدینشان، بیان کنند. برایشان امتحان طراحی کنیم و در هر مقطع یک درجه‌ تعریف شده‌ کارشناسِ خبری به آن‌ها بدهیم. به آن‌ها این باور را بدهیم که کارشناس خبر هستند. مطمئن باشید نوجوان این‌ها را، خوب و زود یاد می‌گیرند. از ویژگی‌های نوجوان است که دلش می‌خواهد وارد جمع بزرگسالان شود. دلش می‌خواهد خود را بیان کند. مطمئن باشید این نوجوان‌ها در جمع‌های بزرگسالان، اگر خبر ناموثقی را بشنوند، با غرور سینه جلو می‌دهند، چند تا منم منم می‌آیند؛ و بعد آبِ سردی خواهند بود روی خبر دروغ! در کشور ما نسل جوان، در موضوعات فضای مجازی ارج و قرب دارد. نشنیده‌اید که بگویند این جوان‌ها بیشتر از ما می‌دانند؟ به زودی پدر و مادرها، تسلیمِ کارشناسانِ خبری جوان و نوجوان‌شان می‌شوند.

تکمله

سال سی و نهم انقلاب هستیم. یک دنیا، انگشت به دهان مانده که چطور ما، این انقلاب را با همه‌ هجمه‌ها، تا سال سی و نهم آن جلو برده‌ایم، خودشان همان سال هشتِ انقلاب، فهمیدند که برای این انقلاب، باید روی نفر به نفر آدم‌ها وقت بگذارند. و اندیشه‌ انقلابی را با کار فرهنگی، نفر به نفر، در ذهن و اندیشه‌ مردم این کشور، کم‌رنگ کنند. پیروزی بزرگی است که دشمن مجبور شده، هزینه‌ای به این سنگینی بپردازد. حالا اما بعد از سی سال، با مه‌آلود کردن فضای مجازی، کم افکار مردم، گل‌آلود نشده است. بیراه نیست اگر بگویم، آدم‌هایی را داریم که در فضای مجازی قدرت تحلیلشان مثل یک طفل، فلج شده. فقط یک سال! فقط یک سال، ضربتی و در حجم گسترده، روی سواد رسانه‌ای مردم کار کنیم و آینده‌ انقلابمان، و مردممان را با این واکسن فلج اطفال، بیمه کنیم.

سوئد و تقلب عجیب فروش گوشت خوک

یک کبابی در شهر مالموی سوئد اعلام کرده کبابی که به مسلمان‌ها می‌ داده و ضمانت کرده بود تا این کباب ازگوشت حلال گوساله باشد دچار رسوایی شده است. چرا که در آزمایشگاه معلوم شد، ۱۸ درصد کباب‌های عرضه شده به مردم از گوشت خوک است. این کبابی از مرکز توزیع گوشت شکایت دارد و کبابی خود را هم تعطیل کرده است.

واقعیت این است که ما این داستان را از چند سال قبل در اروپا دنبال کرده بودیم. گوشت حلال به خاطر علاقه مسلمان‌ها به خرید آن گران‌تر از گوشت معمولی است و لذا جای تقلب کردن برای فروشگاه‌ها باز شده است.

شما در اکثر فروشگاه‌های اروپا گوشت‌هایی را می‌‌بینید که روی آن‌ها آرم «حلال» خورده است ولی چون نظارت جدی روی این موضوع نیست لذا در این رابطه تقلب‌های زیادی گزارش شده است.

برخی مراکز اسلامی‌ در سوئد و آلمان برای حل این مشکل خودشان به برخی کردها و ترک‌ها که یک کشتارگاه کوچک خصوصی دارند رجوع کرده‌اند و گوشت آن را تا حدی تأیید می‌‌کنند؛ مثل «گوشت قبله» در سوئد که حداقل احتمال حلال بودنش بیشتر است.

اما چون مثل کشورمان ایران، یک نظارت سازمانی وجود ندارد ما خودمان طرحی دادیم که فقط با یک همکاری کوچک می‌ توان از همان گوشتی که گاهی برای تنظیم بازار از برزیل وارد ایران می‌‌شود و روحانیون در برزیل روی ذبح آن نظارت دقیق دارند برای توزیع در اروپا هم استفاده کرد. فعلا طرح ما عملی نشده ولی اگر رفقای اروپا افرادی پای کاری می‌‌شناسند برای راه‌اندازی این کار که غیر از ثواب حل مشکل مسلمان‌ها، سود‌آور هم خواهد بود.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: