آزاده فرجی
باورش نمیشد معصومه به این اندازه تغییر کرده باشد، هنوز خاطرههای کودکی و آن شیطنتها و بازیهای شیرین در یادش مانده بود. زینب فکر میکرد معصومه را بهتر از خودش میشناسد، به همین دلیل هم او را بهترین گزینه برای ازدواج با برادرش میدانست. زینب اینقدر از معصومه و عقایدش مطمئن بود، که در ذهن خودش معصومه و محمد را خوشبختترین زوج در میان اطرافیانش تصور میکرد.
اما آن روز تمامِ ذهنیتِ زینب به هم ریخت. حرفهای محمد مانند یک دیوار بر سرش آوار میشد. برایش باور کردنی نبود. آنطور که محمد تعریف میکرد، مراسم خواستگاری تبدیل به یک خاطره تلخ برای زینب و خانوادهاش شده بود...
رخنه در عقاید، آرام و بیصدا
زینب از لابه لای حرفهای محمد متوجه ماجرا شد. محمد قسم میخورد که معصومه دیگر آن دختری نیست که قبلا میشناختند، حتی عقاید او کاملا تغییر کرده بود!
حالا شکهای زینب تبدیل به یقین شده بود. او از مدتی قبل به بعضی رفتارهای معصومه مشکوک شده بود. شروع این تغییرات هم درست از زمانی بود که معصومه شده بود پا منبری ِپر و پا قرصِ یک روضه هفتگی با سخنرانی یک خانم جلسهای!
زینبخانم کریمی را میشناخت. او بانیِ همان روضههای هفتگی بود. یک زن میانسال که قصدش از برگزاری این جلسات، تنها، ثوابش بود. او نمیدانست که سخنران روضههایش هر هفته با بیان عقاید خرافی، نگاه سلیقهای و آموزش برخی اذکار و اوراد و... ذهن جوانان محل را تحت تاثیر قرار میدهد و شاید ناخواسته باورها و اعتقادات آنها را هم به کج راهه میکشاند.
دادن اطلاعات غلط در حوزه معارف، تفسیرهای سلیقهای از دین و برداشتهای شخصی از روایات معصومینعلیهمالسلام، تاکید بر مداومت و خواندن اذکاری که سند و منبع موثق ندارد و صرفا چهره دین را در ابعاد اجتماعی تضعیف میکند و... از آفات برخی از همین روضههای زنانه و منبرهای خانم جلسهایها است. خانمهایی که بعضا حتی تحصیلات حوزوی هم ندارند.
برپایی روضههای خانگی و مراسم عزاداری در منزل، مورد تاکید و توصیه امامان بزرگوار، علما و اولیای الهی است، اما جای افسوس است جلساتی که با یاد ائمهعلیهالسلام و به نیت خیر برگزار میشود، گاهی به دلیل ناآگاهی بانی یا کهولت سن او، آشنا نبودن با سخنرانهای حوزوی و تحصیلکرده در میان بانوان، نبود یا کمرنگ شدن فرهنگ و شیوه صحیح برگزاریِ این مجالس، حالا به محفلی برای بدعتگذاری در دین و انتقال برداشتهای شخصی از اسلام تبدیل شده و به تدریج پوسته خرافات را بر تن دین خواهد کرد.
سفرههای خوش آب و رنگ به بهانه مراسم مذهبی
در کنار این آفت بزرگ، دور شدن از هدف اصلی روضه و رفتن به سمت و سوی تجملات در برگزاری روضهها، مشکل دیگری است که در سالهای اخیر باعث نگرانی دلسوزانِ این حوزه شده است.
زینب از فکر معصومه رها نمیشد، یادش آمد یکبار که همراه او رفته بود، از پوشش برخی از خانومها متعجب شده بود. سارا یکی از دخترهای همسایه، لباسی پوشیده بود که بیشتر در مراسم عروسی کاربرد داشت تا یک مراسم دینی! گردنبند و زیورآلاتی که استفاده کرده بود هم دیگر بماند! برای زینب اینگونه لباسها و تجملات در یک جلسه مذهبی و مراسم عزاداری توجیهی نداشت. معصومه به این مساله بیتوجه بود. اما زینب مطمئن بود که بعد از چند جلسه، جو حاکم بر آنجا موجب خواهد شد که پوشش بقیه نیز تغییر کند و کمکم آن روضههای هفتگی تبدیل به یک سالن مد شود...
دهنبینی و چشم و همچشمی میان خانمها به ویژه تاثیر زیادی دارد و ناخودآگاه موجب تغییر در رفتار و کردار و نوع پوشش آنها میشود. این مسالهای است که در برگزاری روضهها نباید از آن غفلت شود. از نظر زینب چون زنان از احساس و عواطف بیشتری نسبت به مردان برخوردارند، از این موضع بیشتر در معرض آسیبها قرار میگیرند.
زینب همان موقع برای معصومه تعریف کرد که چند هفته پیش در منزل یکی از همسایهها، سفره ختم انعام پهن شده بود، خانم همسایه آنقدر برای این سفره هزینه کرده بود که از نگاه بعضی همسایهها میشد فهمید چقدر معذب شدهاند، آنها ماههای قبل سفره نذر کرده بودند اما این هزینه را نکرده بودند. بعضی همسایهها هم که از نظر سطح مالی پایینتر بودند، لابد در دل خود احساس خجالت و شرمندگی میکردند.
سروِ چند نوع غذا و استفاده از سفرهآراییهای تشریفاتی، کمکم آن سادگی و صفای روضههای قدیم و سفرههای ختم انعام را، که در نهایت به پذیرایی در حد چایی و آش رشته و امثال آن ختم میشد، از بین میبرد و تجملات را جایگزین معنویت در این مراسمها میکند. گاهی یادمان میرود که هسته اصلی این جمع شدنها و دورهمیها افزایش معنویت و آرامش روح و جان است.
زینب آن روز با ناراحتی از مادرش خواست که دفعه دیگر به منزل آن همسایه نروند تا او متوجه اشتباه خود شود و رویه خود را تغییر دهد. زینب نگران بود که اگر همسایهشان به این شیوه ادامه دهد، کمکم جلسات هفتگی و روضههای خانگی در محل کمرنگ شود و از یادها برود؛ چون همه همسایهها نمیتوانستند در آن سطح، مراسم را برگزار کنند.
اسراف و صرف هزینههای هنگفت برای برپایی یک جلسه خانگی از دیگر آسیبهای روضههای زنانه است. این مساله در تقابل با آن سادگی و صمیمیت روضههای قدیمی است. قدیمترها، روضهها با چاییهای لبدوز و لبسوزش در ذهنها ماندگار میشد و همان هم بهترین پذیرایی از نگاهِ حاضرین بود.
رفتن به سمت تجمل و دور شدن از صفای روضهها، بیتردید هم از برکات و آثار آنها کم میکند و هم آن خلوص و صفای قلب را از بین میبرد. متاسفانه در این میان آن هدف اصلی است که فراموش میشود.
طرحی نو دراندازیم
آن روز زینب با استادش قرار داشت. میخواست دغدغههای خود را با او در میان بگذارد و از او کمک بگیرد. موضوع مقاله زینب اتفاقا بیربط به این ماجراها نبود. او قصد داشت مقالهای با عنوان بررسی مراسمهای مذهبی و روضههای خانگی در سالهای اخیر بنویسد. زینب تاکید داشت در مقالهاش به روضههای زنانه هم اشارهای بکند.
زینب از اتفاقاتی که افتاده بود دلِ پُری داشت. دوست داشت مو به مو همه چیز را به استاد بگوید. وقتی همه ماجرا را برای استادش تعریف کرد، استاد رو به زینب گفت که دخترم دور از انصاف است اگر برکات و |آثار خوب روضههای زنانه را زیر سوال ببری. این جلسات همیشه پر از نعمت و برکت است هم برای بانی و هم برای حاضرین.
اما قبول دارم که آفت و آسیب هم این جلسات را تهدید میکند. آن هم راهکار خودش را دارد. با ساماندهی این جلسات و همکاری سازمانهای ذیربط در قالب ارتباط با مردم و بانیهای روضهها و هماهنگی با مبلغینِ مورد تایید و در کنار آن فرهنگسازی برای شیوه صحیحِ برگزاری این مجالس، میتوان خیلی از مشکلات را رفع کرد. چه خوب است اگر از این جلسات، البته جلسات منتخب و تاثیرگذار، فیلمهایی تهیه شود و در قالب مستندسازی و آثار تصویری برای آگاهی مردم و فرهنگ سازی در بین آنها منتشر شود.
استاد زینب به او گفت جای خوشحالی دارد که جوانهایی مثل تو این اندازه تیزبین و دقیق و دلسوز هستند و میتوانند برای حل این مشکل، راهگشا و کمک بزرگی باشند. ضمن اینکه ایدههای نو و فکرهای جدید برای نسل جوان جذابتر هم هست.
زینبخانوم! همیشه در هر محفلی که ذکر خدا و تلاش برای نزدیک شدن به اوست، شیطان در کمین است و تلاش میکند خلوص را از آن جمع دور کند. یادم هست که در کتابی خواندم: مرحوم فاضل محدثقمی در توصیهای به برگزارکنندگان این مجالس میگوید: و شیطان را در این عبادت بزرگ راه ندهند و از معاصی کثیره که روح عبادت را مکدر میکند بپرهیزند بهخصوص از ریا، کذب و غناء که در این عمل ساری و جاری شده و کمتر کسی از آن مصون است، دوری کنند... انشالله
والسلام