مسعود بهنود شهره است به آدم فروشی و نمک نشناسی! او که در باند امیر عباس هویدا و از نزدیکان محمود جعفریان و پرویز نیکخواه به شمار میرفت با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بلافاصله علیه این دونفر که تعلقات تودهای و مائوئیستی داشتند اعلام شکایت کرده و کسانی را که سالهای گذشته خود را مدیون آنها بود تا طناب اعدام انقلاب همراهی نمود.
اخیرا تصویری از زمان فرار شاه منتشر شد
و یکی از سایتهای متعلق به ضد انقلاب مدعی شد این تصویر مسعود بهنود و عباس
میلانی دیگر سلطنتطلب امروز است که در آن زمان گرفته شده است. این سایت نوشته: «بهنود در توضیح این عکس در خاطراتش نوشته است: من و
عباس از شادی فرار شاه تا صبح در خیابان شاه آباد عرق خوردیم و سرمست پیروزی
بودیم!» در ادامه این مطلب در خصوص این دو نفر آورده شده کهعباس
میلانی پس از سرکوب گروهکهایی که برای شوروی سابق جاسوسی میکردند ابتدا به ترکیه
گریخت و مدتها در خیابانهای استانبول و در محله آکسارای دستفروشی میکرد و سپس
اطلاعاتی را که در مورد احزاب و گروهکهای چپ و رژیم جدید ایران داشت به آمریکاییها
داد و موفق به اخذ پناهندگی از آمریکا شد .
عباس و خواهرش مدتها در
بارها و رستورانها به کارگری و گارسونی اشتغال داشتند اما معلوم نیست چطور ناگهان
سر از دانشگاه استانفورد درآوردند و بورسیه و امکانات کلان جهت مطالعه در مورد
ایران گرفتند! پرویز ثابتی معاون ساواک منحله در کتاب خاطراتش از هر دوی این افراد
نام میبرد و میگوید: مسعود
بهنود از همکاران ساواک بود که علیه روزنامه نگاران جاسوسی و خبرچینی میکرد و
عباس میلانی هم پس از دستگیری توسط ساواک شخصا پیشنهاد کرد تا در برابر آزادی برای
ساواک جاسوسی کند و کمونیستها و چپگرایان و مخالفان شاهنشاه آریامهر را لو دهد!
ولی بهنود این موضوع را تکذیب کرده و می گوید: «دستگاه تبلیغاتی سازمان مجاهدین به دنبال موفقتیش در جعل خبر اعدام آقایان جعفریان و نیکخواه با اعلام جرم مسعود بهنود، یک کشف جدید کرده که هواداران سلطنت آن را با آب و تاب و تحلیلهای مناسب بازنشر کرده و دست به دست میگردانند».
وی در ادامه گفته اصلا موتور سواری بلد نیست و شأن وی در آستانه انقلاب به او اجازه نمیداد تا سوار موتور شود! و در ادامه گفته میلانی و خواهرش هم استاد دانشگاه بودند و هیچ گاه سوار موتور نشدهاند!
البته در این که این عکس مربوط به بهنود و میلانی است نمیتوان به راحتی و بدون اسناد قضاوت نمود ولی در بوقلمون صفتی و نان به نرخ روز خور بودن فردی مثل مسعود بهنود به شهادت تاریخ میتوان گفت که وی در طول عمر خود بارها تغییر جهت داده و در دوران شاه نیز با ظاهر و باطنی متفاوت در جامعه فعالیت میکرد تا جایی که در آستانه انقلاب به ناگاه از همکاری با ساواک دست برداشته و به جمع یاران امام در مدرسه رفاه میپیوندد.