کد خبر: ۱۷۱۸
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۸
پپ
9 بهمن 1259 ، ولادت آیت‌‏الله حاج آقا رحیم ارباب، عالم حوزه‌ علمیه اصفهان
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ



عاطفه میرافضل

در قریه‏‏ «چرمهین» اصفهان و در خانه‏‏ حاج ‏على پناه (ارباب حاج آقا) پسرى چشم به جهان گشود که نام او را رحیم گذاشتند. اجداد آقا رحیم ارباب از اعیان و بزرگ‏زادگان قریه‏ چرمهین و صاحب مال و ثروت بودند و بدین‏سبب، به لقب «ارباب» خوانده می‌شدند.

آقا رحیم در خانواده‌ای رشد کرد که افرادى باسواد، اهل شعر و ادب و تاریخ بودند. پدر ایشان در شعر، تخلص «لنگر» داشت و سال‌ها با شعراى معاصرش، جلسات شعر داشت. آقا رحیم نیز بیش‏تر اشعار فارسى حافظ و مولانا و شعراى عرب را که حفظ داشت، ‌از دوره‏ کودکى خود و از طریق شنیدن از زبان پدر و عمویش بوده است. آقا رحیم ارباب، بزرگ‌ترین فرزند خانواده‌اش بود و دو برادر و یک خواهر داشت.

وی چهار سال به فراگیرى اسفار نزد حاجى ملااسماعیل درب کوشکى پرداخت و براى ادامه‏ تحصیلات، به عراق رفت و در درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد، تا به مقام اجتهاد نائل آمد. او شوق فراوانى نسبت به فراگیرى دانش داشت. خودشان در این‌باره گفته‎اند: «از اول شب آماده‏ مطالعه‏ کتاب‌هاى علمی می‌شدم و مطالعه طول می‌کشید تا شام حاضر می‌شد و لذت مطالعه‏ کتاب، ‌مهلت به صرف شام نمی‌داد و غذا سرد می‌شد و گاهى مطالعه طول می‌کشید تا صبح می‌شد و بعد از تناول غذاى شب و اداى فریضه‏ صبح، در مجلس درس حاضر می‌شدم و با شوق علم‏آموزى اعتنا به کمبود خواب نداشتم».

ارادت و عشق آقا رحیم به استادانش به‏خصوص میرزا جهانگیرخان قشقایى و آخوند کاشى به‏حدى بود که نظیرش در کم‏تر کسى دیده شده است. وى در خدمت آن دو بزرگوار می‌ایستاد تا بگویند: «آقا رحیم، بنشین!» آن وقت با ادب در حضور آنان می‌نشست.

آقا رحیم شرح لمعه تدریس می‌کردند. درس شرح لمعه‏ او آن‏قدر تطبیقى بود و شرح و بسط داشت که مطالب را استدلالى براى شاگردانشان می‌گفتند. آن کسانى که می‌رفتند درس ایشان و آن را یادداشت می‌کردند، از شرح لمعه‏ آیت‏الله ارباب بیش‏‌تر از درس خارج دیگران استفاده می‌کردند به‏طورى‏که کسى شش یا هفت سال به درس خارج حاج آقا رحیم ارباب می‌رفت، ادعاى اجتهادش مقرون به دلیل می‌شد.

حاج آقا رحیم پس از آن‏که بیماری‌اش شدت یافت، در منزل تدریس می‌کرد. وى به تدریس، بیش‏تر از هر چیز دیگر اهمیت می‌داد، تا آن جا که در طول پنجاه سال کم‏‌تر مسافرت رفتند، حتى براى سفرهاى زیارتى عتبات مقدس کربلا، نجف، مشهدو... ایشان درس را تعطیل نمی‌کردند و در احیاى حوزه و تربیت شاگردانى که هرکدام از علماى اصفهان هستند، ‌‌نهایت جدیت و کوشش را می‌کردند.

حکمت ایشان نیز، متمایل به حکمت و حرف‌هاى ملاصدرا بود؛ به مطالب صدرالمتألهین خیلى اهمیت می‌دادند. هر وقت حرف از حکمت بود، ‌معمولا سخنان ملاصدرا یا محى‏الدین عربى اندلسى را مطرح می‌فرمودند، زیرا این‏‌ها استوانه‌هاى علمی ایشان بودند در حکمت و عرفان.

حاج آقا رحیم ارباب سه سال آخر عمر خود را به‏علت کوتاهی یک پرستار پس از عمل جراحی چشمانش، نابینا بود. ایشان به تاریخ نوزدهم آذرماه ۱۳۵۵شمسی و در روز عید غدیر چشم از جهان فروبست. قبر مبارکش در قبرستان تخت فولاد اصفهان، حوالی تکیه‏ ملک در گلستان شهدا قرار دارد.

خاطرات و روایت‌های بسیاری درباره ویژگی‌های اخلاقی او ذکر شده است؛ از این که جذبه معنوی او، همگان را به تکریم و تعظیم وامی‌داشت و سخنان کوتاهش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب می‌کرد. هرگز با هیچ کس، با لحن تند و خشن سخن نمی‌گفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا می‌زد. او همچون استاد خود میرزا جهانگیرخان قشقایی هیچ گاه معمم نشد و تنها در هنگام نماز، به دلیل استحباب، شالی را دور سر می‌بست و بعد از نماز آن را باز می‌کرد.

وی در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد. شهید مرتضی مطهری، حاج آقا رحیم ارباب را از علمای طراز اول در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم دانسته است.


نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: