فائقه بزاز
از جوانی هم عشق خارج نبودم. حتی در بحبوحه روزهای جنگ و
موشک باران. اصلا هم برایم مهم نبود دیگران راجع به نظر من چطور فکر میکنند. این
را از این بابت عرض کردم که؛ یادم میآید روزی در عنفوان جوانی همین موضوع را میان
جمعی دوستانه مطرح کردم و یکی از دوستان، خیلی رُک و راحت و بی رودربایستی تمام
باد غرور ملیگرایی و میهن پرستی ذاتی مرا با سوزن زبانش خالی کرد و گفت: گربه
دستش به گوشت نمیرسه، میگه بو میده! اماصادقانه بگویم که نه من گربه ملوسِ
مشتاق ینگه دنیا بودم و نه آنجاها برایم آرزویی شبیه یک تکه گوشت لذیذ برای شکمی
گرسنه بود. یادم هست در همان روزها، حرف عجیبی از یک ایرانی ساکن آلمان شنیدم. آن
روزها آلمان اوج مهاجرت پذیری جماعت فراری از توپ و تانک و موشک بود. او خیلی
بزرگوارانه به آشنای دیگری که قصد مهاجرت داشت گوشزد کرد: آنجا که رفتی از ایرانیها
دوری کن! من جوان بودم و تصورم بر این بود که وقتی یکی، در مملکتی غریب می شود
حتما تنها دلخوشی و پشت گرمیاش نزدیک شدن به یک کولونی جمع و جور از هموطنانش
هست اما انگار تجربه چیز دیگری را بیان میکرد. این که برخی از ما در برخی شرایط به
خودمان هم رحم نمیکنیم. انگار بیشتر نگاهمان به حوادث، سطحی و احساساتی است و
تنها به هشتگ و عوض کردن عکس پروفایل برای همدردی موقع بروز حادثه خلاصه میشود.
در نبود باران، موقع بروز زلزله و سیل و آتش و حادثه فقط شعار میدهیم و از تلاش
دلسوزانه برای پیشگیری یامدیریت اتفاقات آینده خبری نیست. کانالهای تلگرامی هم که تنها در به در
دنبال سوژه و مطلب و کاربر میگردند، و فقط بلدند با شوخی و کاریکاتور و خزعبلات
عدهای را سر کار بگذارند و بخندانند یا گریه بیندازند. مثلا سر همین قضیه گران
شدن تخم مرغ کدام کانال را سراغ دارید که مردم را به آرامش و رعایت شأن خودشان و
پرهیز از ذخیره سازی تخم مرغ تشویق کرده باشد. یا کدام پدرآمرزیدهای را سراغ
دارید که خیرخواهانه کانالی زده باشد و مردم رابه مدیریت صحیح مصرف آب تشویق کرده
باشد و اتفاقا، پر مخاطب هم باشد و از تبادل لینک و ارائه آگهی هم پرهیز کند و خلاصه
صد در صد در خدمت فرهنگ سازی دلسوزانه برای مردمش باشد؟ برعکس، همه فقط طلبکار هستند. وقتی هم که تلگرام بنا به مصلحت شرایط جامعه
فیلتر میشود و محدودیتی هم برای کاربران پیش نمیآید چون هم فیلتر شکن موجود است
و هم دور زدن قانون و وجدان، باز هم صدای اعتراضشان بلندتر از همه است که با
فیلترینگ، اطلاعاتمان دیگر امنیت ندارد!
این گونه است که ما هر روز به جای خوراک سالم فکری و روانی بر سر سفره جانمان، زهر
و دود تقسیم میکنیم، مردم نیز تحت تأثیر
این نوع محتوا، از کوره در میروند و علائم آن را در برخوردهای اجتماعی نشان میدهند،
در بی حوصلگی، در عدم رعایت حقوق دیگران و در رفتارهای ضد اجتماعی.
شاید برایمان تلخ و گزنده باشد اما مشکل بیشتر از آن که در قوانین اجتماعی باشد، در باورهایمان است. باورهایمان را باور کنیم.