عاطفه میرافضل
ولاديمير ايليچ اوليانف معروف به لنين رهبر انقلاب اكتبر 1917 روسيه، بود. اعدام برادر بزرگ وي به جرم شركت در توطئه قتل الكساندر سوم، تزار روسيه، در لنين انگيزه سازماندهي فعاليت براي براندازي حكومت تزاري را به وجود آورد. لنين 6 ماه پس از ورود به دانشگاه، به دليل شركت در تظاهرات دانشجويى و فعاليتهاي سياسي اخراج شد و در سال 1893میلادی سازمان زيرزميني سوسيال دموكراتهاي روسيه را پايهريزي كرد. لنين در اوايل سال 1895م به دليل بيماري جهت مداوا عازم سوئيس و فرانسه شد. او در اين سفر توانست با رهبران سوسياليست اروپا و نيز سردمداران نظريه ماركسيسم روس ملاقات كند و شيوه مبارزه كمونيستي را بهتر از گذشته از آنان بياموزد. لنين پس از چندي به روسيه بازگشت و مدت كوتاهي پس از آن در پي انتشار يك نشريه ضد دولتي دستگير و پس از 14 ماه زندان به مدت سه سال به سيبري تبعيد شد. او در تبعيدگاه كتابهاي متعددي درباره ماهيت نظام سياسي و اقتصادي تزار روس و نيز اهداف سوسيال دموكراتها در روسيه انتشار داد و طرفداراني پيدا كرد. لنين پس از تبعيد راهي آلمان شد و به كمك آلمانيها روزنامهاي به نام جرقه منتشر كرد كه آن را به داخل روسيه ميفرستاد. اين روزنامه در ادامه فعاليت خود، نه فقط به عنوان يك ارگان انقلابي تبليغاتي، بلكه به صورت يك عامل سازمان دهنده و هماهنگ كننده فعاليتهاي انقلابي در داخل روسيه شناخته شد. در سال 1903میلادی حزب سوسيال دموكرات روسيه در نتيجه اختلافات داخلي به دو گروه تندرو و ليبرال تجزيه شد. گروه تندروها به بلشويك (اكثريت) و گروه ليبرالها به منشويك (اقليت) معروف شدند. اين تجزيه و انشعابْ ضربه بزرگي براي لنين محسوب ميشد. با اين حال، لنين در سالهاي بعد توانست با كمك گروه اكثريت يا بلشويكها، حزب بلشويك را با خط مشي مبارزه علني و مسلحانه عليه حكومت تزاري به وجود آورد. نقش لنين در تحريك كارگران كارخانجات و نيروهاي مسلح موجبات خشم دولت موقت را كه پس از استعفاي تزار نيكلاي دوم، زمام امور را به دست گرفته بود، عليه وي فراهم آورد. در نتيجه لنين به فنلاند گريخت اما در اكتبر همان سال با تدابير نظامي وسيعتري وارد روسيه شد. در اين مرحله، لنين طي عمليات نيمه كودتايى - نيمه مردمي با حمله گروهي از سربازان نيروي دريايى وابسته به بلشويكها به پايتخت و تصرف آن، انقلاب روسيه را به پيروزي رساند. لنين در سال 1921میلادی سياست جديد اقتصادي خود را كه متضمن آزاديهايى براي فعاليتهاي اقتصادي به مردم بود اعلام كرد ولي از سال 1922میلادی به علت بيماري نتوانست بر اداره امور كشور تسلط يابد. در همين سال، لنين به كميته مركزي حزب كمونيست شوروي توصيه كرد تا مقام دبير كلي به ژوزف استالين داده شود. اما استالين پس از قبضه اين مقام، لنين را به بهانه استراحت به مكاني در پنجاه كيلومتري مسكو فرستاد و ارتباط وي را با خارج قطع كرد. در اين زمان، لنين ضمن يادداشتي خواهان بركناري استالين شد ولي اين نوشته سي سال بعد و پس از مرگ استالين افشا شد. لنين در سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا زمان مرگش، هيچ گاه شاهد اوضاع آرام در روسيه نبود. دولتهاي بزرگ سرمايهداري اروپا و مخالفت نظاميان، سلطنتطلبان، رقباي سياسي و حزبي و نارضايىهاي داخل مردم در گوشه و كنار روسيه به صورت عامل بازدارنده و فشار عليه لنين عمل ميكردند. لنين موفق شد بنيان يك حكومت خفقان و ديكتاتوري را در جامعه روسيه پايهريزي كند و با قتل تزار روس و خانوادهاش، حكومت تزاري را سرنگون سازد. زمامداري لنين بيش از شش سال طول نكشيد و سرانجام در 21 ژانويه 1924میلادی بر اثر سكته مغزي در 54 سالگي به كام مرگ فرو افتاد. جسد وي را پس از موميايي شدن در يك تابوت شيشهاي، در مقبرهاي كه براي او در ميدان سرخ ساخته شد، قرار دادند. گفتنی است در سال گذشته بودجهای در حدود 13 میلیون روبل برای نگهداری مومیایی لنین اختصاص داده شد.