کد خبر: ۱۶۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۷
پپ
صفحه نخست » کاوش


همزمان با پايان ناآرامي‌هاي اخير در برخي از نقاط كشور، پشت پرده متفاوتي از صحنه‌گردانان اين وقايع منتشر مي‌شود؛ تجمعاتي كه در ابتدا قرار بود اعتراض به وضعيت معيشت باشد اما به يكباره تغيير رويكرد داد و هدف خود را سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران قرار داد.

شايد بتوان مجموعه اين وقايع را نخستين برنامه رسمي مايكل دي آندریا، مسئول ميز ايران در سرويس جاسوسي آمریکا CIA دانست؛ فردي كه از خرداد ماه امسال و چندماه پس از روي كار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا به اين سمت رسيد تا نشان دهد دونالد ترامپ تصميمي جدي براي ضربه زدن به ايران دارد.

مايكل دي آندریا كيست؟

خردادماه امسال بود كه روزنامه نيويورك تايمز در مقاله‌اي از انتصاب دي آندریا به عنوان مسئول ميز ايران خبر داد و گزارشي پيرامون اقدامات وي نوشت. اين در حالي بود كه پيش از آن ركس تيلرسون، وزير خارجه آمریکا گفته بود سياست دولت اين كشور در قبال ايران «انتقال مسالمت‌آميز» قدرت است و چند روز پيش از صحبت‌هاي وزير خارجه آمریکا، نيويورك تايمز مقاله‌اي منتشر و در آن عنوان كرد كه «چالش به اجرا درآوردن ديدگاه‌هاي دونالد ترامپ درباره ايران در سازمان اطلاعات مركزي ايالات متحده آمریکا بر دوش فردي به نام مايكل دي آندريا قرار دارد.» به نوشته اين روزنامه آمریکايي دي آندریا در سازمان مركزي اطلاعات آمریکا به «شاهزاده تاريكي» يا «آيت‌الله مايك» معروف است؛ كسي كه مسئول شكار اسامه بن لادن، رهبر پيشين شبكه تروريستي القاعده و كشتن هزاران شبه‌نظامي اسلام‌گرا و صدها غيرنظامي در كارزار حملات پهپادهاي آمریکا در پاكستان و يمن بوده است. به گفته مقام‌هاي كنوني و قبلي اطلاعاتي، «مايكل دي آندريا» اينك مسئول بخش عمليات ايران در سي‌آي‌اي است. اين انتصاب و معرفي مدير جديد ضد تروريسم از تشديد رويكرد سي‌آي‌اي در حوزه جاسوسي و عمليات مخفي حكايت دارد. نيويورك تايمز سپس ادعا كرده است ايران يكي از دشوارترين هدف‌هاي سي‌آي‌اي بوده است. سازمان مركزي اطلاعات آمریکا دسترسي بسيار محدودي به ايران دارد و سازمان‌هاي اطلاعاتي ايران نزديك به چهار دهه كوشيده‌اند با عمليات جاسوسي و مخفي آمریکا مقابله كنند. «مايكل دي آندریا» از خانواده‌اي مي‌آيد كه دو نسل پيش از او در سي‌آي‌اي خدمت كرده‌اند. او با همسر مسلمانش در مأموريتي خارج از آمریکا آشنا شد و براي ازدواج با او به اسلام گرويد. هر چند به نظر نمي‌آيد او چندان به آداب مسلماني پايبند باشد.

چرا دي‌آندریا براي رهبري عمليات‌هاي ضدايراني سيا انتخاب شد.

اگرچه دي‌آندریا نقاط ضعفي هم در كارنامه خود دارد، اما نقاط درخشان پرونده او نظير كشتارهاي پهپادي در پاكستان و يمن، عمليات ترور بن‌لادن و همين‌طور ترور عماد مغنيه در سوريه (به عنوان فرمانده‌اي كه آمریکايي‌ها معتقدند تحت حمايت مستقيم ايران بود) موجب شده مقامات سيا علاقه زيادي به او پيدا كنند. به همين دليل هم تنها دو سال بعد از آنكه دي‌آندریا سال ۲۰۱۵ از سِمت رياست مركز مبارزه با تروريسم سيا كنار گذاشته شد، مسئوليت جديدي براي او دست و پا كردند. «دي‌آندریا» در حالي ۹ سال تمام رئيس مركز مبارزه با تروريسم سيا بود كه رؤساي قبلي اين مركز هيچ‌يك نتوانسته بودند حتي سه سال در اين سمت باقي بمانند. در طرف ديگر، زيردستان «شاهزاده تاريكي» خاطرات خوشي از او ندارند بلكه او را بيشتر با فحاشي و ناسزاگويي، سختگيري و سركوفت و اين اعتراض دائمي مي‌شناسند كه «تا حالا كاري به افتضاحي كارِ تو نديده‌ام»، البته حتي زيردستان دي‌آندریا هم اعتراف مي‌كنند كه كمتر كسي به اندازه او تخصص و تجربه دارد؛ اعترافي كه ميان زيردستان و مقامات مافوق دي‌آندریا مشترك است. اگرچه مقامات مافوق «راجر» هم او را فردي تندخو، گستاخ و سركش توصيف مي‌كنند.

بعيد نيست همين ويژگي‌هاي شخصيتي و شغلي دي‌آندریا، ترامپ را مجاب كرده باشد تا او را براي برخورد با كشوري منصوب كند كه رئيس‌جمهور آمریکا آن را «دولت تروريستي شماره يك» در جهان توصيف مي‌نمايد. كارشناسان آمریکايي معتقدند اين تصميم ترامپ مي‌تواند با هدف قدرت‌نمايي مقابل ايران هم اتخاذ شده باشد.

آمریکا و بازگشت به رويكرد گذشته

اما جهت‌گيري كلي سياست خارجي دولت آمریکا در برابر ايران، از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، نشان‌دهنده دشمني آن‌ها با نظام جمهوري اسلامي و براندازي آن بوده است. آمریکايي‌ها در اين راه از هيچ اقدامي كه آن را مؤثر مي‌دانستند، فروگذار نكردند. اين اقدامات در دهه نخست انقلاب اسلامي، يعني از سال 1357 تا سال 1367 بيشتر نظامي و سخت‌افزاري بود كه به عنوان مثال مي‌توان از جنگ مخرب و خانمان‌سوز عراق عليه ايران به مدت هشت سال، تجهيز كامل تسليحاتي و حمايت قاطع سياسي از رژيم بعث عراق، رويارويي مستقيم ارتش آمریکا با ايران در جنگ خليج فارس، كودتاي نظامي نوژه، حمله نظامي براي آزادسازي گروگان‌هاي آمریکايي، حمايت از منافقين در انجام ترورهاي كور و ترور شخصيت‌هاي عالي‌رتبه نظام تحريم‌هاي نظامي و اقتصادي و بايكوت سياسي در مجامع بين‌المللي نام برد. اين سياست، رويكرد غالب دولت ايالات متحده آمریکا در براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران، در دهه اول انقلاب بوده است.

آمریکايي‌ها پس از تحمل شكست‌هاي پي‌درپي و اذعان به ناكارآمدي اين سياست در سرنگوني نظام جمهوري اسلامي، از دهه دوم انقلاب، جهت حركت‌هاي تخريبي و براندازانه‌ خود را به سوي پروژه‌هاي نرم‌افزاري تغيير دادند و تلاش خود را معطوف به براندازي از درون نظام کردند؛ اتفاقي كه با شكست روبرو شد و آنان بار ديگر استراتژي جديدي را سرلوحه كار خود قرار دادند. بر اين اساس در دهه سوم انقلاب اين رويكرد وارد فاز جديدي شد و آنان كوشيدند با بهره‌گيري از اتهامات مختلف در حوزه حقوق بشري و هسته‌اي تحريم‌هاي سختگيرآن‌هاي را عليه ايران به كار بندند و كوشيدند از اين مسير نظام را زمين‌گير كنند اما اين پروژه نيز ناكام ماند. حالا با انتصاب دي‌آندریا به سمت مسئوليت ميز ايران در CIA و اجراي نخستين پروژه‌اش عليه ايران، اين موضوع به اثبات رسيده كه آمریکا در حال بازگشت به پروژه‌هاي قديمي خود در خصوص براندازي نظام از درون است كه به نظر مي‌رسد تير اول آن‌ها در اين مسير به سنگ خورد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: