کد خبر: ۱۶۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۶
پپ
24 دی 26 ربیع الثانی 1363 هجری قمری
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ



عاطفه میرافضل

او پیاده به نجف رفت

سيدمحمد حسن، معروف به آقا نجفي قوچاني در روستاي خُسرويّه در حوالي شهر قوچان به دنيا آمد. در كودكي به فراگيري قرآن نزد پدر پرداخت و سپس به تشويق والد خود براي تحصيل علوم ديني، راهي قوچان شد. در نوزده سالگي همراه يكي از دوستانش، با پاي پياده از راه طبس به يزد و از آنجا به اصفهان رفته و در اقامت چهار ساله‏ خود در آن شهر، از اساتيد فن مستفيض شد. آقانجفي قوچاني بار ديگر با پاي پياده سپس به شوق درک حوزه درسی آخوند خراسانی عازم نجف شد و به درجه اجتهاد رسید. او با شنيدن خبر درگذشت پدر به زادگاه خود مراجعت کرد. آقا نجفي قوچاني در جنبش مشروطيت ايران، همگام با ديگر روحانيونِ مبارز، مشاركت فعال داشت. از وي آثار گرانسنگي به جا مانده است كه سياحت شرق و سياحت غرب از جمله‏ آنهاست. در شصت و هشت سالگي دار فاني را وداع گفت و در منزل خود در قوچان مدفون گرديد. سال‌ها بعد به همت مردم و مسئولان شهر بر مزار وی مقبره‌ای بنا شد. این مقبره هم اکنون در خیابان شهید مولوی (چهار راه سوم) واقع شده و یکی از مراکز مذهبی شهر برای اجرای مراسمات دینی و قرآنی است.
سید علی نجفی فرزند آقا نجفی قوچانی بیان داشت: پدرم آن چنان مردی بود که پس از وفاتش، مردم اجازه ندادند پیکرش را از قوچان بیرون ببرند.
غلامرضا فقیه خراسانی
، سید جواد خامنه‌ای؛ پدر رهبر انقلاب و محمدحسین مطهری؛ پدر مرتضی مطهری از دوستان نزدیک ایشان بوده‌اند. حضرت آقا در اهمیت تالیفات آقا نجفی گفته‌اند:
«این کتاب زندگی مرحوم آقانجفی قوچانی که به اسم سیاحت شرق منتشر شده خیلی چیز جالبی است. من به برادران و خواهران توصیه می‌کنم کتاب را بخوانند. خود مرحوم آقا نجفی یک شخصیت بسیار ممتازی بوده، یک انسان معنوی بوده. مرحوم شهید مطهری ایشان را دیده بود در قم. و به من می‌گفت ایشان اهل مکاشفه و اهل معنا بودند. کتاب دیگری ایشان دارد به نام سیاحت غرب که در احوال عالم برزخ و پس از مرگ نوشته شده به شکل داستانی. مرحوم مطهری می‌گفتند من احتمال قوی می‌دهم که این‌ها مکاشفات این مرحوم هست، که به این شکل در کتاب سیاحت غرب آن را ثبت کرده. یک چنین شخصیتی. آن‌جا منعکس است، که طلبه چه‌جوری درس می‌خواند و چه‌جوری تلاش می‌کند و چه‌جور پای درس استاد می‌رود، و استاد را انتخاب می‌کند و چه‌جور عبادت می‌کند و چه‌جور گرسنگی می‌کشد، البته زمان آقانجفی با حالا یک مقداری فرق می‌کند، و ما نمی‌گوییم صد در صد آنجور است، نه، خیلی چیزها هست که زمان مرحوم آقا نجفی نبود و خوب هست، امروز، هست. بهتر از آن هم هست».

گفتنی است،«سیاحت شرق»، از تألیفات مهم او به شمار می‌رود. وی در این کتاب ضمنِ شرح ماجرای زندگی و مشقات دوران تحصیل و رویدادهای پیش آمده، مباحث و معارف اسلامی را با قلمی روان شرح داده است. در این کتاب خواننده با نکات علمی و رویدادهای آن زمان آشنا می‌شود. ترسیم او از شهر و حوزه نجف اشرف، به ویژه برجستگی شخصیتی آخوند خراسانی و همچنین سیره زیارتی او، از بخش‌های خواندنی این کتاب است که برشی از آن را مرور می‌کنیم.

قوچانی، نخست به زیارت کربلا رفت و سپس به کوفه آمد و پس از حضور در مسجد کوفه و زیارت مسلم بن عقیل، راهی نجف اشرف شد و در نیمه راه «شبح در و دیوار نجف» را دید که به صورت ده کوره مخروبه‌ای نمایش داشت:

«این ده کوره چطور مشهور آفاق گشته و تمام مجتهدین افتخار دارند که ما به نجف رفته‌ایم و هر وقت سخن از نجف می‌رود آنان به یک شیرینی گزارشات خود را نقل می‌کنند و از خوشمزگی سخن‌هاشان سیر هم نمی‌شوند؟! حتی [با] خوشی و خوشحالی چنان نقل می‌کنند که گویا نُقل می‌خورند و صورتشان برافروخته می‌شود و افتخار می‌کنند که اثاثیه‌شان را صاحبخانه میانه کوچه ریخته و وجه‌الاجاره را مطالبه داشته و این نه به جهت زیارت امیرالمؤمنین علیعلیه‌السلام است؛ چون سایر مردم که به زیارت آمده‌اند، این هیاهو ندارند، مگر آنچه لازمه مسافرت است و نه محض درس خواندن است؛ چون در جاهای دیگر هم درس خوانده می‌شود. پس فقط به جهت ابتلائات یا ریاضیاتی است که قهرا بر آن‌ها وارد می‌شود در این وادی غیر ذی زرع و بیابان قفری که نه در او باغ است و نه آب».

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: